شناسهٔ خبر: 70312731 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: مهر | لینک خبر

در پژوهش های علوم انسانی بومی باید میان «عقل» و «نقل» توازن باشد

این ضعف بزرگی است که به طور خاص در علوم اسلامی ما مقالاتی داریم که صرفاً نقل اقوال هستند و در آنها به تحلیل و استدلال توجه نشده یا شیوه استنتاج و نتیجه‌گیری شیوه مناسبی نبوده است.

صاحب‌خبر -

خبرگزاری مهر-گروه دین و اندیشه-مصطفی شاکری گرکانی: پژوهش به عنوان یک فرآیند سیستماتیک و علمی که در جستجوی حل مشکلات و کشف مجهولات بشر است یک ابزار کلیدی برای پیشرفت جامعه و دستیابی به اهداف در تمامی زمینه‌ها به شمار می‌رود. پژوهش به ما این امکان را می‌دهد که به کشف‌های جدید دست پیدا کنیم و دانش موجود را گسترش دهیم. این دانش جدید می‌تواند به توسعه فناوری‌ها، روش‌ها و راهکارهای بهتری منجر شود. پژوهش به ما کمک می‌کند تا به تحلیل و شناخت بهتر مشکلات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و زیست‌محیطی پرداخته و راه‌حل‌های کاربردی برای آن‌ها ارائه کنیم.

همچنین اطلاعات و داده‌هایی که از پژوهش به دست می‌آید، به خصوص در حوزه‌های سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی، به تصمیم‌گیرندگان کمک می‌کند تا تصمیمات آگاهانه‌تری اتخاذ کنند. پژوهش در حوزه‌های پزشکی، بهداشت و روانشناسی می‌تواند به بهبود کیفیت زندگی افراد کمک کرده و راه‌های بهتری برای درمان و پیشگیری از بیماری‌ها ارائه کند. پژوهش بنیادی و کاربردی می‌تواند زمینه‌ساز ایجاد نوآوری‌های فناورانه و اقتصادی شود که به توسعه پایدار و رشد اقتصادی کشورها کمک می‌کند. انجام پژوهش به افراد فرصتی می‌دهد تا مهارت‌های تحلیلی، انتقادی و حل مسئله را توسعه دهند و به کارگیری آن‌ها در حوزه‌های مختلف را بیاموزند. پژوهش‌های اجتماعی و محیطی می‌تواند به افزایش آگاهی عمومی در مورد مسائل جامعه و چالش‌های آن کمک کرده و افراد را در اتخاذ تصمیمات بهتر یاری نماید.

بخش مهمی از پژوهش‌ها و مطالعاتی که در جهان اسلام به ویژه در ایران صورت می‌گیرد در حوزه اسلام‌شناسی و الهیات است. بی‌گمان با توجه به مشکلات عدیده فرهنگی، اعتقادی، اجتماعی و اخلاقی که در میان آحاد و سطوح مختلف جامعه مشاهده می‌شود، پرداختن به مطالعات اسلامی برای یافتن پاسخ مناسب و کارآمد برای فروکاستن از این مشکلات امری ضروری به نظر می‌رسد. با این وجود، بروز برخی آسیب‌ها و ناکارآمدی‌ها در این پژوهش‌ها موجب شده نه تنها نتایج این تحقیقات در حل مشکلات جامعه کارساز نباشد، بلکه خود پژوهش‌ها گرفتار آسیب‌های فراوانی باشند که اهتمام جدی نهاد علم برای ساماندهی آن را طلب می‌کند.

در همین راستا و به مناسبت قرار گرفتن در هفته پژوهش با زهرا بشارتی عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی درباره آسیب‌های پژوهش‌های علوم اسلامی گفتگو کردیم که در ادامه بخش نخست آن را می‌خوانید؛

* به نظر شما، مهم‌ترین آسیب‌ها و چالش‌های پژوهش‌هایی که در حوزه علوم انسانی، به ویژه علوم اسلامی در حوزه‌ها و دانشگاه‌ها صورت می‌گیرد چیست؟

اولین چالشی که باید در این حوزه به آن توجه کنیم این است که علی رغم تلاش‌هایی که در راستای اسلامی‌سازی علوم انسانی در کشورمان صورت گرفته است، ولی هنوز این اتفاق نیفتاده و ما برای کشور خودمان که بافت فرهنگی و دینی خاصی دارد، از همان نسخه‌ها و قواعد و مبانی که در علوم انسانی غرب هست استفاده می‌کنیم. این امر در خیلی جاها برای ما چالش درست می‌کند چون همانطور که اشاره کردم، علوم انسانی در کشور ما بومی‌سازی نشده و عدم بومی‌سازی موجب می‌شود علوم انسانی برای خیلی از دردهای ما درمانی نداشته باشد و خیلی از سوالات ما را پاسخ ندهد. از این جهت اولین چالش و یکی از چالش‌های اصلی ما همین بحث علوم انسانی اسلامی است که به طور خاص باید دنبال کنیم و ببینیم در چه علومی این امکان فراهم است و چه علومی در این زمینه اولویت دارد. البته من بر اسلامی‌سازی تاکید ندارم بلکه نکته‌ام این است که علوم انسانی باید بومی‌سازی شود.چالش دوم که بیشتر به علوم اسلامی برمی‌گردد بحث وحدت حوزه و دانشگاه است.

