شناسهٔ خبر: 70311988 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: مهر | لینک خبر

شوخی با افسانه‌ قدیمی «منمنداس»؛ مرگ مردان جوان به دست پری‌دریایی!

محمد معتمد کارگردان فیلم کوتاه «بهش می‌گن منمنداس» با اشاره به اینکه این فیلم براساس یک افسانه قدیمی ساخته شده است درباره روند تولید این اثر توضیح داد.

صاحب‌خبر -

محمد معتمد کارگردان فیلم کوتاه «بهش می‌گن منمنداس» که در جشنواره فیلم کوتاه تهران به نمایش درآمد، در گفتگو با خبرنگار مهر عنوان کرد: ایده اولیه این فیلم متعلق به مارال حاجی‌اکبری است که فیلمنامه‌ای با همین عنوان نوشته بود.‌ من فیلمنامه ایشان را سر کلاس دانشگاه شنیدم و پیشنهاد کردم که براساس آن ایده یک فیلمنامه کمدی بنویسم. به این دلیل که من اهل همان منطقه بودم و احساس کردم کمدی این روایت جذاب می‌شود. پس از آن با همراهی علی کرباسی فیلمنامه اولیه را نوشتیم.

وی افزود: کمدی این اثر از ابتدا هم قرار بود به سمت پارودی و هجو برود. ما قصد نداشتیم خیلی موقعیت‌های خنده‌داری ایجاد کنیم بلکه دوست داشتیم فضای پارودی نسبت به ژانرهای گوناگون داشته باشیم و کمی هم با آداب و عقاید و افسانه قدیمی شوخی کنیم.

این فیلمساز درباره بازخورد مخاطبان نسبت به این فیلم کوتاه توضیح داد: به صورت کلی ما بازخوردهای مثبتی دریافت کردیم اما باتوجه به چیزی که از ابتدا تصور می‌کردیم این فیلم مخالف‌های سرسختی هم داشت. به این دلیل که فیلم در صحنه‌هایی از نظر فرمی اغراق‌آمیز می‌شد. ما مشکلی با این قضیه نداشتیم و حتی این تناقض‌ها را هم دوست داشتیم.

وی درباره فعالیت‌های اخیرش عنوان کرد: درحال حاضر اکنون روی فیلمنامه‌های مختلفی کار می‌کنم که احتمال دارد در آینده بسازم.

معتمد درباره ساخت اولین فیلم بلندش گفت: من دوست دارم وارد تولید فیلم بلند شوم اما فکر می‌کنم هنوز زود است و باید چند فیلم کوتاه دیگر بسازم تا آمادگی لازم را پیدا کنم.

این فیلمساز در پایان درباره حضور «بهش می‌گن منمنداس» در جشنواره امید عنوان کرد: این‌ فیلم ۲ ماه است که پخش شده است. ابتدا در جشنواره نهال رونمایی شد، پس از آن به جشنواره فیلم کوتاه تهران رفتیم. اکنون نیز با این فیلم در جشنواره امید حضور داریم و امروز ۲۷ آذر ساعت ۱۸ اکران خواهد شد. احتمالا حضور در جشنواره‌های بین‌المللی را شروع و سال بعد برای پخش در یک پلتفرم رایزنی‌ها را آغاز کنیم.

در خلاصه داستان این فیلم کوتاه آمده است: آرمان باید پیش از طلوع آفتاب خود را به ساحل برساند، غافل از اینکه در جاده‌ای قدم گذاشته که در شب‌های گذشته مردان زیادی در آن به قتل رسیده‌اند!

محمدحسین‌ کیا، فائزه یوسفی و مهدی جهان‌بخشان بازیگران «بهش می‌گن منمنداس» هستند.

در باورهای ایرانی زنی به نام «مِلمِداس» وجود دارد. این موجود با نام‌های «مُم داس»، «اُم الداس»، «میل داس» و «منمنداس» نیز شناخته می‌شود. «منمنداس» زنی است بسیار زیبا که با گوهرهای گران‌بها خود را آراسته است. او بر جوانان ظاهر می‌شود و آنها را فریب می‌دهد. مردم جزیره هرمز بر این باورند که در کنار دره‌های نمک، یک درخت کُنار بزرگ وجود دارد. زیر این درخت، زنی زیبا در حوالی غروب می‌نشیند که «منمنداس» نام دارد و مردانی که او را می‌بینند دلباخته‌ خود می‌کند. زمانی که مردان شروع به صحبت با او می‌کنند، «منمنداس» به آن‌ها نزدیک می‌شود و ناگهان چهره‌ زیبایش را از دست می‌دهد. پس از تغییر چهره، او به پیرزن و دستانش به داس شبیه می‌شوند. او با دستان داسی‌شکل خود مردان فریب‌خورده را تکه‌تکه می‌کند. ناخداها و ماهیگیران باور دارند که «ملمدا»، زنی زیبا شبیه به پری دریایی است. او ماهیگیران تنها بر دریا را دلباخته‌ خود می‌کند. «منمنداس» را می‌توان به «جهی» در اساطیر زرتشتی و «سیرن» در اساطیر یونان شبیه دانست.