شناسهٔ خبر: 70315875 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: عصر ایران | لینک خبر

آیا واشنگتن به گزینه ادعایی نظامی علیه ایران متوسل خواهد شد؟

اکنون، اما در شرایطی که برنامه هسته‌ای ایران وارد مسیر پیسرفت خود شده، این سوال نیز مطرح است که آیا واشنگتن به گزینه ادعایی نظامی علیه ایران متوسل خواهد شد یا اینکه با چراغ سبزی به تل‌آویو این بازیگر را مامور این اقدام ادعایی خواهد کرد؟

صاحب‌خبر -
شاید در رویکرد جدید تازه‌وارد کاخ سفید تحت عنوان سیاست ادعایی فشار حداکثری ۲ یک سیاست جدیدی در رابطه با ایران بازتعریف شود و در ادامه زمینه‌هایی برای توافق جدید با تهران فراهم شود. در واقع، ترامپ می‌تواند فشار‌های بیشتری بر ایران وارد کند، مانند اهرم سخت یا حتی رایزنی و مذاکره جهت نیل به توافق.
 
به گزارش اعتماد به نقل از نشنال اینترست، این موضوع که بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، یکی از نخستین رهبران خارجی بود که پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات را تبریک گفت و آن را پیروزی بزرگ نامید اصلا تعجب‌آور نبود. دیگر مقامات اسراییلی بسان نتانیاهو پیروزی ترامپ را به عنوان یک پیروزی برای این بازیگر ستودند و به سوابق حمایت قوی او از اسراییل در طول دوره اول ریاست‌جمهوری‌اش اشاره کردند. 
 
به ادعای ناظران ترامپ با به رسمیت شناختن شرق بیت‌المقدس به عنوان پایتخت اسراییل و انتقال سفارت ایالات متحده به این شهر، سیاست امریکا در خاورمیانه را برای دهه‌ها معکوس کرد.
 
این رسانه آمریکایی در راستای تبیین سیاست خاورمیانه‌ای ترامپ و مشخصا رویکرد او در قبال ایران یادداشتی منتشر کرده است که در ادامه این یادداشت آمده که ترامپ در طول دوره اول ریاست‌جمهوری‌اش به شدت از اسراییل حمایت کرد. او علاوه بر به رسمیت شناختن شرق بیت‌المقدس به عنوان پایتخت اسراییل، همچنین به اولین کشوری در جهان تبدیل شد که حاکمیت (ادعایی) اسراییل بر بلندی‌های جولان که مدت‌ها مورد مناقشه بود را به رسمیت شناخت.
 
به ادعای گروهی از تحلیلگران حمایت ترامپ از اسراییل نشان‌دهنده وابستگی شخصی او به این بازیگر است که اتفاقا شامل پیوند‌های خانوادگی از طریق جارد کوشنر داماد صهیونیست خود می‌شود. در عین حال، حمایت ترامپ از آرمان ادعایی اسراییل نیز با حمایت جمهوری‌خواهان از این بازیگر همخوانی دارد.
 
به ادعای این رسانه خبری، علاوه بر این، حمایت از اسراییل تنها بازتاب‌دهنده نظرات شخصی و سیاسی ترامپ نبود، بلکه با دیدگاه استراتژیک او نیز همراستا بود که اسراییل را به عنوان یک هم پیمان کلیدی غیرناتو می‌بیند که منافع مشترکی در مهار تهدیدات دیگر بازیگران منطقه‌ای دارد و نیز به حفظ هژمونی امریکا در خاورمیانه کمک می‌کند.
 
ترامپ در طول کمپین انتخاباتی قبلی‌اش، به انتقاد از مداخلات نظامی ایالات متحده در خاورمیانه، به‌ویژه جنگ عراق پرداخت، اما پس از ورود به کاخ سفید، ترامپ پیشنهاد انقطاع و فاصله گرفتن از منطقه را نداد. گزاره‌ای که نشان از یک برنامه فعال ایالات متحده برای منطقه در دولت او دارد که در آن واشنگتن به همراه اسراییل و اعراب خلیج‌فارس با تهدید ادعایی ایران مقابله کنند مشروط به اینکه این همکاری نیاز به مداخله نظامی مستقیم ایالات متحده نباشد.
 
با این حال، محیط ژئوپلیتیکی و منطقه‌ای در آن مقطع، حمایت از اسراییل را از نظر هزینه‌ای مقرون به صرفه می‌کرد. این در حالی است که کشور‌های عربی خلیج‌فارس با محوریت ریاض به دنبال دریافت ضمانت‌هایی از امریکا برای تامین امنیت خود در برابر تهران در صورت عادی‌سازی روابط خود با تل‌آویو بودند.
 
