شناسهٔ خبر: 70329185 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: انصاف نیوز | لینک خبر

بازخوانی خلخالیسم | میراث تندروی در مسیر انقلاب

صاحب‌خبر -

حسن نجفی، خبرنگار، در یادداشتی با عنوان «بازخوانی خلخالیسم / میراث تندروی در مسیر انقلاب» نوشت:

دکتر حسام‌الدین آشنا در نقد مستند «ضد قهرمان» که به زندگی خلخالی پرداخته، به نکته‌ای مهم اشاره کرده است: خلخالی را نباید صرفاً به‌عنوان یک فرد تحلیل کرد، بلکه او نماینده جریانی است که می‌توان آن را «خلخالیسم» نامید؛ جریانی که فراتر از یک شخصیت، با تندروی، خودسری و خشونت‌گرایی، در بسیاری از مقاطع انقلاب اسلامی ظهور کرده و همچنان در قالب‌های جدیدی به حیات خود ادامه می‌دهد.

این یادداشت، با الهام از تحلیل آشنا، تلاش دارد ابعاد این گفتمان را بررسی کرده و تأثیرات آن بر انقلاب و امروز جامعه را بازخوانی کند. آیا خلخالیسم، به‌عنوان یک گفتمان زنده، همچنان در رفتارهای سیاسی و اجتماعی ما ریشه دارد؟ و اگر چنین است، پیامدهای آن چیست؟

خلخالی در تاریخ انقلاب اسلامی به‌عنوان چهره‌ای تندرو شناخته می‌شود؛ کسی که تصمیمات سریع، اعدام‌های جنجالی و اقدامات بی‌مهابای او هنوز محل بحث است. اما خلخالی فراتر از یک فرد، نماینده یک گفتمان بود: گفتمان «پوپولیسم اسلامی- انقلابی» که بر خشونت، سطحی‌نگری و اقدامات آتش‌به‌اختیاری تکیه داشت.

این گفتمان به‌جای حل ریشه‌ای مسائل اجتماعی و سیاسی، تنها به مقابله با مظاهر مشکلات می‌پرداخت؛ از اعدام مخالفان تا تخریب مقبره‌ها و مصادره اموال. تفکری که گمان می‌کرد با حذف فیزیکی، شعارهای انقلابی محقق می‌شود.

تندروی‌های گفتمان خلخالیسم هرچند ممکن است در برخی موارد به‌ظاهر خاموش شده باشد، اما همچنان در رفتارهای سیاسی و اجتماعی امروز ما قابل مشاهده است. خودسری، بی‌توجهی به قانون، و ترجیح هیجان‌های زودگذر بر تدبیر بلندمدت، نمونه‌هایی از این میراث هستند.

نشانه‌های آن را می‌توان در برخی اقدامات لباس‌شخصی‌ها، هجوم به اجتماعات، یا حتی در تصمیم‌گیری‌های شتاب‌زده در عرصه‌های کلان مشاهده کرد. این رفتارها نشان می‌دهد که خلخالیسم تنها یک پدیده تاریخی نیست، بلکه به‌عنوان یک جریان فکری و عملی، همچنان در ساختارهای سیاسی و اجتماعی ما حضور دارد.

خلخالی و جریان وابسته به او، در تضاد کامل با شخصیت‌هایی مانند شهید بهشتی، آیت‌الله قدوسی و آیت‌الله خامنه‌ای قرار داشتند. این دو گروه نماینده دو نگاه متفاوت به مفهوم انقلابی‌گری بودند:

نگاه قانون‌گرایی و اعتدال که بر تدبیر و رعایت اصول دینی و اخلاقی تأکید داشت.

نگاه تندروانه و آتش‌به‌اختیاری که هرگونه اقدام، حتی خشونت‌آمیز را برای حفظ شور انقلابی مجاز می‌دانست.

این تقابل نه‌تنها در دهه نخست انقلاب، بلکه در بسیاری از بحران‌های پس از آن نیز تکرار شده و هزینه‌های سنگینی را بر کشور تحمیل کرده است.

خلخالیسم به‌عنوان یک گفتمان تندروانه، همواره آسیب‌زا بوده است. این گفتمان، به‌جای حل مشکلات اجتماعی، با اقدامات سطحی و نمادین به مشکلات دامن زده است. نمونه‌هایی از این آسیب‌ها عبارتند از:

حذف فیزیکی مخالفان به‌جای گفت‌وگو و تعامل.

تصمیم‌گیری‌های عجولانه.

تضعیف قانون‌گرایی و تقویت بی‌نظمی و خودسری.

ایجاد شکاف‌های عمیق سیاسی و اجتماعی به‌واسطه رفتارهای خشونت‌آمیز.

بازخوانی تجربه خلخالی و گفتمان تندروی وابسته به او، ضرورتی برای امروز ماست. اگرچه انقلاب اسلامی با شعارهای بزرگی آغاز شد، اما تداوم آن نیازمند قانون‌گرایی، تدبیر و دوری از تندروی است.

خلخالیسم باید به‌عنوان یک درس عبرت، نه‌فقط برای گذشته، بلکه برای حال و آینده تحلیل شود. تنها با عبور از این تفکر است که می‌توان به اهداف بلند انقلاب نزدیک شد و از آسیب‌های تندروی در امان ماند. امروز، بیش از هر زمان دیگری، نیاز به اعتدال، تدبیر و بازنگری در رفتارهای انقلابی داریم تا میراث انقلاب اسلامی حفظ شود.

انتهای پیام