شناسهٔ خبر: 70470828 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه جام‌جم | لینک خبر

گروگان‌گیری از سر استیصال

درسال‌های اخیر، دانشمندان ایرانی، به‌ویژه درحوزه نظامی،فراترازمهندسی معکوس رفته وبه دستاوردهای نوآورانه‌ای دست یافته‌اند که معادلات جنگ را دگرگون کرده است. عملیات «وعده صادق۱ و ۲» نمونه‌ای بارز از این تحول است که در آن فناوری پدافندی غرب به چالش کشیده شد.

صاحب‌خبر -
این دستاوردها در‌حالی حاصل شده که تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران به‌نظر می‌رسد به نقطه اشباع رسیده و دیگر ابزار فشاری برای غرب باقی نگذاشته است.ازسوی دیگر، نیروهای نظامی آمریکا مستقر در منطقه، در مواجهه با فناوری‌های پیشرفته ایران، از جمله پهپادهای شبح‌وار وموشک‌های هایپرسونیک،احساس ناتوانی می‌کنند.این وضعیت باعث شده تا آمریکا به استفاده از تاکتیک‌های جنگ روانی روی بیاورد. 
یکی ازاین تاکتیک‌ها، گروگان‌گیری شهروندان بی‌گناه ایرانی در خارج از کشور و معرفی آنها به‌عنوان عوامل کلیدی توسعه فناوری بومی ایران است. هدف از این اقدامات، القای این تصور در افکار عمومی و به‌ویژه در میان نظامیان آمریکایی، مبنی بر اشراف اطلاعاتی آمریکا بر توان نظامی و امنیتی ایران است. این در حالی است که واقعیت میدانی نشان‌دهنده توانایی‌های نوظهور ایران در عرصه نظامی و فناوری است. 
 
آغاز یک ماجراجویی جدید توسط آمریکا
دوشنبه هفته قبل اخباری مبنی بر دستگیری دو ایرانی به اتهام دور زدن تحریم‌های آمریکا علیه ایران و ارسال قطعات پهپاد به ایران منتشر شد و موجی خبری در رسانه‌های آمریکایی و البته طبق معمول در شبکه‌های معاند فارسی‌زبان به راه افتاد تا آمریکایی‌ها به‌زعم خود شکست‌های خود در کنترل توان فزاینده ایران در حوزه نظامی را تا حدودی جبران کرده باشند.  سی‌ان‌ان در گزارشی مربوط به این داستان‌سازی از قول مقامات آمریکایی مدعی شد که مهدی محمد‌صادقی 42 ساله و محمد عابدینی 38 ساله به‌اتهام صادرات تجهیزات الکترونیکی از آمریکا به ایران و مشخصا درباره پرونده حمله پهپادی به پایگاهی در اردن در ژانویه گذشته که به هلاکت سه سرباز آمریکا و زخمی شدن 30 نفر دیگر انجامید، بازداشت شده‌اند.  براساس این ادعا، صادقی با تابعیت دوگانه ایرانی-آمریکایی که در ماساچوست زندگی می‌کند، روز دوشنبه در دادگاهی در محل زندگی خود حاضر شد و عابدینی نیز که به حمایت مادی از یک سازمان تروریستی خارجی، یعنی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران متهم است، روز دوشنبه در ایتالیا دستگیر شد.  در اعلامیه وزارت دادگستری ادعا شده است که این دو نفر با ارسال فناوری آمریکا از شرکت سازنده میکروالکترونیک مستقر در ماساچوست که صادقی در آن کارمی‌کند به شرکت ایرانی عابدینی که ماژول‌های ناوبری مورد استفاده در برنامه پهپادهای نظامی سپاه را تولید می‌کند، برای دور زدن تحریم‌های آمریکا تلاش کرده‌اند.هدف ازچنین پرونده‌سازی‌هایی خیلی‌زود در همان دوشنبه در بیانیه مریک گارلند، دادستان کل آمریکا لو رفت: «دستگیری‌های امروز نشان می‌دهد که وزارت دادگستری کسانی را که به رژیم ایران اجازه می‌دهند به هدف قرار‌دادن و کشتن آمریکایی‌ها ادامه دهد و امنیت ملی ایالات متحده را تضعیف کند، پاسخگو خواهد کرد.» در برابر این واکنش‌های هیستریک غربی‌ها، دستگاه سیاست خارجی ایران به گزافه‌گویی‌های طرف آمریکایی جواب فنی و حقوقی داده است. عیسی کاملی، دستیار وزیر و مدیرکل آمریکای وزارت امور خارجه اوایل این هفته در واکنش به اتهام‌افکنی آمریکایی‌ها علیه این دو شهروند ایرانی گفت: نظام قضایی آمریکا به ابزار صدور احکام بی‌مبنا و سیاسی برای گروگان‌گیری اتباع ایرانی به بهانه‌هایی همچون دور‌زدن تحریم‌های یک‌جانبه این کشور- که طبق قوانین و موازین بین‌المللی هیچ مشروعیت و وجاهت قانونی نداشته و مغایر با هنجارهای شناخته‌شده حقوق بشری محسوب می‌شوند- تبدیل شده و این به‌منزله ارتکاب عمل متخلفانه از سوی دولت آمریکا است و مترتب بر مسئولیت بین‌المللی این کشور است. 
 