در ادامه گزارش ادعایی این رسانه آمریکایی در راستای رویکرد احتمالی ترامپ در خاورمیانه و مشخصا در رابطه با ایران آمده است که همسویی آشکاری میان واشنگتن و تل‌آویو در رابطه با برنامه هسته‌ای ایران و رفتار منطقه‌ای تهران وجود داشت. ذیل این همسویی بود که ترامپ اقدام به خروج یک‌جانبه از برجام که در سال ۲۰۱۵ به امضای اعضای آن و تهران نیز رسیده بود، کرد و همچنین مدعی شد با اعمال سیاست موسوم به «فشار حداکثری» بر ایران زمینه را برای انجام یک توافق بهتر هموار خواهد کرد.
 
این نشریه همچنن مدعی شد که دولت اول ترامپ همزمان تلاش کرد تا ضمن نزدیک کردن اعراب منطقه به یکدیگر تهران را در انزوا قرار دهد. در همان زمان نیز نشان‌هایی وجود داشت که حکایت از موافقت سعودی‌ها در به رسمیت شناختن اسراییل آن هم بدون تعهد این رژیم به ایجاد کشور مستقل فلسطین داشت. بنابراین به ادعای ناظران توافقنامه ابراهیم بخشی از استراتژی خاورمیانه‌ای دولت اول ترامپ بود. به ادعای دیگر نشریات خارجی که شرایط پیش از تحلیف ترامپ را رصد می‌کنند اکنون، اما واضح است که توازن قدرت در خاورمیانه تحولات معناداری را شاهد بوده، به همان نسبت نیز اولویت‌های جهانی و منطقه‌ای امریکا نیز تغییراتی داشته است.
 
به ادعای این ناظران به عبارتی دیگر شرایط به گونه‌ای است که ترامپ در دولت دومش باید خود را با واقعیت‌های جدید منطقه و جهان مطابقت دهد و دیگر قادر نخواهد بود به سادگی اقدامات دوره اول خود را دنبال کند.
 
به ادعای این نشریه زمانی که ترامپ در راس کار نبود جنگ سرد دوم با حملات روسیه به اوکراین از سر گرفته شد. از سوی دیگر اتحادی میان مسکو و پکن برقرار شد و از طرفی همصدایی میان دو بازیگر با ایران و کره شمالی نیز برقرار شد. بنابرانین افزون بر رقابت امریکا با چین، دو جنگ منطقه‌ای دیگر نیز یکی در اوکراین و دیگری خاورمیانه منجر به این شده است که ایالات متحده به لحاظ دیپلماتیک و نیز نظامی بیش از حد تحت فشار قرار بگیرد و منابع خود را در سه جبهه گسترش دهد: شرق آسیا، اروپا و خاورمیانه. در عین حال، گسترش همکاری‌های نظامی میان مسکو و تهران و همزمان افزایش دخالت‌های چین در خاورمیانه، از طریق همکاری‌های تجاری با ایران و عربستان نشان از آن دارد که اکنون ایالات متحده برخلاف دولت اول ترامپ، با رقبایی واقعی در منطقه روبه‌رو خواهد بود.
 
به گزارش این نشریه علاوه بر این، اقدامات اخیر اعضای محور مقاومت به ویژه حملات مکرر حوثی‌ها به کشتی‌هایی که در دریای سرخ تردد می‌کنند، خطوط کشتیرانی بین‌المللی را مختل کرده و همچنین هژمونی ادعایی امریکا در منطقه را نیز تحت تاثیر خود قرار داده است.
 
اکنون، اما در شرایطی که برنامه هسته‌ای ایران وارد مسیر پیسرفت خود شده، این سوال نیز مطرح است که آیا واشنگتن به گزینه ادعایی نظامی علیه ایران متوسل خواهد شد یا اینکه با چراغ سبزی به تل‌آویو این بازیگر را مامور این اقدام ادعایی خواهد کرد؟
 
به ادعای این نشریه، ترامپ احتمالا در دولت دوم خود اسراییل را به پایان دادن ماموریت ادعای‌اش در غزه ترغیب خواهد کرد. این نشریه ذیل ادعای خود به اعضای کابینه احتمالی ترامپ اشاره می‌کند که شامل جمهوری‌خواهانی است که تجربه و سابقه‌ای طولانی در حمایت‌های همه‌جانبه از تل‌آویو در مورد ایران دارند. مارکو روبیو، گزینه پیشنهادی ترامپ برای وزارت امور خارجه و همچنین مایک والتز به عنوان مشاور امنیت ملی کاخ سفید از حامیان دیرینه و سرسخت اسراییل هستند و بسان ترامپ، دولت بایدن را به دلیل جلوگیری از اقدامات ادعایی تل‌آویو در غزه و علیه حزب‌الله مورد انتقاد قرار داده‌اند. ترامپ همچنین مایک هاکبی نامزد ریاست‌جمهوری جمهوری‌خواه را به عنوان سفیر خود در اسراییل در نظر گرفته است.
 
