شناسهٔ خبر: 70398131 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: آی‌تی‌آنالایز | لینک خبر

عودِ بیماری کنفرانس‌ها و همایش‌ها

صاحب‌خبر -

احمد محمدغریبان - داستانی قدیمی وجود دارد که می‌گوید: «روزی مردی داخل چاله‌ای افتاد و بسیار از رنج و درد به خود می‌پیچید. ابتدا فردی او را دید و گفت: حتما گناهی انجام داده‌ای. یک متخصص آمد و عمق چاله و رطوبت خاک آن را اندازه گرفت.


یک روزنامه نگار در مورد دردهایش با او مصاحبه کرد! یک یوگیست به او گفت، این چاله و همچنین دردت فقط در ذهن تو هستند و در واقعیت وجود ندارند. یک پزشک برای او دو قرص مسکن پایین انداخت. فرد دیگری کنار چاله ایستاد و با او گریه کرد.
یک  روانشناس از او خواست، دلایلی را که در دوران کودکی باعث حواسپرتی و افتادن به داخل چاله شد را پیدا کند. یک فعال حوزه انگیزشی او را نصیحت کرد که خواستن توانستن است. یک مثبت‌اندیش به او گفت به این فکر کن که اتفاق به مراتب بدتری برایت رخ نداده است. یک سلبریتی از بالای چاه با او عکس گرفت و در شبکه‌های اجتماعی منتشر کرد.
در نهایت اما فرد ساده‌ای که از آنجا می‌گذشت و شاهد وضعیت اسفناک مرد به چاه افتاده بود، دست او را گرفت و او را از چاله بیرون آورد!»
این داستان از دل نقل قولی از «جرج برنارد شاو» بیرون آمده که می‌گوید: «آنکه می‌تواند انجام می‌دهد و آنکه نمی‌تواند حرف می‌زند.»
داستان فوق اما حکایت برگزاری انواع و اقسام رویدادهای سخنرانی‌محور است که هر کس با یک عنوان و محور بساطی برای حرف زدن جور می‌کند.
سال‌هاست که امکان ریشه‌کن سازی صنعت همایش و سمینار که می‌توان از آن به عنوان یک آفت و بیماری در کشور یاد کرد، وجود ندارد، چرا که این موضوع یک کسب‌وکار رایج و بسیار مقبول از سمت تعداد قابل توجهی از دولتمردان و فعالان بخش خصوصی شده است.
لیکن در ماه‌های اخیر شاهد رواج بی‌سابقه این رویه مرض‌گونه در برگزاری انبوهی از همایش‌ها و سمینارهای پولکی و الکی هستیم که مشتی چهره تکراری، مشتی حرف‌های تکراری را می‌گویند که عمدتا با پمپاژ پول در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی بازتاب گسترده می‌یابد.
یکی از مجریان به شکل دوستانه در خصوص چرایی، کارکرد و فلسفه برگزاری این رویدادها می‌گفت، گذشته از جذب اسپانسر، فروش بلیط و فروش تریبون سخنرانی، ما از این طریق ارتباط و تعامل مناسبی با برخی مدیران دولتی و غیردولتی برقرار می‌کنیم که در سایر مناسبت‌های کاری به دردمان می‌خورد.
یا چندی پیش یک رسانه با انتشار خبر برگزاری یک همایش نوشت: «بلیت این برنامه سخنرانی که فاقد ویژگی‌ها و ارزش‌های همایشی یا نمایشگاهی است، نفری 3 میلیون تومان تعیین شده که صرفا برای گوش دادن به سخنرانی و دیدن مسوولان دولتی و نمایندگان مجلس دریافت می‌شود. ضمن آنکه چند اسپانسر این برنامه، در صورت خرید بسته طلایی می‌توانند در مقابل مسئولان دولتی سخنرانی کند!»
فارغ از چهره‌ها و گفتارهای بی‌ارزش و تکراری، پوشش عجیب آن در برخی رسانه‌ها و افرادی که با خرید بلیت راهی این رویدادها می‌شوند، مساله دیگری که بیشتر آزار می‌دهد این است که عمده مطالب طرح شده از سوی برخی سخنرانان و نقدها و گلایه‌هایی که مطرح می‌شود، از قضا دقیقا به حوزه اجرایی و مسوولیتی خود ایشان باز می‌گردد.
یعنی کسی که مسوولیت دارد، همچون فردی که مسوولیتی ندارد، خود از وضع موجود در حوزه مسوولیتی خود نقد می‌کند و سپس با تشویق حضار پایین آمده و فردا به همایش دیگری می‌رود تا همان حرف‌ها را تکرار کند.
لذا خطاب به این مسوولان باید گفت، باور کنید یا نه، امروز سطح آگاهی جامعه و نسل کنونی به حدی بالا هست که بداند فردی که می‌تواند انجام می‌دهد و فردی که نمی‌تواند حرف می‌زند.
البته که حرف زدن از این بیماری، قاعدتا تاثیری بر درمان آن ندارد، لیکن هدف هشدار به عود بیماری بود و یک تلنگر  به مسوولان اجرایی کشور که اگر به جز حضور در همایش‌ها، سمینارها و انتشار پست‌های انتقادی در فضای مجازی، دلیلی بر فراموش نشدن خود در جامعه نداشته و از سوی دیگر اعتقادی به گناه در اشغال یک مسوولیت ندارند، حداقل بدانند که با اینکار به جز پاشیدن نمک به زخم مردم و کاشتن بذرناامیدی کار دیگری نمی‌کنند.(منبع:عصرارتباط)