شناسهٔ خبر: 70233748 - سرویس استانی
نسخه قابل چاپ منبع: مهر | لینک خبر

زاینده رود حافظه فرهنگی و عاطفی اصفهان؛ امید در واژه‌ها زنده نگه داشته می‌شود

اصفهان- شاعران معاصر اصفهان بر این باورند که زاینده رود حافظه فرهنگی و عاطفی اصفهان است و می‌توان امید را در واژه‌ها زنده نگه دارد.

صاحب‌خبر -

خبرگزاری مهر، گروه استان‌ها – کورش دیباج: زاینده‌رود، رودخانه‌ای که از دل تاریخ اصفهان می‌گذرد، همیشه فراتر از یک پدیده طبیعی، نمادی از زندگی، فرهنگ و هنر این شهر بوده است. رودخانه‌ای که پل‌های بی‌نظیرش نظیر سی‌وسه‌پل و پل خواجو را بر دوش کشیده و آوازه‌خوانان، شاعران و نقاشان بسیاری را به خود جذب کرده است. امروز اما سکوت زاینده‌رود در میان خشکی، صدای تازه‌ای را در هنر و فرهنگ اصفهان به وجود آورده است؛ صدایی که بیشتر از همیشه، اعتراضی و پرمعنا است.

زاینده رود حافظه فرهنگی و عاطفی اصفهان؛ امید در واژه‌ها زنده نگه داشته می‌شود

زاینده‌رود در شعر؛ از ستایش تا سوگ‌سرایی

زاینده‌رود از دیرباز در شعر فارسی جریان داشته و همواره الهام‌بخش شاعران بزرگ بوده است. در دوران پرآبی، این رودخانه به نمادی از سرزندگی و شکوه اصفهان تبدیل شد. سعدی شیرازی در وصف آن می‌گوید: «مبارک بُوَد زاینده‌رود / که بر سبزه گل‌ها فشاند دُرود»

و حتی حافظ در اشعارش به گونه‌ای به زیبایی و عظمت این رودخانه اشاره می‌کند. در دوران معاصر اما، با خشکی زاینده‌رود، شعر شاعران اصفهانی رنگ و بوی دیگری به خود گرفته است.

حسین یزدانی، شاعر جوان اصفهانی، در شعر تازه‌اش، زاینده‌رود را به گورستان خاطره‌های شهر تشبیه می‌کند:

«به پل‌ها نگاه کن / آب‌ها مرده‌اند و سکوت،

صدای رودخانه‌ات را / در آغوش باد دفن کرده‌اند»

یا الهام قاسمی، شاعر اصفهانی در مجموعه شعر خود با عنوان «سکوت آب» می‌نویسد: «زاینده‌رود، آبش را فروخورد / و اصفهان، چشم‌هایش را بارید»

در گفت‌وگو با شاعران معاصر، آن‌ها معتقدند زاینده‌رود تنها یک رودخانه نیست؛ بلکه حافظه فرهنگی و عاطفی اصفهان است. حالا که زاینده‌رود نفس نمی‌کشد، شعر آن‌ها صدای اعتراض و امید شده است؛ امیدی که در قالب واژه‌ها، زنده نگاه داشته می‌شود.

زاینده رود حافظه فرهنگی و عاطفی اصفهان؛ امید در واژه‌ها زنده نگه داشته می‌شود

موسیقی و آواز بر کرانه زاینده‌رود؛ نوای خاموش پل خواجو

زاینده‌رود همیشه محلی برای پیوند موسیقی و فرهنگ مردم اصفهان بوده است. پل خواجو، این شاهکار معماری صفوی، روزگاری محلی برای آوازخوانی و اجرای موسیقی سنتی بود. مردمی که عصرها زیر طاق‌های این پل می‌نشستند و صدای آوازخوانان محلی را می‌شنیدند، امروز تنها با سکوت سنگ‌های پل روبه‌رو هستند.

