شناسهٔ خبر: 70322082 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: مهر | لینک خبر

داستان روایت‌درمانی در فیلم هیچکاک!

در ششصد و هشتمین برنامه از سری برنامه‌های سینماتک خانه هنرمندان ایران فیلم سینمایی «طلسم شده» آلفرد هیچکاک بعد از نمایش مورد نقد و بررسی قرار گرفت.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی خانه هنرمندان ایران، ششصد و هشتمین برنامه از سری برنامه‌های سینماتک خانه هنرمندان ایران، دوشنبه ۲۶ آذر ۱۴۰۳ به نمایش فیلم سینمایی «طلسم‌شده» به‌کارگردانی آلفرد هیچکاک (۱۹۴۵) اختصاص داشت. پس از نمایش این فیلم، نشست نقد و بررسی آن با حضور محمد هاشمی منتقد سینما و مدرس دانشگاه برگزار شد. اجرای این برنامه برعهده سامان بیات بود.

محمد هاشمی در این نشست گفت: می‌خواهم از زاویه دید خاصی به این فیلم نگاه کنم که منظری نسبتا جدید در نظریه روایت است. اما پیش از این، صحبت خود را از گفتگوی هیچکاک با تروفو درباره این فیلم شروع می‌کنم. تروفو در این گفتگو از «طلسم‌شده» عبور می‌کند و می‌گوید که این‌اثر را دوست ندارد؛ زیرا به زعم او با فیلم‌های دیگر هیچکاک فاصله دارد. کاری که ما قرار است انجام دهیم، این است که بگوییم اتفاقا این فیلم هم در راستای فیلم‌های دیگر هیچکاک است و خیلی تفاوتی با فیلم‌های بزرگ او ندارد، زیرا در همان جهان هیچکاک روایت می‌شود.

وی ادامه داد: درباره بحث روایت درمانی باید به نکاتی اشاره کرد؛ در نظریه روایت تعاریف ویژه‌ای از روایت وجود دارد. در واقع ما در جهان روایت‌ها زندگی می‌کنیم. ممکن است ما با مجموعه رویدادهایی مواجه شویم که این مجموعه هیچ ارتباط منظمی با هم نداشته باشند یعنی کل متشکلی نسازند و بدون مضمون ثابت باشند. طبیعتا وقتی ما با چند رویداد مواجهیم که هیچ ارتباطی با یکدیگر ندارند، هیچ نوع معنایی هم از آن به دست نمی‌آید. یک حالت این است که با چنین چیزی مواجه می‌شویم و سپس می‌گوییم احتمالا نظمی در پشت آن وجود داشته که به دلیلی از بین رفته است.

وی افزود: احتمالا عناصری از این روایت جابه‌جا شده که ما آن کل متشکلی را که از یک روایت انتظار داریم، نمی‌بینیم و نمی‌توانیم معنایی برای آن درک کنیم. بنابراین عناصر این رویدادها را با یکدیگر عوض می‌کنیم. سپس می‌بینیم که از درون آن، کل متشکل یا مسئله منطقی خودش را بروز می‌دهد و معنا به دست می‌آید. به این ترتیب آن چیزی که ما گمان می‌کردیم، هیچ نوع معنا و روایتی در آن وجود ندارد، از طریق یک نوع جابه جایی در عناصر، به نظم منطقی روایت درونش یا همان معنا دست پیدا می‌کند. اتفاقی که در این فیلم رخ می‌دهد نیز به همین صورت است.

این منتقد سینما در ادامه بیان کرد: ما در این فیلم با روانکاوی مواجهیم که او در فیلم با شخصی رو به رو شده و متوجه شخصیت اصلی‌اش می‌شود. او کل کار خود را از طریق روایت‌درمانی انجام می‌دهد. شخصیت (بیمار درون فیلم) چرا دچار این وضعیت شده است؟ زیرا نمی‌تواند روایت زندگی خود را به آن شکل کل منسجم، متشکل و مشخص بیان کند. در واقع انگار نمی‌تواند یک روایت از زندگی خودش بسازد. چرا این اتفاق رخ نمی‌دهد؟! زیرا افکاری از گذشته به او هجوم می‌آورد.

وی بیان کرد: به طور خاص می‌توان به خطوط موازی اشاره کرد که او مدام می‌بیند. این موارد نقاط کوری است که شخصیت نمی‌تواند معنای آنها را پیدا کند. در واقع وقتی این تصاویر را کنار هم می‌گذارد، نمی‌تواند منطقی بین آنها ایجاد کند و از طریق این منطق بین آنها روایتی بسازد و کل متشکلی شکل دهد. کاری که روانشناس فیلم انجام می‌دهد، این بوده که این روایت‌ها را کامل می‌کند. در واقع جابه‌جایی عناصر را در گفتگو با خود او برای او انجام می‌دهد.

هاشمی در ادامه صحبت‌هایش گفت: روانشناس، آن روایت به هم ریخته و نامنسجمی که اساسا روایت نیست و معنایی را حمل نمی‌کند، کنار زده و آن روایت واقعی را از زیر این ضدروایت بیرون می‌کشد. وقتی آن روایت متشکل و منسجم با آن رابطه مشخص علت و معلولی شکل گرفت، بیمار درمان می‌شود. یعنی عملا از طریق روایت درمانی این کار انجام می‌شود.

این منتقد در بخش دیگری از نشست فیلم سینمایی «طلسم‌شده» متذکر شد: نظریه‌پردازان روایت، معتقد هستند که نه فقط آدم‌های داخل این فیلم، بلکه همه ما در چنین وضعیتی زندگی می‌کنیم. یعنی اگر هر کدام از ما نمی‌توانستیم در زندگی خود ارتباط علت و معلولی بین رویدادهای زندگی خود برقرار کنیم، همگی دچار همین وضعیتی می‌شدیم که شخصیت این فیلم دچارش شده است. یعنی اگر نمی‌توانستیم داستان درستی برای زندگی خود تعریف کنیم، دچار مشکل می‌شدیم. کما اینکه خیلی از بزرگان و آدم‌های مشهور نیز دچار چنین وضعیتی شده‌اند زیرا در مواجهه با یک‌سری از اتفاقات زندگی خود نمی‌توانند معنایی از آن به دست بیاورند و داستان زندگی خود را تعریف کنند و دچار روان‌پریشی می‌شوند که در این فیلم، چگونگی حل شدن آن نشان داده شده است.