جهان صنعت نیوز – هفته گذشته بازار سرمایه با افت محسوس شاخصها آغاز شد؛ خروج نقدینگی حقیقی و نگرانی از عوامل کلان اقتصادی مانند نوسانات نرخ ارز نیمایی، فضای بیاعتمادی در میان سرمایهگذاران ایجاد کرد. با این حال، حمایت حقوقیها و انتشار گزارشهای مثبت مالی باعث بهبود شرایط و بازگشت نسبی اعتماد شد. ورود نقدینگی حقیقی، رشد شاخصها و عبور از مقاومتهای تکنیکال، نشانههایی از تقویت تقاضا بود. هرچند بازار در روزهای پایانی هفته عملکرد مثبتی داشت، اما همچنان تحتتأثیر ریسکهای سیاسی و اقتصادی قرار دارد. عرضههای اولیه و نوسانات نرخ ارز از مهمترین عوامل اثرگذار بر بازار در هفتههای آتی هستند.
هفته گذشته، بازار سرمایه با افت محسوس شاخصها و خروج قابلتوجه نقدینگی آغاز شد. در روز شنبه، شاخص کل با افت ۳۳۰۰۳ واحدی به ۲,۴۶۸,۷۵۷ واحد و شاخص هموزن با کاهش ۷۸۳۴ واحدی به ۷۹۴,۵۱۹ واحد رسید. خروج نقدینگی حقیقی به ۲۶۰۰ میلیارد تومان رسید که از این میان ۱۵۹۹ میلیارد تومان به معاملات سهام و ۱۰۰۱ میلیارد تومان به صندوقهای درآمد ثابت اختصاص یافت. عوامل کلان اقتصادی از جمله تحولات سیاسی منطقهای و احتمال افزایش نرخ ارز نیمایی به بیش از ۵۴ هزار تومان، از دلایل مهم تردید سرمایهگذاران بودند.
روز یکشنبه نیز این روند منفی ادامه یافت؛ شاخص کل با کاهش ۶۵/۰ درصدی به ۲,۴۵۲,۷۶۴ واحد رسید و خروج ۴۶۴ میلیارد تومان نقدینگی حقیقی، فشار فروش را تقویت کرد. باوجود این، حمایت حقوقیها از شدت افت جلوگیری کرد و تحلیلگران به اثرات احتمالی کاهش نرخ بهره و اصلاحات ارزی برای بهبود شرایط بازار اشاره کردند.
روز دوشنبه با ورود اقدامات حمایتی از سوی حقوقیها و صندوقهای تثبیت و توسعه، بازار تغییر جهت داد. شاخص کل بورس با رشد ۵۴۱,۹۵۴ واحدی، معادل ۲۱/۲ درصد، به ۲,۵۰۶,۹۲۰ واحد رسید. ورود نقدینگی حقیقی، تقویت قدرت خرید و افزایش ارزش سفارشهای خرید به ۲۵۲۸ میلیارد تومان، نشانههایی از بازگشت اعتماد به بازار بود.
در روز سهشنبه، بازار با نوساناتی مواجه شد و در آستانه سطح مقاومتی ۱۴۰۲ قرار گرفت. شاخص کل با افزایش ۱۱۹۵۸ واحدی به ۲,۵۱۸,۸۷۵ واحد رسید. اما فشار فروش در نزدیکی این مقاومت تکنیکال نشاندهنده تردید سرمایهگذاران بود.
آخرین روز کاری هفته با عبور کوتاهمدت شاخص کل از مقاومت تاریخی و تثبیت در سطح ۲,۵۴۳,۲۶۴ واحد همراه بود. ورود ۶۲۳ میلیارد تومان پول حقیقی، افزایش ارزش معاملات به ۲۱ هزار میلیارد تومان و فشار خرید، نشاندهنده بهبود اعتماد و تقاضای فعال در بازار بود.
نمادهایی مانند فملی، فولاد و شستا بیشترین تأثیر مثبت را بر شاخص کل داشتند. همچنین، توجه سرمایهگذاران به نمادهای بزرگ نشان از نقش کلیدی این شرکتها در تعیین روند بازار داشت.
بازار سرمایه در روزهای آتی با چالشها و فرصتهای متعددی روبهرو خواهد بود که هرکدام میتوانند مسیر معاملات را تعیین کنند. یکی از مهمترین این عوامل، نوسانات نرخ ارز است. افزایش احتمالی نرخ دلار نیمایی و تاثیر آن بر سودآوری شرکتهای صادراتمحور، همچنان بهعنوان محرکی برای جذب نقدینگی مطرح است. از سوی دیگر، تغییرات در نرخ دلار توافقی و اثرگذاری آن بر صنایع مختلف میتواند روند قیمتی سهام را تحتتأثیر قرار دهد.
علاوه بر نرخ ارز، عرضههای اولیه برنامهریزیشده نیز نقشی کلیدی در تعیین مسیر بازار خواهند داشت. براساس اخبار منتشرشده، عرضه اولیه شرکتهای بزرگ از جمله زیرمجموعههای مپنا و بانکها میتواند نقدینگی قابلتوجهی جذب کند. اما این موضوع به مدیریت صحیح عرضهها وابسته است. اگر این عرضهها بدون برنامهریزی مناسب انجام شوند، ممکن است فشار زیادی بر جریان نقدینگی وارد کرده و موجب خروج سرمایه از سهام موجود شود. در مقابل، مدیریت اصولی عرضههای اولیه میتواند هم نقدینگی جدید وارد بازار کند و هم به توسعه بازار و افزایش اعتماد سرمایهگذاران کمک نماید.
از سوی دیگر، تحولات سیاسی و اقتصادی داخلی و منطقهای همچنان بهعنوان ریسکهای اصلی بازار مطرح هستند. نگرانی از تغییرات غیرمنتظره در سیاستهای اقتصادی دولت، نظیر افزایش نرخ بهره یا اصلاحات بودجهای، ممکن است فضای تردید در میان سرمایهگذاران را تقویت کند. به همین دلیل، ایجاد ثبات در سیاستگذاریهای اقتصادی و پیشبینیپذیر کردن تصمیمات کلان از جمله اولویتهایی است که میتواند به کاهش ریسکهای سیستماتیک کمک کند.
رویکرد حمایتی حقوقیها و صندوقهای تثبیت نیز یکی دیگر از عوامل کلیدی در پایداری روند صعودی بازار است. اگرچه این حمایتها در کوتاهمدت به بازگشت اعتماد کمک کرده است، اما بازار در میانمدت نیاز به محرکهای بنیادیتر نظیر رشد اقتصادی پایدار، کاهش تورم و افزایش شفافیت در معاملات دارد.
همچنین، رفتار سرمایهگذاران حقیقی بهعنوان بازیگران اصلی بازار سرمایه، نقش تعیینکنندهای خواهد داشت. ورود مستمر نقدینگی حقیقیها و تقویت تقاضا، میتواند عامل مهمی در ادامه روند صعودی باشد. برای حفظ این روند، کاهش هیجانات کوتاهمدت و افزایش آگاهی سرمایهگذاران از وضعیت بنیادی شرکتها ضروری است.
∎