شناسهٔ خبر: 70346552 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: اعتماد آنلاین | لینک خبر

تایید حکم قصاص مردی که در دعوا یپشت بام خواب‌ها مرتکب قتل شد

حکم قصاص، مجازات مردی معتاد است که در پشت بام یک کارگاه خیاطی، با پسری جوان درگیر شد، او را به پایین پرتاب کرد و به قتل رساند. به گزارش سایت جنایی، مردی ساعت 5 صبح روز 7 آبان سال گذشته با پلیس 110 تهران تماس گرفت و خبر داد جوانی مجروح جلوی مغازه‌ای افتاده است. ماموران اورژانس و پلیس خود را سریع به محل حادثه رساندند و جوان زخمی به نام شهاب را به بیمارستان منتقل کردند اما شدت جراحات او به حدی بود که اقدامات کادر درمان ثمری نداشت و وی جانش را از دست داد. ماموران بعد از مرگ شهاب تحقیقات جنایی را آغاز کردند و ابتدا به تحقیق از شاهدان پرداختند. در این مرحله مشخص شد پسر جوان از پشت بام کارگاه خیاطی به پایین سقوط کرده است. در این میان دختری به نام ستاره که با شهاب دوست بود، اطلاعات مهمی را در اختیار کارآگاهان قرار داد و گفت: شهاب شب‌ها در پشت بام مغازه خیاطی می‌خوابید اما نیمه‌های شب با نگهبان پشت بام  به نام محسن درگیر و از سوی او به پایین پرت شد. اسن دختر گفت: من به مواد مخدر معتاد هستم و جایی برای خواب نداشتم. مدتی قبل در یک گرمخانه با محسن آشنا شدم. او گفت شب‌ها در پشت‌بام یک خیاطی می‌خوابد. او به من مواد داد و خواست برای خواب به پشت بام بروم. او بخشی از پشت‌بام را جدا کرده بود تا من مشکلی نداشته باشم و بتوانم شب‌ها را آنجا بمانم. ما به هم علاقه داشتیم و می‌خواستیم ازدواج کنیم اما این اتفاق رخ داد. ماموران بعد از شنیدن اظهارات ستاره به ردیابی محسن پرداختند و او را بعد از گذشت سه ماه از وقوع حادثه بازداشت کردند. این مرد 53 ساله در بازجویی‌ها گفت: 24سال بیشتر نداشتم که به تریاک و شیشه معتاد شد. متاهل هستم و یک فرزند دختر دارم اما چون معتادم، از خانواده‌ام دور افتادم. جایی برای خواب نداشتم و در گرمخانه‌ها می‌خوابیدم تا اینکه پشت بام یک خیاطی را پیدا کردم و شب‌ها به آنجا می‌رفتم. سه ماه قبل با ستاره آشنا شدم. او هم معتاد به شیشه بود. مدتی قبل این دختر با شهاب که او هم معتاد بود، آشنا شد و آنها قصد ازدواج داشتند. آن  شب او شهاب را به پشت بام آورده بود و از من خواست اجازه دهم آنجا بخوابد اما نیمه شب متوجه رفتار مشکوک شهاب شدم. به همین دلیل با او درگیر شدم. در آن درگیری شهاب یک قدم به عقب برداشت و از پشت بام سقوط کرد. من هم از ترسم فرار کردم. من قاتل نیستم. حالیکه محسن منکر ات

صاحب‌خبر -
تایید حکم قصاص مردی که در دعوای پشت‌بام‌خواب‌ها مرتکب قتل شد
کد خبر: 690574
|
۱۴۰۳/۰۹/۲۸ ۲۱:۲۹:۵۹

حکم قصاص، مجازات مردی معتاد است که در پشت‌بام یک کارگاه خیاطی با پسری جوان درگیر شد، او را به پایین پرتاب کرد و به قتل رساند.