اصغر شاهزیدی، استاد آواز اصفهانی، در گفت‌وگو با خبرنگار مهر می‌گوید: آوازخوانی در پل خواجو، بخشی از زندگی ما بود. هر روز، هنرمندان محلی می‌آمدند و شعرهایی را در وصف زاینده‌رود می‌خواندند. صدای آب و آواز، با هم یکی می‌شد و انگار رودخانه، خودش هم ساز می‌زد. امروز که آب نیست، پل هم ساکت است؛ نه آوازخوانی هست، نه گوشه‌های موسیقی سنتی را می‌شود شنید.

وی در ادامه تأکید می‌کند: نسل جدید موسیقیدانان باید این سکوت را بشکنند: ما باید به مردم یادآوری کنیم که زاینده‌رود، فقط یک رود نیست؛ موسیقی و تاریخ اصفهان است. حتی در این خشکی، سازها باید برای بازگشت رود بنوازند.

از سوی دیگر، گروه‌های موسیقی جوان در اصفهان در تلاش‌اند با ساخت قطعاتی اعتراضی و اجراهای خیابانی، صدای زاینده‌رود خشک را به گوش مسئولان و مردم برسانند. ملودی‌های ساخته‌شده، ترکیبی از سوگ و امید است که روایتگر روزهای پرآبی رودخانه و خاطرات فراموش‌نشدنی آن هستند.

زاینده رود حافظه فرهنگی و عاطفی اصفهان؛ امید در واژه‌ها زنده نگه داشته می‌شود

هنرهای تجسمی، همیشه زبان گویای مردم در مواجهه با بحران‌ها بوده است و زاینده‌رود خشک نیز در سال‌های اخیر به سوژه‌ای برای هنرمندان اصفهانی تبدیل شده است. نقاشان، عکاسان و هنرمندان خیابانی در قالب آثار خود، تلاش کرده‌اند سکوت زاینده‌رود را به صدایی جهانی تبدیل کنند.

محمدعلی رسولی، نقاش خیابانی، در پروژه‌ای هنری دیواری را در حاشیه زاینده‌رود به تصویر کشیده که در آن مردمی خسته و منتظر در حاشیه یک رود خشک دیده می‌شوند.

علاوه بر نقاشان خیابانی، هنرمندان تجسمی نیز آثاری خلق کرده‌اند که به بحران بی‌آبی زاینده‌رود اشاره دارد. مجسمه‌هایی از رودخانه‌های خشک، عکس‌هایی که پل‌های تاریخی را در بستر بی‌آب نشان می‌دهند و تابلوهایی که زاینده‌رود را به مثابه رودی از اشک تصویر می‌کنند، نمونه‌هایی از واکنش هنری هنرمندان اصفهانی هستند.

آناهیتا فخری، عکاس معاصر اصفهان، در مجموعه عکس «بستر خالی» تصاویری از پل خواجو و سی‌وسه‌پل در دوران خشکی گرفته و معتقد است: عکس‌هایم را برای کسانی می‌گیرم که رود را ندیده‌اند. می‌خواهم بگویم اینجا، روزی آب بود و زندگی جریان داشت. این بستر خالی، بستر فراموشی نیست.

صدای هنر؛ فریادی برای بازگشت زندگی

زاینده‌رود، شاهرگ حیاتی فرهنگ و هنر اصفهان، امروز در هیبت رودی خشک، به نماد سکوت و اعتراض تبدیل شده است. شاعران، موسیقیدانان و هنرمندان معاصر اصفهان با آثار خود، تلاش می‌کنند این سکوت را بشکنند و صدای مردم را به گوش جهان برسانند. از شعرهای سرشار از اندوه و امید، تا نغمه‌هایی که دیگر از طاق‌های پل خواجو نمی‌پیچد و تابلوهایی که روایتگر خشکی رودخانه‌اند، هنر اصفهان در تلاش است زاینده‌رود را دوباره به جریان بیندازد.

شاید امروز زاینده‌رود نمی‌خواند، اما صدای هنرمندان این شهر همچنان زنده است و این صدا، در سکوت رودخانه پژواک می‌یابد. هنر اصفهان، فریادی است که هیچ‌گاه خاموش نخواهد شد.