شناسهٔ خبر: 70374641 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: شفقنا | لینک خبر

از رسانه ها/ مردم بايد تکيه‌گاه حکمراني باشند

صاحب‌خبر -

شفقنا_ جمهوری اسلامی نوشت: نبايد تصور شود خود نظام و حکمراني بايد تکيه‌گاه باشد و مردم به آن تکيه کنند. اين، ريشه تمام انحراف‌ها در حکمراني است. به همان دليل که مشروعيت حاکمان به اراده و آراء مردم وابسته است، بديهي است که مردم بايد تکيه‌گاه حکمراني باشند.

در عرصه سياست مرتبط با حکمراني‌هاي کشورهاي جهان سوم معمولاً دو نگاه مطرح است؛ نگاه به غرب و نگاه به شرق. حکمرانان مستقل در اين کشورها در عين حال که با هر دو بلوک شرق و غرب رابطه دارند، به هيچيک از آنها وابسته نيستند. تفسير صحيح سياست «نه شرقي، نه غربي» که از اصول مورد نظر امام خميني براي نظام جمهوري اسلامي بود، همين عدم وابستگي به شرق و غرب است در عين برخورداري از ارتباط همراه با حفاظت از منافع ملي کشور.

با توجه به تکرار کلمه «نه» در دستورالعمل سياست «نه شرقي، نه غربي» و تأکيد بر نفي اين دو نگاه، طبعاً اين سؤال مطرح مي‌شود که جنبه اثباتي اين سياست چيست؟ به عبارت روشن‌تر، حالا که قرار است به غرب و شرق تکيه نکنيم، تکيه‌گاه نظام جمهوري اسلامي چه بايد باشد؟

نبايد تصور شود خود نظام و حکمراني بايد تکيه‌گاه باشد و مردم به آن تکيه کنند. اين، ريشه تمام انحراف‌ها در حکمراني است. به همان دليل که مشروعيت حاکمان به اراده و آراء مردم وابسته است، بديهي است که مردم بايد تکيه‌گاه حکمراني باشند.

درست است که حکمرانان در جايگاه تصميم‌گيري قرار دارند ولي حق ندارند هيچ تصميمي را بدون نظر مردم و رعايت مصالح و منافع آنها بگيرند. اينکه بعضي از حکمرانان چون خود را وکيل مردم مي‌دانند براي خود اين حق را هم قائل مي‌شوند که به جاي آنها و بدون رضايت آنها تصميم بگيرند و آن تصميم را به اجرا بگذارند، با حقوق مردم سازگاري ندارد.

مشروعيت تصميم‌هاي حکمرانان به موافقت موکلان آنها که مردم هستند وابسته است زيرا وکالت آنها فلسفه‌اي غير از جلب منافع موکلين ندارد و رضايت مردم اولين شرط استمرار مشروعيت حکمرانان در جايگاه حکمراني است.
بنابراين، فقط آن دسته از حکمراني‌ها از مشروعيت برخوردارند که در تمام مراحل تصميم‌گيري و اجرائي تابع نظر مردم باشند. اينست تفسير دقيق تکيه‌گاه بودن مردم براي حکمرانان.

اکنون به راحتي مي‌توان به سؤال مهم ناشي از نفي شرق و غرب در سياست «نه شرقي، نه غربي» پاسخ داد.
پاسخ صريح اينست که منحصر کردن نگاه به شرق و غرب غلط است. نگاه سوم که نگاه اصيل است، نگاه به مردم است. حکمرانان بايد از اولين لحظه رسيدن به جايگاه حکمراني، خود را نيازمند به مردم بدانند، قبول کنند که خادم مردم هستند و در عمل نشان بدهند که غير از فرمان ناشي از اراده مردم فرمان ديگري را به رسميت نمي‌شناسند.

اينکه در روزهاي انقلاب، مردم در ادامه شعار «نه شرقي، نه غربي» پيوست پرمعنائي را به زبان مي‌آوردند و مي‌گفتند «جمهوري اسلامي» در واقع پاسخ روشني به همين سؤال مهم بود که اگر نگاه به شرق و غرب را نفي کنيم با چه نگاهي کشور را اداره کنيم؟ مردم مي‌گفتند جمهور مردم بايد تکيه‌گاه مديران و حکمرانان باشد. با تکيه بر مردم بود که انقلاب اسلامي پيروز شد، با تکيه بر مردم بود که نظام جمهوري اسلامي تأسيس شد، با تکيه بر مردم بود که تمام توطئه‌هاي شرق و غرب خنثي شد و با تکيه بر مردم بود که دفاع مقدس با موفقيت همراه شد.

مشکلاتي که امروز داريم از زماني به سراغ ما آمدند که نگاهمان را از مردم برگردانديم و با اين اشتباه يا خطاي بزرگ، به جاي اينکه مردم را تکيه‌گاه حکمراني بدانيم، حکمراني را تکيه‌گاه مردم دانستيم! با ارتکاب اين خطاي راهبردي، مشارکت حداکثري در انتخابات را از دست داديم، اعتماد عمومي به حکمرانان بشدت کاهش يافت، سياست‌هاي بين‌المللي اشتباه موجب بحران اقتصادي شد، بحران اقتصادي به انواع فسادها دامن زد، جنگ قدرت بالا گرفت و عده‌اي خوداسلام و انقلاب‌پندار کشور را به لبه پرتگاه بردند…

اين راه کج اگر ادامه پيدا کند، سرنوشت بدي در انتظار ما خواهد بود. حکمرانان ما بايد تا ديرتر نشده راه بازگشت به مردم را در پيش بگيرند و نگاه به مردم را محور سياست‌هاي خود قرار دهند.