سالها است که دکترعلیرضا مرندی سرپرست تیم پزشکی علی خامنهای میباشد، در کنار داشتن چندین پست علمی، آموزشی و مدیریتی دیگر. البته این شیوه و سنت متداولی است در رژیم جمهوری اسلامی. دکتر علی اکبر ولایتی هم نمونه شرم آور دیگری است، یعنی همان شخصی که در خانه چند میلیاردی و مصادرهای زندگی میکند ولی از مردم ایران انتظار دارد که مثل فقیران یمنی لنگ بپوشند و نان خشک بخورند. تکلیف امام جمعه مختلس تهران هم که روشن است، واعظی که مردم را به صداقت و تقوا دعوت میکند اما با سند سازی املاک مرغوب را تصاحب میکند و برای دفاع از خود بدترین دروغها را میگوید.
هدف از نوشتن این یادداشت کوتاه، بررسی پاکدامنی و کارآیی مقامات و شخصیتهای بلند مرتبه نظام ولایت فقیه نیست و به همین علت به نقد اخلاقی اطرافیان خامنهای نمیپردازم، از سعید طوسی گرفته تا محمد باقر قالیباف و محسنی اژهای. پس بر میگردم به موضوع اصلی، یعنی صلاحیت پزشکی دکتر مرندی.
آخرین سخنرانی علی خامنهای، در روز چهارشنبه ۲۱ آذرماه، تردید بیشتری در مورد صلاحیت روانی او ایجاد کرده است. در این موعظه طولانی و مغشوش او یک بار دیگر از توهمات خود سخن گفت و بطور مضحکی تلاش کرد که سقوط رژیم بشار اسد را پیروزی بخواند. سپس دست به تهدید منتقدان داخلی و خارجی زد و دستور مجازات مجرمین را صادر کرد.
بدون شک و با توجه به عملکرد دستگاههای بدنام امنیتی، انتظامی و قضایی در سالهای گذشته، اینک و بر اثر این فرمان حکومتی جان عده زیادی از مردم شریف کشور در معرض خطر قرار گرفته است. همه مردم ماجراهای شرم آوری از جمله قتلهای زنجیرهای، اتوبوس حامل نویسندگان، جهنم کهریزک، کور کردن جوانان، اسید پاشیها، مسموم کردن هوای مدارس و اعتراف گیریهای فرمایشی و... را به یاد دارند و به درستی نگرانند که آن فجایع باز هم تکرار شوند.
سرنگونی بشار اسد نویدبخش سقوط خامنهای شد و روزشماری برای رهایی آغاز گشته است. بزودی محاکمه جنایتکاران شروع خواهد شد. احتمالا در جلسات آن دادگاه علی خامنهای با توسل به شواهد پزشکی از خود سلب مسئولیت خواهد کرد. ارائه همین سخنرانی روز چهارشنبه برای قانع کردن قضات کافی خواهد بود. چگونه ممکن کسی این حرفها را بشنود و در سلامتی روانی او شک نکند؟ در این مرحله است که قضات به سراغ پزشکان معالج او خواهند رفت. آیا دکتر مرندی و همکاران ایشان به این موضوع فکر کردهاند؟
مهران رفیعی
*