شناسهٔ خبر: 70280755 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: جهان نیوز | لینک خبر

نگرانی چریک پیرِ اصلاحات برای اسرائیل

بهزاد نبوی که در میان اصلاح‌طلبان به «چریک پیر» شناخته می‌شود، در این روزها با لباس «سازشگر پیر» به سراغ مذاکره و حل نزاع فعلی با اسرائیل رفته است.

صاحب‌خبر -
به گزارش جهان نیوز به نقل از فارس، بهزاد نبوی یکی از سران رده‌بالای جریان اصلاح‌طلب که در میان خودشان به «چریک پیر» شناخته می‌شود؛ درباره مسائل منطقه‌ای، با روزنامه اعتماد مصاحبه‌ای داشته است.

در این روزها چریک پیر بیشتر به «سازشگر پیر» شبیه شده و گفته است: «هنوز هم بايد مراقب شيطنت‌های اسرائيل و همفكرانش در داخل باشيم. چون ما در داخل كشور تعداد زيادي از همفكران اسرائیل را در سطوح بالا داريم. يعني برخي افراد و جريانات زمينه اجراي همان كاری كه اسرائيل قصد انجام آن را دارد و مي‌خواهد ايران را مستقیماً وارد ميدان جنگ با امريكا كند، فراهم مي‌كنند...اجتناب از جنگ جديد با اسرائیل، ادامه مذاكرات با اروپا خصوصا در دوره ترامپ و تلاش براي احيای چيزی شبيه برجام، جدا كردن خرج اسرائیل از امريكا و يكي نكردن حساب اين دو(حداقل در دوره بايدن کم‌وبیش واقعيت.) ما سودي از متحد كردن امريكا و اسرائیل نمي‌بريم...اگر من اختياري داشتم، مانع اجراي عمليات وعد صادق 2 می‌شدم.

بهترين راه ازنظر من برخورد سياسی و بين‌المللی بود. تندروهاي ايراني اما به اين موارد توجه نداشته و شعارهاي بي‌فايده و پرهزينه درخصوص نابودي اسرائیل سر مي‌دهند كه اشتباه است. شعارهايی كه برخلاف منافع ملي ايران است. به نظرم راهبردهايي كه دولت چهاردهم در تنش‌زدایی و توسعه مناسبات ارتباطي با همسايگان و ساير كشورها انجام می‌دهد، اگر ادامه پيدا كند منافع ملی محقق می‌شود.»
 

نبوی ادامه داد: «به دودسته كلی طرفداران تقابل و طرفداران رابطه اشاره شد. مشهود است كه من طرفدار ديپلماسی، تنش‌زدایی و مذاكره هستم. معتقدم حتي برخورد ما با اسرائیل بايد برخورد سياسی و پيگيری‌های حقوقی باشد. مذاكره با اروپا بايد ادامه پيدا كند. نبايد اين ديدگاه مطرح شود كه اروپاييان وزني به‌اندازه امريكا ندارند يا عهدشكن هستند.

ايران نبايد رفتارهای تحريك‌آميز داشته باشد. تحريك ما، يعنی حمايت بيشتر امريكا از اسرائیل و مقابله بيشتر با ما. يك عقل متوسط اگر ريگی به كفش نداشته باشد می‌فهمد كه ايران به‌جای برخورد نظامی بايد برخورد سياسی با اسرائیل داشته باشد.»
 
در باره این اظهارات لازم است چند نکته را به «سازشگر پیر» یادآور شد:
1. رژیم اسرائیل با حمله مستقیم و رسمی به کنسولگری ایران در سوریه و شهادت یکی از مسئولین نظامی ارشد ایران، وارد تقابل نظامی با کشورمان شد. در ادامه نیز، اسماعیل هنیه، مهمان رسمی و دیپلماتیک رئیس‌جمهور کشورمان را ترور کرد. درنتیجه، اسرائیل آغازگر نزاع نظامی با ایران بود.

بر اساس هیچ منطق، تجربه . عقل سلیمی در عرصه بین‌المللی، نمی‌شود و نباید نزاع نظامی را با مذاکره یا از راه سیاسی پاسخ داد. نمی‌توان وقتی یک تهدید نظامی علیه امنیت ملی کشور ایجاد می‌شود، آن را از راه سیاسی حل‌وفصل کرد. البته چنین دیدگاهی در دهه 60 که دوران اوج بهزاد نبوی بود، مطرح شده بود.

بعد از حمله صدام به ایران و اشغال بخش‌هایی از خاک کشور، نظریه‌پردازان «زمین بده زمان بخر» گمان می‌کردند که می‌توان با صدام وارد مذاکره شد و یک حمله نظامی و اشغال کشور را از طریق گفت‌وگو حل کرد که البته موفق نشدند.2. بهزاد نبوی راه تقابل با اسرائیل را استفاده از اقدامات سیاسی و حقوقی عنوان کرد.

باید به این چریک پیر یادآور شد که از آغاز رسمی اشغال فلسطین توسط اسرائیل در سال 1948 تاکنون، بارها قطعنامه‌های الزام‌آور از سوی مجامع بین‌المللی حتی شورای امنیتی که در اختیار آمریکا بود، صادر شد. اما هیچ‌کدام به نتیجه نرسید. یا مثلاً، از زمان اشغال جولان سوریه در سال 1967 تاکنون، بارها در مجامع بین‌المللی بر لزوم آزادسازی آن تأکید شد و کشورها جهان این اشغالگری را به رسمیت نشناختند.

اما چیزی که درنهایت رخ داد، این است که اسرائیل بخش‌های بیشتری از سوریه را اشغال کرد.
 
