مروري بر آنچه در طول نزديک به يک قرن گذشته و بيشتر در نيمه دوم آن اتفاق افتادهاست، بيتدبيري در برخورد با موضوع آب را در مقايسه با تدبير و خردمندي پيشينيانمان نشان ميدهد. در زير اشارهاي کوتاه به مهمترين موارد از آنچه که بايد کارنامهمان در عصر حاضر بدانيم، خواهمداشت:
کارنامه مصرف آب را در سه حوزه مصرف خانوارها، مصرف کشاورزي، و مصرف صنعتي ميتوان بررسي کرد.
در حوزه مصرف خانوارها گفتني است جمعيت کشور از سال 1300 تا کنون، يعني ظرف 94 سال، نزديک به 9برابر شدهاست، يعني مصرفکنندگان آب با سرعت افزايش يافتهاند. اما اين همه ماجرا نيست. از يک سو، طي يک قرن گذشته، کشور به سمت مصرفگرايي پيشرفته، و تمايل شهروندان به مصرف بيشتر و البته همراه با ريختوپاش بيشتر شدهاست، طبعاً اين موج مصرفگرايي در عرصه مصرف آب هم نمود داشته، يعني سرانه مصرف آب هم رشد کردهاست. از سوي ديگر، با تغيير الگوي مصرف بهويژه در جوامع شهري، و با افزايش مصرف انواع مواد شوينده و ديگر محصولات شيميايي، آلودگي پسابهاي شهري بيشتر و پيچيدهتر شدهاست. در نتيجه، طبيعت در معرض آلودگي بيشتر بهويژه فلزات سنگين، ترکيبات شيميايي خاص شويندهها و ... قرار گرفتهاست.
علاوه براين، با افزايش سريع سهم جمعيت شهرنشين و بهويژه تمرکز جمعيت در شهرهاي بزرگ، پساب شهري توليدشده در يک منطقه محدود به سرعت رشد کرده، و از حد ظرفيت و تحمل طبيعت منطقه فراتر رفتهاست. به بيان ديگر، علاوه بر افزايش توليد پساب شهري بسيار آلودهتر از سنوات قبل، اين ميزان پساب در مناطق محدودي از کشور که پذيراي بيشترين ميزان جمعيت کشور است، به طبيعت تزريق ميشود.
هرچند با احداث تصفيهخانهها و سيستم جمعآوري فاضلاب شهري، بخشي از آن تصفيه ميشود، اما اين تصفيه هم نميتواند از شدت و عمق آلودگي تزريقشده به طبيعت که بيشتر به خورد سفرههاي آب زيرزميني ميرود، بکاهد.
در حوزه مصرف بخش کشاورزي هم بايد گفت از يک سو تخريب عرصههاي جنگلي و تبديل مراتع به مزارع درجه 3، مقدمات جاري شدن سيلابها را فراهم ساختهاست. بهاينترتيب جريان آبي که در شرايط طبيعي بخش مهم آن ميتوانست مورداستفاده طبيعت قرارگيرد و به سفره آب زيرزميني اضافه شود، در قالب سيلاب مخرب از دسترس خارج ميگردد. از سوي ديگر، با حفر تعداد بيشمار چاههاي عميق، برداشت آب از منابع زيرزميني آنچنان شدت گرفته که سطح آب پايين رفته، و حتي قابليت ذخيره سازي آب در اين سفرهها بعضاً از بين رفتهاست.
همچنين با استفاده مفرط از کود و سم و مواد شيميايي مختلف، آلودگي طبيعت و آبهاي جاري شدت گرفتهاست. مرگ دستهجمعي آبزيان که گاه و بيگاه در گوشهوکنار کشور اتفاق ميافتد، نتيجه اين نوع آلودگي است.
کشاورزي کشور در طول چند ده سال گذشته، هرچند از نظر کمّي تحول يافته، و بارها شاهد برگزاري جشنهاي خودکفايي بودهايم، اما از نظر افزايش بهرهوري در عرصه مصرف آب، کار چشمگيري صورت نگرفتهاست. اجراي طرحهاي آبياري قطرهاي با گذشت ساليان سال از شروع آن، هنوز در ابتداي راه است و تأثير عميقي بر وضعيت استفاده از منابع آبي کشورمان نگذاشتهاست. با افزايش فعاليتهاي سدسازي و ذخيرهسازي آب در درياچههاي مصنوعي نيز، علاوه بر تصرف غيرکارشناسي در عرصههاي طبيعي، منابع آب را بيشتر از گذشته در معرض تبخير قرار دادهايم.