*وحدت حوزه و دانشگاه قرار بود یکی از کارکردهایش در همین عرصه باشد. آیا موفق بوده ایم در این خصوص؟

ما روزی به نام وحدت حوزه و دانشگاه داریم و باید تعامل خوبی بین حوزه و دانشگاه شکل بگیرد تا ما علوم انسانی اسلامی داشته باشیم و از ظرفیت‌های دو طرف استفاده شود. ما در عرصه‌هایی موفق بودیم ولی در برخی عرصه‌ها هنوز ارتباط حوزه و دانشگاه در علوم اسلامی در وضعیت مطلوبی قرار ندارد و نتوانسته چالش‌های ما را مرتفع کند. یکی از نمونه‌هایی که وحدت حوزه و دانشگاه در آن ثمرات خوبی به همراه داشته بحث هوش مصنوعی است. الآن بحث هوش مصنوعی در حوزه علمیه مورد توجه قرار گرفته و همایش‌های هوش مصنوعی در حوزه علمیه برگزار می‌شود و رویکرد خوبی به این مسئله صورت گرفته است. در دانشگاه نیز ما الآن رشته‌ای به عنوان قرآن‌کاوی یارانشی داریم که برای فهم آیات قرآن از هوش مصنوعی استفاده می‌کند و به داده‌کاوی متون می‌پردازد. ما می‌توانیم در چنین مواردی این هم‌افزایی را بین حوزه و دانشگاه ایجاد کنیم و از ثمرات آن بهره‌مند شویم.

یکی از نمونه‌هایی که وحدت حوزه و دانشگاه در آن ثمرات خوبی به همراه داشته بحث هوش مصنوعی است الآن بحث هوش مصنوعی در حوزه علمیه مورد توجه قرار گرفته و همایش‌های هوش مصنوعی در حوزه علمیه برگزار می‌شود و رویکرد خوبی به این مسئله صورت گرفت

عدم استفاده از منابع دست اول یکی دیگر از چالش‌ها است. ما باید در پژوهش‌مان از منابعی استفاده کنیم که جز منابع اصلی ما باشند. در آثار پژوهشی که چه در قالب کتاب و چه در قالب مقاله به دست ما می‌رسد، این ضعف خودش را نشان می‌دهد؛ یعنی پژوهش‌ها مستند نیستند و پژوهشگر یک ایده‌ای را مطرح کرده است ولی به منابع دست اول و اصلی رجوع نکرده تا ایده خود را ثابت کند. در علوم اسلامی این ضعف خیلی جدی‌تر است چون ما نیاز داریم به منابع اصلی که نزدیک به دوره نزول قرآن و حضور معصومین است دست پیدا کنیم.

*آیا ما در پژوهش‌های مربوط به علوم انسانی بومی باید بیشتر به مباحث فلسفی و عقلی بپردازیم یا سنت و حدیث؟

یکی از چالش‌هایی که در پژوهش‌های اسلامی با آن مواجه هستیم نبود توازن بین نقل و عقل است. خیلی جاها در پژوهش ما نیاز داریم اقوال مختلف را نقل کنیم، مثلاً آرای مفسران را نقل قول کنیم و از این آرا استفاده کنیم تا تحلیل خودمان را ارائه کنیم ولی باید میان نقل و عقل توازن برقرار باشد یعنی پژوهش ما هم به نقل توجه کند و هم دارای تحلیل و استدلال باشد. این ضعف بزرگی است که به طور خاص در علوم اسلامی ما مقالاتی داریم که صرفاً نقل اقوال هستند و در آنها به تحلیل و استدلال توجه نشده یا شیوه استنتاج و نتیجه‌گیری شیوه مناسبی نبوده است. باید مقالات پژوهشی نوآورانه باشد و این نوآوری در تحلیل خودش را نشان دهد ولی خیلی جاها نویسندگان به نقل آرا بسنده کردند و از تحلیل غافل شدند. از آن طرف اگر ما هیچ نقل قولی را نیاوریم و هیچ استنادی نداشته باشیم و مثلاً آرای تفسیری ذیل یک آیه را نبینیم قطعاً پژوهش ما نمی‌تواند برای مخاطب بازدهی لازم را داشته باشد.

*وجود ارتباط میان پژوهشگران این حوزه چقدر الزامی است؟

مسئله دیگر که خیلی مهم است این است که پژوهشگران و نویسندگان ما همدیگر را نمی‌بینند و با هم تجمیع نمی‌شود و هسته‌های نخبگانی میان آنها شکل نمی‌گیرد تا در کنار هم پژوهش کنند و هم‌افزایی داشته باشند. اگر میان پژوهشگران هم‌افزایی نباشد پژوهش‌ها مانند جزیره‌های جدا از هم خواهند بود که هر کدام در جای خودشان نافع و ارزشمند است ولی وقتی هم‌افزایی صورت بگیرد کمک می‌کند نقص‌هایی که در یک پژوهش وجود دارد بهتر خودش را نشان دهد.

ادامه دارد…