3. این تحلیل که «اسرائیل می‌خواهد ایران را وارد تله جنگ کند و ایران نباید به‌هیچ‌وجه وارد درگیری نظامی شود»؛ آن‌گونه که بهزاد نبوی مطلق بیان می‌کند، یک تحلیل صهیونیستی است. بر اساس این تحلیل، اسرائیل حتی اگر خاک ایران را اشغال کند؛ نباید وارد درگیری نظامی با او شد.

بنابراین، کسانی که این تحلیل را به‌طور مطلق میگویند، تفکر اسرائیلی دارند. اما بهزاد نبوی کسانی را که نگران امنیت ملی و تمامیت ارضی ایران هستند، اسرائیلی خطاب می‌کند!

4. نبوی در مصاحبه خود اشاره کرده است که با رئیس‌جمهور شدن آقای پزشکیان، فرصت برای تنش‌زدایی فراهم شده. او باید بداند که دکتر پزشکیان و وزیر امور خارجه او دکتر عراقچی، به‌درستی بارها بر قطعی بودن پاسخ ایران تأکید کرده‌اند.

به‌عبارتی‌دیگر، مسئولین دولتی به‌خوبی از امنیت ملی ایران باخبرند و خوابی که این چریک پیر و سایر اصلاح‌طلبان رادیکال برای تنش‌زدایی با اسرائیل از طریق دکتر پزشکیان دیده‌اند، قابل‌تعبیر نیست.
 
5. بهزاد نبوی در جای دیگر از صحبت‌های خود اشاره کرده است که ما نباید آمریکا و اسرائیل را متحد کنیم! و باعث شویم آمریکا از اسرائیل حمایت کند. او معتقد است که اقدامات ایران عامل اتحاد آمریکا با اسرائیل است! او اشاره کرد که دولت بایدن برای سناریو جداسازی اسرائیل از آمریکا، مناسب‌تر بود.

حتی کسانی که الفبای سیاست یا روابط بین‌الملل یا چیزی از تاریخ نمی‌دانند، این را می‌دانند که اساساً آمریکا پایه‌گذار اسرائیل است. نه‌فقط در ایران، بلکه برای همه دنیا مشخص است که آمریکا، حامی اصلی سیاسی، اقتصادی و نظامی اسرائیل است و اگر حمایت‌های آن نباشد، اصلاً اسرائیلی وجود نخواهد داشت. تمام تجهیزات نظامی اسرائیل، ساخت آمریکاست. همان بایدنی که بهزاد نبوی چشم امیدش به او است، به‌صراحت گفت که من یک صهیونیست هستم.

بایدن تأکید کرد اگر اسرائیل وجود نداشت، خودم آن را ایجاد می‌کردم. بایدن تنها در یک مرحله، 16 میلیارد دلار به اسرائیل کمک رسمی کرد. او حتی از نسل‌کشی اسرائیل در غزه برای امنیت خود حمایت کرد. آمریکا و اسرائیل یکی هستند. چه ایران اقدامی انجام دهد یا ندهد. نبوی را در این زمینه به مرور خاطرات خود در دوران قبل از انقلاب ارجاع می‌دهیم.
 
6. بهزاد نبوی تاکید کرده که با عملیات موفق وعده صادق 2 مخالف است. جدای از آنکه موضع او نسبت به این عملیات مشروع ایران، همچون موضع صهیونیست‌ها است؛ باید نبوی را به اصول اولیه روابط بین‌الملل و نظریات رئالیست بین‌الملل ارجاع داد. جوزف نای، دانشمند بزرگ آمریکایی در حوزه روابط بین‌الملل، کسی است که مبدع نظریه قدرت نرم و قدرت هوشمند بود.

به‌عبارتی‌دیگر، این جوزف نای بود که قدرت‌های غیرنظامی را به‌عنوان مؤلفه‌های مهم قدرت در عرصه بین‌المللی تعریف کرد. اما خود جوزف نای معتقد است که کماکان قدرت نظامی و قدرت سخت، مؤلفه اصلی قدرت در حوزه بین‌المللی است. کسی که اهمیت قدرت سخت و ایجاد موازنه قوا و بازدارندگی با عملیات موفق نظامی را درک نمی‌کند، طبیعتا فهم صحیحی از مسائل بین‌المللی ندارد.
 
7. نبوی شعارهای تقابل با اسرائیل را شعارهایی خلاف منافع ملی می‌داند. در این مورد، او را به مواضع صهیونیست‌ها و تعریف ایران به‌عنوان دشمن درجه‌یک خود ارجاع می‌دهیم. بدیهی است شعار تقابل با کسی که ما را دشمن می‌داند، در راستای منافع ملی است

8. نبوی در این مصاحبه باوجود هیچ‌گونه انتفاع از برجام حتی در دولت روحانی، بازهم برجام را به‌عنوان شاخص در نظر گرفته و معتقد است نباید عهدشکنی‌های اروپا را در نظر بگیریم!9. این چریک پیر در بخشی دیگر از مصاحبه خود اشاره کرده است به نفوذ اسرائیل در مسئولین رده بلای ایران، اشاره کرده و به‌نوعی این وضعیت را نتیجه نفوذها می‌داند.

با توجه به مواضع و رویکردهایی که او مطرح کرد و هم‌راستا با منافع اسرائیل است، به نظر می‌رسد باید نگران نفوذ اسرائیل در حلقه سخت و رادیکال اصلاح‌طلبان باشیم.
 
نبوی در پاسخ با سوال «منظور شما برقرار ساختن دوباره ايده كوپني كردن نيازهاي مردم است؟» گفت: «در آن زمان (دهه 60) به ما ناسزا مي‌گفتند كه كوپنيزم يعني كمونيسم! هر اسمي كه اين سياست داشته باشد، حداقل نيازهاي مردم را با قيمت ثابت و قابل‌قبول تأمین مي‌كند.»