گروگان‌‌گیری از آمریکا تا عراق
در دهه گذشته، با گسترش نفوذ جریان‌های مقاومت در منطقه، غرب با چالش‌های فزاینده‌ای روبه‌رو شده است. برای به‌حاشیه‌راندن این پدیده، رسانه‌های غربی با تمرکز بر روایت «جنگ نیابتی ایران»، تلاش کرده‌اند تا این گروه‌ها را به‌عنوان عوامل وابسته به ایران معرفی کنند. این روایت، که با سرعت در افکار عمومی غرب منتشر شده، اهدافی چندگانه را دنبال می‌کند.  اولاً، این روایت سعی دارد این‌گونه القا کند که هیچ‌گونه استقلال عمل یا انگیزه بومی در میان نیروهای مردمی منطقه که در برابر آمریکا و اسرائیل ایستاده‌اند، وجود ندارد. ثانیاً، هدف این است که نشان داده شود این نیروها صرفاً به‌عنوان ابزاری در دست ایران عمل می‌کنند، حتی اگر انگیزه واقعی داشته باشند. در نهایت، این روایت تاکید دارد که ایران به دلیل ناتوانی در ورود مستقیم به جنگ، تنها قادر به «جنگ نیابتی» علیه آمریکا و اسرائیل است.  در راستای اثبات این ادعا، غرب تلاش کرده نمونه‌هایی را ارائه کند که حضور ایران را به‌شکل مستقیم نشان دهد. به‌عنوان مثال، در عراق، جایی که فشارها برای خروج نیروهای آمریکایی به یک مطالبه عمومی تبدیل شده است، دو سال پیش، یک گروگان‌گیری رخ داد. در این حادثه، محمدرضا نوری، مستندساز ایرانی، همراه با سه شهروند عراقی، با ادعای قتل یک «معلم» زبان انگلیسی آمریکایی ساکن بغداد، بازداشت شدند. در نهایت، این افراد مجرم شناخته شده و به حبس ابد محکوم شدند. این ماجرا نمونه‌ای است از تلاش‌ها برای ترسیم تصویری از نفوذ مستقیم ایران در منطقه، و در عین حال، نادیده‌گرفتن نقش بازیگران محلی و انگیزه‌های بومی در تحولات منطقه‌ای. جمعه هفته پیش دوباره مریک بی.‌گارلند، دادستان کل آمریکا به‌عنوان توجیه‌گر روند گروگان‌‌گیری آمریکایی با انتشار بیانیه‌ای ادعا کرد که محمدرضا نوری، ۳۶ ساله، اهل کشور ایران، معروف به ابوعباس از اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بوده و در سازماندهی قتل استفن ترول آمریکایی در بغداد در سال ۲۰۲۲ نقش داشته و در مارس۲۰۲۳درعراق دستگیر شد.این مقام آمریکایی مدعی شد: «این تلاش‌ها در راستای اجرای طرح‌های حکومت ایران برای انتقام از قتل (شهادت) قاسم سلیمانی بوده است. استفن باید امروز زنده می‌بود و وزارت دادگستری بی‌وقفه تلاش خواهد کرد تا عاملان قتل او را مسئول کند.» گارلند در ادامه باز‌هم  اظهارات بی‌پروایی داشته که نشان می‌دهد آمریکا هیچ ابایی از  تبدیل‌شدن به شیپور تبلیغات ضدایرانی ندارد: «وزارت دادگستری تروریست‌ها و رژیم‌های خودکامه‌ای که آمریکایی‌ها را در جهان هدف قرار می‌دهند و به قتل می‌رسانند را تحمل نخواهد کرد. ما مدعی هستیم که محمدرضا نوری، از اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در سازماندهی قتل استفن (استیون) ترول، شهروند آمریکایی مقیم عراق نقش داشته است.» ظاهرا در این فقره اظهارت، گارلند به اندازه کافی نمی‌تواندافکارعمومی را اقناع کند؛ برای همین کریستوفر ری، مدیر اف‌بی‌آی نیز در سخنانی مدعی شد که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی همچنان مصمم به هدف‌قرار‌دادن شهروندان آمریکایی است و یک توطئه بی‌رحمانه برای قتل استفن ترول، که در یک مؤسسه زبان انگلیسی در عراق کار می‌کرد، طراحی کرده است و نوری، نقش کلیدی در طراحی حمله‌ای داشت که در آن ترول در حالی که «با همسرش از محل کار به خانه می‌رفت، در کمین قرار گرفت.»

