«آیا طرح پزشکیان موفق میشود؟» عنوان یادداشت روزنامه اعتماد به قلم پیمان سلامتی است که در آن آمده؛ چند روز قبل دومین مصاحبه تلویزیونی رییسجمهور محترم برگزار شد و ایشان همچون مصاحبه اول بر اجرای طرح پزشک خانواده در سراسر کشور تاکید کردند. همچنین معاون محترم بهداشت وزارت بهداشت در برنامه تلویزیونی دیگری درباره این طرح گفت: «قول میدهیم که پزشک خانواده در کشور اجرایی شود اما از نظر ما، مشکل تامین منابع نیست بلکه مشکل اساسی، عدم اجرای قانون است؛ یعنی منابعی که برای نظام سلامت و بیمهها در نظر گرفته شده، تاکنون تخصیص نیافته است.» اینجانب اگر چه همواره یکی از مدافعان اجرای برنامه فوق در کشور بودهام اما معتقدم بنا به دلایل متعدد از جمله موارد زیر، دولت چهاردهم باید از اجرای این برنامه تا زمان مناسب چشمپوشی کند.
الف - 38 سال قبل به دعوت سازمان جهانی بهداشت بیش از 200 تن از کارشناسان عالیرتبه حوزه سلامت در پایتخت کانادا جمع شدند و سندی را با عنوان «منشور اتاوا برای ارتقای سلامت» به تصویب رساندند که میتوان از آن به عنوان یکی از متون مرجع اصلی بینالمللی در این خصوص نام برد. اهمیت این سند وقتی دوچندان میشود که بدانیم این منشور در پاسخ به جنبشی جهانی جهت انجام اصلاحات در حوزه سلامت و بهویژه کارسازی برنامه پزشک خانواده در نظامهای سلامت تدوین شد. در ابتدای این معاهده بخشی به «پیشنیازهای سلامت» اختصاص یافته و تصریح شده که بهبود وضعیت سلامت جوامع بدون توجه به این پیشنیازها امکان پذیر نیست.
در این سند آمده است: «منابع و زیرساختهای بنیادین سلامت عبارتند از صلح، مسکن، آموزش، غذا، درآمد، اکوسیستم با ثبات، منابع پایدار، عدالت اجتماعی و برابری.» سوال مهم این است آیا در شرایطی که به صورت غیرمستقیم درگیر جنگ منطقهای شدهایم و در باتلاق ابربحرانهای اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و... به شدت دست و پا میزنیم این پیش نیازها فراهم هستند؟
ب- توجه به نقش ذینفعان: در بخش دیگر منشور آمده است: «اصلاحات در حوزه سلامت نیازمند اقدامی هماهنگ در همه حوزههای مرتبط اعم از دولت، واحدهای بهداشتی - درمانی، اقتصادی، اجتماعی، سازمانهای مردمنهاد و داوطلبانه، مسوولان محلی، صنعت و رسانه است. همچنین مردم به شکل فردی، خانوادگی و جمعی باید درگیر چنین برنامههایی شوند.» به عبارت دیگر، انجام چنین جراحی بزرگی نیاز به جلب مشارکت، فضاسازی، همکاری و همدلی آحاد ملت داشته که هماکنون فاقد آن هستیم. به عنوان مثال آیا مردم میدانند که پزشک خانواده چه مفهومی دارد و مثلا از نظر فرهنگی میپذیرند که در هنگام بیماری نزد بهترین متخصصان نرفته و به یک پزشک واحد رجوع کنند؟ آیا مستندات تازهای درخصوص چنین طرح گستردهای منتشر شده است؟ همچنین این طرح با کارکرد جاری افراد بسیاری به ویژه در جامعه پزشکی (از پزشکان در مطبها تا بیمارستانهای خصوصی) تعارض دارد و بدیهی است که بدون توجه به خواستههای برحق آنها امکان تحقق ندارد.
ج- یکی از بدیهیترین اصول اجرای برنامهها در علم سیاستگذاری سلامت استفاده از چرخه ارزیابی است. مطابق با این الگو در فرآیند اجرا حداقل باید از چهار گام متوالی استفاده کرد: برنامهریزی، انجام مداخله، ارزیابی سودمندی مداخله و در نهایت تصمیم در خصوص کنار گذاشتن اقدام یا ادامه دادن آن با اصلاحات مورد نیاز. در این چارچوب اجرای فاز پایلوت (مقدماتی) و انجام محدود برنامه در یک یا دو استان قبل از اجرای طرح کلان ملی و ارزیابی آن، یکی از بهترین راهکارهای ارزیابی سودمندی برنامهها در این چرخه است. جالب توجه است که در همان برنامه تلویزیونی معاون محترم بهداشت که مغز متفکر برنامه پزشک خانواده در کشور هستند شکست فاز پایلوت این طرح در استانهای فارس و مازندران (از 12 سال قبل تاکنون) را تلویحا پذیرفت. در حالی که این موضوع بیانگر آن است که این طرح نمیتواند در چرخه ارزیابی نمره قابل قبولی بگیرد و از قوت لازم برخوردار نیست.
د- همچنین پیش از هر اقدام جدیدی باید سرنوشت طرحهای قبلی همچون تحول سلامت تبیین و چالشهای آنها آسیبشناسی شوند. تجربه تلخ شکست طرح تحول سلامت در دولت آقای روحانی نشان داد که چگونه عدم توجه به مسائل فوق میتواند هزاران میلیارد تومان از منابع مردم را به راحتی ببلعد.
جان کلام آنکه به نظرم و با توجه به نکات گفته شده، طرح جدید پزشکیان در حوزه سلامت موفق نخواهد شد. مشکل در عدم اجرای قانون نیست بلکه بدون توجه به نقشه راهی که سازمانهای خبره بینالمللی ترسیم کردهاند، تامین پیشنیازهای سلامت، توجه به نقش تمامی ارکان جامعه از مردم تا پزشکان، شفافسازی در خصوص وجوه مختلف این طرح، آسیبشناسی دلایل عدم موفقیت فاز مقدماتی این برنامه و ارزیابی دقیق علل ناکامی طرحهای کلان قبلی (همچون طرح تحول سلامت)، بهداشت و درمان در این کشور به سامان نخواهند رسید.
پیشنهاد میشود رییسجمهور محترم به جای بازآزمودن برنامههای خطای قبلی به دنبال تجدید نظر در سیاستهای کلان زیانبار بوده و در این زمان به تامین صلح، عدالت اجتماعی، درآمد آبرومند، محیط زیست مناسب، منابع پایدار انرژی و... برای آحاد مردم بپردازند. همینها در گام نخست مهمترین عوامل جهت تامین سلامتی مردم این مرز و بوم هستند.