به باور گروهی از ناظران این باور غالب در واشنگتن و بازیگران خاورمیانه وجود دارد که دولت ترامپ بعید است مانع اقدامات اسراییل در میدان رویارویی‌های خاورمیانه‌ای شود، این برخلاف رویکرد بایدن است که نارضایتی‌های خود از عملکرد نتانیاهو در غزه و کرانه باختری را پررنگ می‌کرد. برخی سناریو‌های ادعایی نیز پیش‌بینی می‌کنند که دولت دوم ترامپ احتمالا الحاق بخش‌هایی از کرانه باختری توسط اسراییل را بپذیرد. این در حالی است که پیش از این ترامپ در کمپین انتخاباتی خود مدعی شده بود که به درگیری‌ها در غزه و اوکراین خاتمه دهد و پیشنهاد کرد که ممکن است دیگر به حاضر به پرداخت هزینه برای درگیری‌های جاری و همچنین خطر تلفات احتمالی سربازان امریکایی نباشد.
 
در ادامه گزارش ادعایی این نشریه آمده است که وقتی سخن از ایران به میان می‌آید، تحلیلگران انتظار دارند که ترامپ آماده باشد ایران را به مراتب بیشتر از دولت اول ریاست‌جمهوری‌اش تحت رویکرد‌های تهاجمی خود قرار دهد. این گزاره زمانی تقویت می‌شود که احتمالا در کابینه او با شاهین‌های ضد ایرانی، چون روبیو و والتز رو‌به‌رو شویم، چراکه این ادعا همچنان مطرح است که این دو نیز متعهد شده‌اند که فشار اقتصادی را مجددا علیه تهران از سر بگیرند.
 
در عین حال، اما دولت دوم ترامپ ممکن است برای اعمال سیاست موسوم به فشار حداکثری علیه تهران به دلیل حمایت‌های روسیه و چین از ایران با چالش‌هایی مواجه شود، چراکه به گزارش این نشریه این‌بار احتمالا مسکو و پکن نیز مخالف تحریم‌های ایران باشند و حتی ممکن است تهران را در درگیری احتمالی با امریکا یاری کنند. این در حالی است که احتمالا عربستان و دیگر اعراب خلیج‌فارس سیاست تنش‌زدایی را با ایران پیگیری کنند. در نتیجه اگر به دلیل پافشاری‌های تل‌آویو پای واشنگتن مجددا به درگیری‌های خاورمیانه کشانده شود، این احتمال قوی به نظر می‌رسد که ترامپ با چالش‌های درونی جدی مواجه شود. او بار‌ها در کمپین انتخاباتی خود وعده داده بود که مجوز عبور ایران از آستانه گریز هسته‌ای را نخواهد داد.
 
اما بنا بر گزارش ادعایی این نشریه، به نظر می‌رسد که ترامپ تمایلی به ورود درگیری نظامی با ایران ندارد. این در حالی است که همزمان مایک پنس، معاون رییس‌جمهور منتخب در پروژه ۲۰۲۵، طرحی را طراحی کرده که خواهان تحریم ایران است، اما همچنان به اقدام نظامی (ادعایی) اشاره‌ای نشده است. این در حالی است که متحدان عرب، امریکا را تحریک می‌کنند تا برای تامین امنیت خود در برابر تهدیدات (ادعایی) تهران تلاش خود را بیشتر کند. از این رو این گزاره که ممکن است ترامپ تصمیم بگیرد اسراییلی‌ها را برای موافقت با راه‌حل دو کشوری تحت فشار قرار دهد بعید به نظر نمی‌رسد.
 
در ادامه یادداشت این نشریه نیز به این موضوع اشاره شده که سیاست موسوم به «فشار حداکثری» ترامپ علیه ایران در دولت اول او نتیجه‌بخش نبوده است، اما شاید در رویکرد جدید تازه وارد کاخ سفید تحت عنوان سیاست ادعایی فشار حداکثری ۲ یک سیاست جدیدی در رابطه با ایران بازتعریف شود و در ادامه زمینه‌هایی برای توافق جدید با تهران فراهم شود. اکونومیست نیز پیش از این پیشنهاد کرده که ترامپ می‌تواند فشار‌های بیشتری بر ایران وارد کند، مانند اهرم سخت یا حتی رایزنی و مذاکره جهت نیل به توافق.