شناسهٔ خبر: 70392184 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: شفقنا | لینک خبر

روزنامه جمهوری اسلامی: تکيه بر «اقليت خود مردم‌پندار» کشور را به پرتگاه سوق می دهد

صاحب‌خبر -

شفقنا- روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله روز یکشنبه 2 دی 1403 نوشت: «حکمراني سالم آنست که به جاي شرق يا غرب، نگاه خود را متوجه مردم خود کند. نگاه به مردم به معناي تکيه به مردم است که براي حکمراني پشتوانه مستحکم مردمي را به ارمغان مي‌آورد. فقط حکمراناني که از پشتوانه مستحکم مردمي برخوردار باشند مي‌توانند مستقل عمل کنند و با برخورداري از اين پشتوانه با غرب و شرق و تمام قدرت‌هاي مطرح جهاني تعامل داشته باشند بدون آنکه به آنها وابسته شوند.

تأمين منافع ملي، حفاظت از استقلال، توسعه و پيشرفت همه‌جانبه، برخورداري از اقتصاد سالم و دسترسي به امنيت پايدار را با در اختيار داشتن پشتوانه مستحکم مردمي است که مي‌توان به دست آورد. قطعاً برخورداري از قدرت دفاعي براي هر کشوري از ضروريات است ولي قدرت دفاعي بدون پشتوانه مردمي، فاقد ارزش است و کارائي نخواهد داشت.

نمونه‌هاي زيادي از حکمراني‌ها را در همين عصر حاضر ديده‌ايم که قدرت نظامي بالائي داشتند ولي به دليل فقدان پشتوانه مردمي نتوانستند از آن استفاده کنند و فروپاشيدند.

اتحاد جماهير شوروي در شمال ايران، حزب بعث عراق و رژيم صدام در جنوب غرب ايران و رژيم تا دندان مسلح پهلوي در خود ايران، نمونه‌هاي بارزي هستند که عليرغم برخورداري از حداکثر امکانات نظامي به دليل اينکه از پشتوانه مردمي محروم بودند به سرعت فروپاشيدند.

اکنون که با واقعيت ضرورت تکيه کردن حکمراني بر مردم به عنوان يک اصل انکارناپذير مواجه هستيم، بايد به اين سؤال بسيار مهم جواب بدهيم که منظور از «مردم» چيست؟

اهميت اين سؤال و ضرورت دانستن جواب آن در اين است که گاهي حکمرانان در مورد مصداق «مردم» دچار اشتباه مي‌شوند. آنها به مجرد اينکه اقليتي از جمعيت کشور برايشان کف بزنند يا زنده‌باد بگويند و شعارهاي مطلوبشان را بدهند تصور مي‌کنند از پشتيباني مردم برخوردارند. اين، يک اشتباه بزرگ راهبردي است که براي حکمراني بسيار خطرآفرين است. در همين ايران خودمان ديديم که در انتخابات مجلس دوازدهم افرادي از شهرستان‌هائي با جمعيت‌هاي صدها هزار نفري و گاهي ميليوني، فقط با 8 يا 9 هزار رأي به مجلس راه پيدا کردند.

اين افراد را نمي‌توان نماينده واقعي مردم آن شهرستان دانست. نماينده کسي است که حداقل بيش از 50 درصد آراء مردم حوزه انتخابيه خود را داشته باشد. در همين مجلس دوازدهم، رئيس مجلس فقط با 6 درصد آراء حوزه انتخابيه خود به مجلس راه يافته و بر کرسي رياست نشسته است. به همين دليل است که وقتي اين مجلس قانون عفاف و حجاب را تصويب مي‌کند و شوراي نگهبان هم بر آن مهر تأييد مي‌زند، در مقابل فشار افکار عمومي وادار به عقب‌نشيني مي‌شود. اين، از عوارض منفي عدم برخورداري از پشتوانه مردمي است، عارضه‌اي که از تعريف نادرست عنوان «مردم» ناشي شده است.

مردم، يعني اکثريت افراد جامعه. درصد اين اکثريت هرقدر بالاتر باشد، پشتوانه مردمي حکمراني بيشتر و قوي‌تر خواهد بود. وقتي در فروردين سال 1358 همه‌پرسي تغيير نظام سياسي کشور برگزار شد، مردم با 98/2 درصد به جمهوري اسلامي رأي دادند. اين يعني پشتوانه مستحکم حکمراني. اينکه عده‌اي قليل در فلان‌ شهر يا فلان خيابان جمع شوند و خود را نماد انقلاب و اسلام معرفي کنند و هرچه مي‌خواهند بگويند و براي خود اين حق را قائل باشند که خواسته آنها بايد اجرا شود، اين نه‌تنها يک حرکت مردمي نيست بلکه درست در جهت خلاف خواست و مصلحت مردم و در تضاد با منافع ملي است.

منافع ملي را هميشه خرد جمعي تشخيص مي‌دهد و تعيين مي‌کند نه تعداد محدودي از افراد که خود را با اسلام و انقلاب و ملت، مساوي مي‌پندارند و حاضر نيستند به قانون و اراده اکثريت احترام بگذارند.

حکمرانان بايد به اين نکته بسيار مهم توجه کنند که تکيه بر «اقليت خود مردم‌پندار» کشور را به پرتگاه سوق مي‌دهد. آنچه کشور را در برابر تعرض دشمنان حفظ مي‌کند پايبندی حکمرانان به الزامات نگاه به مردم يعنی قانون و اراده اکثريت است.»