به گزارش سایت جنایی، مردی ساعت ۵ صبح روز هفتم آبان سال گذشته با پلیس ۱۱۰ تهران تماس گرفت و خبر داد جوانی مجروح جلوی مغازه‌ای افتاده است.

ماموران اورژانس و پلیس خود را سریع به محل حادثه رساندند و جوان زخمی به نام شهاب را به بیمارستان منتقل کردند اما شدت جراحات او به حدی بود که اقدامات کادر درمان ثمری نداشت و او جانش را از دست داد.

ماموران بعد از مرگ شهاب تحقیقات جنایی را آغاز کردند و ابتدا به تحقیق از شاهدان پرداختند. در این مرحله مشخص شد پسر جوان از پشت‌بام کارگاه خیاطی به پایین سقوط کرده است.

در این میان، دختری به نام ستاره که با شهاب دوست بود، اطلاعات مهمی را در اختیار کارآگاهان قرار داد و گفت: شهاب شب‌ها در پشت‌بام مغازه خیاطی می‌خوابید اما نیمه‌های شب با نگهبان پشت‌بام به نام محسن درگیر و از سوی او به پایین پرت شد.

این دختر گفت: من به مواد مخدر معتاد هستم و جایی برای خواب نداشتم. مدتی قبل در یک گرمخانه با محسن آشنا شدم. او گفت شب‌ها در پشت‌بام یک خیاطی می‌خوابد. او به من مواد داد و خواست برای خواب به پشت‌بام بروم. او بخشی از پشت‌بام را جدا کرده بود تا من مشکلی نداشته باشم و بتوانم شب‌ها را آنجا بمانم. ما به هم علاقه داشتیم و می‌خواستیم ازدواج کنیم اما این اتفاق رخ داد.

ماموران بعد از شنیدن اظهارات ستاره به ردیابی محسن پرداختند و او را بعد از گذشت سه ماه از وقوع حادثه بازداشت کردند. این مرد ۵۳ ساله در بازجویی‌ها گفت: ۲۴ سال بیشتر نداشتم که به تریاک و شیشه معتاد شدم. متاهل هستم و یک فرزند دختر دارم اما چون معتادم، از خانواده‌ام دور افتادم. جایی برای خواب نداشتم و در گرمخانه‌ها می‌خوابیدم تا اینکه پشت‌بام یک خیاطی را پیدا کردم و شب‌ها به آنجا می‌رفتم. سه ماه قبل با ستاره آشنا شدم. او هم معتاد به شیشه بود. مدتی قبل این دختر با شهاب که او هم معتاد بود، آشنا شد و آنها قصد ازدواج داشتند. آن شب، شهاب او را به پشت‌بام آورده بود و از من خواست اجازه دهم آنجا بخوابد اما نیمه‌شب متوجه رفتار مشکوک شهاب شدم. به همین دلیل با او درگیر شدم. در آن درگیری شهاب یک قدم به عقب برداشت و از پشت‌بام سقوط کرد. من هم از ترسم فرار کردم. من قاتل نیستم.

در حالی که محسن منکر اتهام قتل عمدی بود، کیفرخواست برایش صادر و او در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شد.

در جلسه دادگاه، اولیای دم شهاب درخواست قصاص متهم را مطرح کردند. سپس محسن در دفاع از خودش گفت: شهاب آن شب همراه ستاره به پشت‌بام آمد. او کیسه‌ای داشت که پر از لباس مسروقه بود. ساعتی که گذشت سر مواد با ‌هم درگیر شدیم اما در این درگیری او ناخواسته به پایین سقوط کرد.

قضات در پایان جلسه وارد شور شدند و متهم را با توجه به مدارک موجود به قصاص محکوم کردند.

محسن به حکم صادره اعتراض کرد و پرونده در دیوان عالی کشور مورد برسی قرار گرفت که در نهایت قضات شعبه ۲۰ دیوان عالی کشور حکم قصاص او را تایید کردند.