شفقنا_ جمهوری اسلامی نوشت: نارضايتيهائي که امروز وجود دارند را نبايد به اصل انقلاب و نظام جمهوري اسلامي نسبت داد. اين ما هستيم که نتوانستهايم از اين امانت ارزشمند به ارث رسيده از پدران و مادران آگاه، هوشيار، زمانشناس، شجاع و فداکارمان به درستي حفاظت کنيم.
نقل است که ناصرخسرو وقتي به یکی از شهرهای خراسان رسيد، براي تعمير کفش خود به صورت ناشناس به کفشدوزي مراجعه کرد و در اثناي کار، صداي غوغائي به گوش رسيد. کفشدوز کفش نيمهکاره ناصرخسرو را بر زمين گذاشت و در حالي که درفش در دستش بود به ميان غوغائيان رفت و هنگامي که برگشت، تکه گوشتي بر درفشش بود. ناصرخسرو علت را از او پرسيد. کفشدوز گفت: «يکي از شاگردان ناصرخسرو را پاره پاره ميکردند، من هم پارهاي از گوشت آن ملعون را با اين درفش کندم و آوردم». ناصرخسرو بعد از شنيدن ماجرا، به کفشدوز مهلت نداد لنگه ديگر کفشش را تعمير کند. آن را گرفت و از شهر خارج شد.
آنچه ناصرخسرو را وادار کرد در اين واقعه چنين کند، ترس نبود بلکه تدبير بود. اقتضاي تدبير براي غلبه يافتن بر فتنه اينست که اگر روشي جواب نميدهد، روش ديگري انتخاب شود که اولاً فتنه را ناکام نمايد و ثانياً اصحاب حق را به هدف برساند.
برخلاف اظهارنظرهائي که عدهاي درباره انقلاب اسلامي و امام خميني در شرايط امروز کشورمان ميکنند، اين انقلاب درستترين کاري بود که در همان زمان وقوعش بايد صورت ميگرفت و امام خميني بزرگترين خدمت را با رهبري انقلاب اسلامي به مردم ايران انجام داد.
نجات دادن کشور و ملت از يوغ استبداد داخلي و استعمار خارجي و فراهم ساختن زمينه براي تأسيس يک نظام سياسي مبتني بر آراء مردم با محتواي تعاليم اسلامي، بزرگترين خدمتي بود که در تاريخ معاصر به ملت ايران شد. مردم ايران در سالهاي دهههاي 40 و 50 با آگاهي کامل از آنچه آن زمان در داخل کشورشان ميگذشت و با شناخت دقيقي که از عملکرد و مطامع قدرتهاي استعماري شرقي و غربي داشتند به نداي امام خميني لبيک گفتند و با تاريخيترين فداکاريها توانستند رژيم استبدادي و فاسد و منحط شاهنشاهي را ريشهکن کنند و دستهاي استعمارگران غربي و شرقي را از ايران کوتاه نمايند.
تهاجم همهجانبه قدرتهاي سلطهگر از هر دو بلوک به ايران انقلابي که در قالب شورشهاي قومي، توطئههاي احزاب و گروههاي سياسي دستنشانده و جنگ تحميلي سازماندهي شده بود نيز با همان آگاهي و شناخت مردم و اراده پولاديني که براي حفاظت از استقلال و تماميت ارضي کشور داشتند خنثي شد و ناکام ماند.
نارضايتيهائي که امروز وجود دارند را نبايد به اصل انقلاب و نظام جمهوري اسلامي نسبت داد. اين ما هستيم که نتوانستهايم از اين امانت ارزشمند به ارث رسيده از پدران و مادران آگاه، هوشيار، زمانشناس، شجاع و فداکارمان به درستي حفاظت کنيم. ما به جاي اينکه خود را به خاطر کوتاهيهائي که در حفاظت از انقلاب و نظام جمهوري اسلامي کردهايم سرزنش کنيم با پناه بردن به عافيتطلبي و جنت مکاني، کساني را ملامت ميکنيم که بنبستها را شکستند و راه رشد را به اندازهاي که فرصت داشتند پيمودند و مسير صحيح را به ما نشان دادند ولي ما با اسير شدن در دام چرب و شيرين دنيا به مسير ديگري رفتيم.
در برابر فتنههاي گوناگوني که اکنون به ما و به کل منطقه هجوم آوردهاند، اگر به ميراث گرانبهائي که پدران و مادرانمان به رهبري امام خميني با تکيه بر ايمان، زمانشناسي، شجاعت و فداکاري براي ما به ارث گذاشتهاند و ما قدر آن را ندانستيم برگرديم، قطعاً پيروز خواهيم بود.
روشن است که صحنهگردانان اصلي اين فتنهها آمريکا و اسرائيل هستند. آنها براي فشار وارد کردن بر ايران، در چهارطرف مرزهاي کشورمان آتش فتنه برافروختهاند اما اگر ما با تکيه بر تدبير به مصاف آنها برويم قطعاً پيروز خواهيم شد. براي کارآمد شدن اين تدبير، به از بين رفتن فاصله ميان حکمرانان با مردم، توانمند ساختن اقتصادي مردم و پاسخگو بودن به مردم در تمام زمينهها نياز داريم. اگر مردم را محور قرار دهيم، پشتوانه مردمي نظام آنچنان تقويت خواهد شد که تمام فتنهها را به خود فتنهگران برخواهد گرداند.