در بخش صنعت هرچند با سهم ناچيزي از مصرف آب روبهرو هستيم، با اين حال، طبعاً همان مشکلات توليد و دفع پساب که گريبانگير کل کشور است، اين جا هم موردتوجه خواهدبود.
در کنار تمام اين دشواريها، توجه چنداني به تحقيق و پژوهش در عرصه آب نشده، و کشورمان با وجود پيشرفتهاي چشمگير در برخي عرصههاي علم و فن، حرکتي مطلوب در اين حوزه نداشتهاست. دانش مربوط به تصفيه فاضلاب و يافتن بهترين و کمهزينهترين شيوه بازيابي آب بهگونهاي که فشاري به طبيعت وارد نشود، و آلودگيهاي غيرقابلجبران وارد آن نشود، و نيز تسلط بر فنآوري شيرين کردن آب دريا بهگونهاي که نياز به هزينه ارزي بسيار گزاف براي و انتقال اين فنآوريها نداشتهباشيم، در طول اين ساليان چندان موردتوجه نبودهاست. بهطوريکه ملاحظه ميشود، "دشواري کمآبي" که پيشينيان ما در طول قرنها با آن کنار آمده و در سايه تدبير و دورانديشي خود، آن را مهار کردهبودند، اينک در سايه بيتدبيريهاي يک قرن اخير، تبديل به "بحران بيآبي" شده، و سايه شوم و ترسناک خود را بر اين سرزمين گستراندهاست.
اگر طي چند ده سال گذشته، متوليان امر به اهميت اين مشکل پي ميبردند، بيترديد مطالعه در عرصه فنآوريهاي مرتبط با آب به عنوان يک اولويت جدي کشور مطرح ميکردند، و سعي ميکردند با کسب تجربه و انتقال فنآوري روز، هزينه بازيافت آب و اجراي طرحهاي تصفيهخانه و آبشيرينکن را کاهش دهند، و حتي در اين صنعت خود را به خط مقدم علم و دانش روز برسانند. اما چنين اولويتگذاريهايي يا اجرا نشده، يا به نتيجه نرسيدهاست.
بهطوريکه ملاحظه ميشود، کارنامه بهرهبرداري از آب جامعه ما در چند ده سال گذشته با اين عبارات قابلارائه است: افزايش شدت بهرهبرداري، بياعتنايي به آينده، ازبينبردن ظرفيتهاي طبيعت براي ذخيرهسازي و بازيافت آب، ايجاد آلودگي در مقياس وسيع هم در آبهاي جاري و هم منابع آب زيرزميني، بيشترين بهرهبرداري همراه با کمترين بهرهوري، ... و اين همه خسارت سهمگين به طبيعت فقط براي کمترين رشد اقتصادي ممکن.
بيترديد، اين کارنامه قابلافتخار نيست. بايد تا دير نشده، برنامهاي مدبرانه براي رويارويي با بحران کمآبي تدوين کنيم. شايد با قدري همت مضاعف بشود بخشي هرچند ناچيز از ندانمکاريهاي گذشته را جبران کرد. کاهش بهرهبرداري از سفره آب زيرزميني و کمک به طبيعت براي بازسازي خود و ترميم زخمي که بر پيکرش وارد آوردهايم، مهار کليه منابع آلودگي آبهاي روان و منابع زيرزميني، افزايش کمّي و کيفي توان تصفيه پسابهاي شهري و صنعتي، تلاش براي احياي تالابها و درياچهها و ... سرفصلهايي از اين برنامه خواهندبود. در اين برنامه جايي براي انواع اقدامات عوامفريبانه و نابخردانه مانند تشويق مردم به بهرهبرداري بيرويه از آبهاي زيرزميني، و حفر انواع چاههاي مجاز و غيرمجاز، واگذاري زمين به همه مردم براي کاشت ترهبار نخواهدبود.
کمآبي، بيآبي و بيتدبيري
صاحبخبر -
∎
نظر شما