واکنش ایران، دیپلماتیک و فراتر از آن
ایران به طور طبیعی به‌عنوان یک واحد سیاسی که موظف به پیگیری سرنوشت اتباع خود است، در سطح دیپلماتیک به تلاش‌های خود برای نجات ایرانیان گرفتار گروگان‌گیری عمل می‌کند و براساس این رویه، روز گذشته سرپرست معاونت امور بین‌الملل قوه قضاییه و ستاد حقوق بشر و معاون امور حقوقی و بین‌المللی وزارت امور خارجه به بیانیه وزارت دادگستری آمریکا درباره یکی از اتباع ایرانی زندانی در عراق واکنش نشان داد و گفت: بازداشت محمدرضا نوری از مصادیق بازداشت خودسرانه است.  کاظم غریب‌آبادی با انتشار پیامی در شبکه ایکس نوشت: ادعاها و اتهامات وزارت دادگستری آمریکا علیه «محمدرضا نوری» تبعه ایرانی زندانی در عراق، بدون مدرک و سند معتبر و فاقد مبنا و وجاهت قانونی است‌؛ بازداشت آقای نوری از مصادیق بازداشت خودسرانه است.  وی افزود: ما حمایت از حقوق اتباع ایرانی در سراسر جهان را وظیفه ذاتی خود می‌دانیم و به تلاش‌ها و پیگیرهای مجدانه برای دفاع و حمایت از حقوق این تبعه ایرانی و بازگرداندن وی به وطن و به آغوش خانواده ادامه می‌دهیم. با این‌حال، ایران نشان داده که دربرابرگروگان‌‌گیری اتباع خود به ابزارهای حقوقی صرف بسنده نمی‌کند؛ به‌خصوص که تجربه نشان داده که ایران پلن خود را در این‌باره اجرایی خواهد کرد. ایرانی‌ها بارها نشان داده‌اند توان و اشراف لازم برای شکار جاسوسان واقعی دشمن را دارند.  ایران در سال‌های اخیر، از رویکرد صرفاً دفاعی در جنگ اطلاعاتی فاصله گرفته و به توسعه مکانیزم‌های آفندی روی آورده است. در حالی که در گذشته تمرکز اصلی فعالیت‌های اطلاعاتی ایران بر ضدجاسوسی و مقابله با نفوذ عوامل خارجی بود، اکنون این کشوربه‌طورفعال به نفوذ درجوامع هدف،هم درسطح منطقه وهم درسطح غرب،می‌پردازد.این تغییررویکرد،دستگاه‌های اطلاعاتی غربی را با چالش‌های جدی روبه‌رو کرده است. استیصال غرب در برابر این نفوذ فزاینده، منجر‌به سناریونویسی‌های رسانه‌ای شده است. این سناریوها معمولا شامل دستگیری افراد بی‌اطلاع و معرفی آنها به‌عنوان جاسوس یا قاتل حرفه‌ای است که مدعی می‌شوند از سوی ایران اجیر شده‌اند.  این نوع خبرسازی‌ها، اگرچه تکراری و قدیمی هستند اما برای دستگاه‌های اطلاعاتی غربی یک ضرورت محسوب می‌شوند. آنها از این طریق تلاش می‌کنند تا هم به مقامات سیاسی خود پاسخگو باشند و هم این تصور را القا کنند که در حال مقابله با توسعه نفوذ ایران هستند. هدف دیگر این اقدامات، ایجاد ترس و بازدارندگی در میان کسانی است که با ایران همکاری می‌کنند یا به همکاری با آن تمایل دارند.  با این‌حال، کارشناسان مستقل معتقدند که بخش عمده‌ای از نفوذ ایران، حتی در غرب، از جنس فرهنگی و اقناعی است و نه از طریق روش‌های معمول جذب جاسوس که بر تطمیع و تهدید استوار است.

محمد زمانی - گروه سیاسی