او کالن را دور تا دور دمشق چرخاند و به او نشان داد توانسته بهخوبی آنچه اردوغان خواسته را انجام دهد؛ از مسجد اموی تا قصرالرئاسه. اما سؤال اصلی اینجاست ترکیه چه اهداف راهبردی را با از بین بردن نظام اسد و قرار دادن سوریه در آستانه بزرگترین خطرهای یک قرن اخیرش دنبال میکند؟
تعامل ترکیه با این گروه را میتوان بازتابدهنده ترکیبی از برنامههای امنیتی، جاهطلبیهای ژئوپلتیکی، تعاملات فرامذهبی و همچنین رقابت با بازیگران منطقهای همچون ایران و کشورهای عربی ضد اخوانی دانست.
پیشینه هیئت تحریرالشام
هیئت تحریرالشام در سال ۲۰۱۷ بهعنوان ائتلافی از گروههای تندرو شکل گرفت. این گروه، با تلاش برای فاصلهگیری از روایتهای جهادگرای جهانی و تأکید بر مسائل محلی، به دنبال مشروعیت بیشتری در ادلب شروع به تشکیل دولتی با عنوان دولت نجات کرد. با وجود این تلاشها، همچنان بهعنوان سازمانی تروریستی از سوی کشورهای مختلف، ازجمله ترکیه شناخته میشود. رهبر این گروه یعنی ابومحمد الجولانی نیز همچنان در لیست تروریستهای تحت تعقیب آمریکاییهاست.
محاسبات راهبردی ترکیه
باوجود همه این موارد، ترکیه اما از همان ابتدا با همراهی قطر شروع به ارتباط با این گروه و گروههای کوچک و بزرگ همراهش کرد. در مدتی که این گروه در ادلب، دولت نجات را اداره میکرد ترکیه بهطور جدی از آن حمایت لجستیکی کرد، تا جایی که باوجود مشکلات زیرساختی فراوان در همه سوریه اما ادلب چنین معضلاتی نداشت. البته اردوغان در پس این اقدامات، اهداف مختلفی را دنبال میکند.
مقابله با نفوذ کردها: یکی از اهداف اصلی ترکیه در سوریه، جلوگیری از ایجاد منطقه خودمختار کردها در مرزهای جنوبی خود است. آنکارا نگرانی شدیدی درخصوص تقویت گروههایی مانند یگانهای مدافع خلق (YPG) و نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) دارد که ارتباطاتی با پکک دارند. از دید ترکیه، همکاری با تحریرالشام میتواند مانعی در برابر این تهدید ایجاد و تعادل نیروها در مناطق شمالی سوریه را حفظ کند.
حفظ کنترل بر ادلب: ادلب آخرین سنگر اصلی مخالفان دولت سوریه بود. ترکیه با ایجاد پایگاههای نظارتی متعدد و حمایت از گروههای مسلح محلی، تلاش کرد از یک حمله گسترده نیروهای دولتی سوریه و متحدانش به این منطقه جلوگیری کند. چنین حملهای میتوانست موجی از آوارگان را به سوی مرزهای ترکیه روانه کند. در این چارچوب، تحریرالشام بهعنوان یک بازیگر محلی قدرتمند برای ترکیه اهمیت یافت.
نوعثمانیگری و جاهطلبیهای منطقهای: سیاست خارجی ترکیه در سالهای اخیر، بهویژه تحت رهبری رجب طیب اردوغان، بهگونهای طراحی شده که نفوذ این کشور در مناطق سابق امپراتوری عثمانی را احیا کند. حمایت از گروههای اسلامگرا مانند تحریرالشام میتواند بخشی از این رویکرد باشد که به آنکارا امکان میدهد نفوذ خود را در خاورمیانه و شرق مدیترانه گسترش دهد و خود را بهعنوان رهبر جهان اهل سنت مطرح کند. در هر صورت سوریه، لبنان، اراضی اشغالی و حتی اردن زمانی متعلق به امپراتوری عثمانی بوده است. بهتازگی هم اردوغان در یک سخنرانی بهصراحت به این نکته اشاره کرده بود که شهرهای سوریه میتوانند با اسامی قدیمیشان دوباره نامگذاری شوند که یادآور دوره حاکمیت خلافت عثمانی بر آن مناطق باشد.
رقابت منطقهای با ایران و کشورهای عربی ضد اخوانی: حمایت ترکیه از تحریرالشام بخشی از رقابت گستردهتر آنکارا با ایران و کشورهای عربی مانند عربستان سعودی، امارات متحده عربی و مصر است. این کشورهای عربی که بهشدت با جنبش اخوانالمسلمین و گروههای نزدیک به آن مخالفاند، در سوریه هم از گروههای مخالف ترکیه حمایت میکنند. ترکیه با تعامل با گروههایی مانند تحریرالشام تلاش میکند معادلات منطقهای را به نفع خود تغییر دهد. البته قطر هم در این مسیر، ترکیه را همراهی میکند و تاکنون بار اصلی مالی اتفاقات سوریه بر دوش امیرنشین قطر بوده است.
رفع نگرانیهای اسرائیل: این یک واقعیت است که در میان کشورهای اسلامی، بیشترین تعاملات اقتصادی با اسرائیل از آن ترکیه است. گفته میشود حدود ۸۰درصد از انرژی مورد نیاز صهیونیستها را ترکیه تأمین میکند. اما وجود سوریهای نزدیک به ایران بزرگترین تهدید چنین تعاملات اقتصادی بود. از این رو یکی از اهداف ترکیه میتواند رفع نگرانی اسرائیل باشد تا بتواند در آینده تعاملات اقتصادی بیشتری با این رژیم داشته باشد. اقدامات اسرائیل در دو هفته گذشته و مواضع منفعلانه یا توأم با سکوت الجولانی نیز این فرضیه را تقویت میکند.
جلوگیری از موج جدید پناهجویان: ترکیه با میزبانی بیش از 3.5میلیون پناهجوی سوری، تحت فشار داخلی و بینالمللی قرار دارد. تشدید درگیریها در ادلب میتواند میلیونها نفر دیگر را به مرزهای ترکیه سوق دهد. با ایجاد ثبات نسبی در ادلب، از طریق همکاری با گروههایی مانند تحریرالشام، آنکارا تلاش میکند چنین سناریویی را مهار کند.در مجموع سیاست ترکیه در قبال هیئت تحریرالشام نشاندهنده تعادلی میان اهداف امنیتی، ژئوپلتیکی و جاهطلبیهای منطقهای این کشور است. در حالی که این رویکرد تاکتیکی به آنکارا امکان داده نفوذ خود را در سوریه افزایش دهد، اما پیامدهای بلندمدت آن، بهویژه در حوزه روابط بینالمللی و مشروعیت منطقهای، همچنان موضوعی بحثبرانگیز باقی خواهد ماند.
خبرنگار: مهدی زارع