به گزارش صراط روزنامه جوان نوشت: این شگفتی بزرگ در دو هفته گذشته وارد مرحلهای جدید در سوریه شده است. در این مرحله هر یک از بازیگران داخلی و خارجی بهدنبال کسب و تحکیم سهم خود در قدرت آینده این کشور است که چشمانداز روشنی برای همه سهمخواهان نشان نمیدهد.
طیف گروههای وابسته به ترکیه با عنوان و ماهیت اخوانی، قبل از هر چیز به بلعیدن ارث عثمانی در شمال سوریه میاندیشند و اردوغان و وزیر خارجهاش هاکان فیدان که گرداننده اطلاعاتی همه گروههای وابسته به ترکیه است، به موازات نگاه انضمامی شمال سوریه به ایجاد حکومتی اخوانی در دمشق با ادبیاتی جدید و باورنکردنی تأکید دارند.
گروهکهای تروریستی و باندهای مسلح که از جنوب سوریه سازمان یافتهاند و قبل از نیروهای عملیاتی از سمت ادلب و ترکیه، وارد دمشق شدند نیز ترکیبی روشن از وابستگی به عشایر با مطالبات متنوع و مزدوران سازمانیافته وابسته به سرویسهای اطلاعاتی اسرائیل،امریکا و انگلیس یا گروههای مسلح محلی و دروزی و حتی اراذل و قاچاقچیها هستند که در سالهای گذشته توسط آمریکاییها در تنف، آموزش، تجهیز و سازماندهی را دریافت کرده و زیر نظر اتاق فرمان «الموک» در اردن هدایت شدهاند.
در کنار این گروههای مسلح،اپوزیسیون سیاسی غیرمسلح و لائیک و مزاج عمومی جامعه سوریه که تناسبی با اندیشههای القاعدهای،تروریستی و ایدئولوژیک ندارند، قرار دارند.این ترکیب نامتجانس، برای گفتمان ملی و هویت هر حکومتی در آینده سوریه، بزرگترین چالشها را از هماکنون آشکار کرده است.
ولی به موازات این تکهتکهکردن سرزمینی سوریه، همگی بهدنبال چانهزنی و سهمخواهی برای یک دولت واحد و همسو با خود،در دمشق هستند.امریکا و اسرائیل نسبت به نمایشهای ابومحمد جولانی که امروز نام خود را احمد الشرع نهاده و رویکردهای پنهان وی که ۱۰ سال قبل خود را نماینده القاعده در سوریه معرفی میکرد، بیاعتماد هستند و هرگونه همکاری و مساعدت خود را منوط به کرنش های اساسی از سوی جولانی کردهاند و اتحادیه اروپا هم در همین مسیر عمل میکند.
آنچه اکنون در چشمانداز میانمدت در سوریه قابل ثبت است، آشفتگی و هرجومرج و تجزیه غیررسمی سوریه است تا چانهزنیها و سهمخواهیهای داخلی و خارجی بازیگران به «توافق غیرممکن» دست یابد ولی مردم سوریه، بهجز فضای روانی، ترس و ناامنی، امیدی به گشایش اطمینانآور نداشته و سهمی برای ترسیم سرنوشت در سوریه در اختیار ندارند.
به گزارش صراط روزنامه جوان نوشت: این شگفتی بزرگ در دو هفته گذشته وارد مرحلهای جدید در سوریه شده است. در این مرحله هر یک از بازیگران داخلی و خارجی بهدنبال کسب و تحکیم سهم خود در قدرت آینده این کشور است که چشمانداز روشنی برای همه سهمخواهان نشان نمیدهد.
طیف گروههای وابسته به ترکیه با عنوان و ماهیت اخوانی، قبل از هر چیز به بلعیدن ارث عثمانی در شمال سوریه میاندیشند و اردوغان و وزیر خارجهاش هاکان فیدان که گرداننده اطلاعاتی همه گروههای وابسته به ترکیه است، به موازات نگاه انضمامی شمال سوریه به ایجاد حکومتی اخوانی در دمشق با ادبیاتی جدید و باورنکردنی تأکید دارند.
گروهکهای تروریستی و باندهای مسلح که از جنوب سوریه سازمان یافتهاند و قبل از نیروهای عملیاتی از سمت ادلب و ترکیه، وارد دمشق شدند نیز ترکیبی روشن از وابستگی به عشایر با مطالبات متنوع و مزدوران سازمانیافته وابسته به سرویسهای اطلاعاتی اسرائیل،امریکا و انگلیس یا گروههای مسلح محلی و دروزی و حتی اراذل و قاچاقچیها هستند که در سالهای گذشته توسط آمریکاییها در تنف، آموزش، تجهیز و سازماندهی را دریافت کرده و زیر نظر اتاق فرمان «الموک» در اردن هدایت شدهاند.
در کنار این گروههای مسلح،اپوزیسیون سیاسی غیرمسلح و لائیک و مزاج عمومی جامعه سوریه که تناسبی با اندیشههای القاعدهای،تروریستی و ایدئولوژیک ندارند، قرار دارند.این ترکیب نامتجانس، برای گفتمان ملی و هویت هر حکومتی در آینده سوریه، بزرگترین چالشها را از هماکنون آشکار کرده است.
ولی به موازات این تکهتکهکردن سرزمینی سوریه، همگی بهدنبال چانهزنی و سهمخواهی برای یک دولت واحد و همسو با خود،در دمشق هستند.امریکا و اسرائیل نسبت به نمایشهای ابومحمد جولانی که امروز نام خود را احمد الشرع نهاده و رویکردهای پنهان وی که ۱۰ سال قبل خود را نماینده القاعده در سوریه معرفی میکرد، بیاعتماد هستند و هرگونه همکاری و مساعدت خود را منوط به کرنش های اساسی از سوی جولانی کردهاند و اتحادیه اروپا هم در همین مسیر عمل میکند.
آنچه اکنون در چشمانداز میانمدت در سوریه قابل ثبت است، آشفتگی و هرجومرج و تجزیه غیررسمی سوریه است تا چانهزنیها و سهمخواهیهای داخلی و خارجی بازیگران به «توافق غیرممکن» دست یابد ولی مردم سوریه، بهجز فضای روانی، ترس و ناامنی، امیدی به گشایش اطمینانآور نداشته و سهمی برای ترسیم سرنوشت در سوریه در اختیار ندارند.