شناسهٔ خبر: 70229398 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: تسنیم | لینک خبر

سقوط آمریکا

مردم منطقه بیش از هر زمانی خواهند فهمید که آمریکا همچون داعش عامل ناامنی (به تعبیر رهبر انقلاب درباره داعش، بمب ناامنی) است و مقاومت، عامل امنیت.

صاحب‌خبر -

به گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری تسنیم، محسن سلگی در یادداشتی نوشت: انگاره‌ها، قدرتمند و قدرت‌ساز هستند و زندگی ما را اداره کرده و تغییر می‌دهند. انگاره را نمی‌توان به واژه تقلبی داد. در انگاره یک استعاره مقابل چشم گذاشته می‌شود و کارکرد اقناعی سخن به این سان، افزون می‌شود. انگاره را معادل ایماژ یا image و bild در آلمانی که همزمان معنی تصویر و ساختن می‌دهد، گرفته‌اند. در زبان روسی izobrazheniye  (ابزار) هم گفته می‌شود که به نوعی عینک و دوربین یا ابزار دیدن چیزها هم معنا می‌شود. به نوعی می‌تواند مشاهده یا observation را ممکن کرده و عمق و ارتقا بخشد.

«شیطان بزرگ» از جمله انگاره‌های قدرتمند برای تصویرسازی از آمریکا بود که توسط امام خمینی‌(ره) مطرح شد و کارکرد جهانی یافت. 

رهبر حکیم انقلاب اسلامی روز گذشته در دیدار مردمی، درباره تحولات سوریه از یک انگاره برای نخستین‌بار رونمایی کردند. ایشان که در عالم سیاست همواره در انگاره‌سازی دست برتر را داشته‌اند، «انگاره بمب ناامنی» را برای داعش وضع کردند. این انگاره و انفجار احتمالی بمب داعش، سقوط انگاره آمریکا  در منطقه را تسریع خواهد کرد، چرا که این بار بشار اسدی در کار نیست تا مخالفان مقاومت اسلامی، داعش را محصول حفظ بشار اسد توسط ایران و عقیم گذاشتن برنامه ارتش آزاد القا کنند. 

قابل یادآوری است که ساخت و تعبیه بمب داعش در غرب آسیا توسط صهیونیسم بین‌الملل انجام شده است. این بمب امروز در سوریه و عراق خاموش و بی‌صدا یا کم‌صدا است اما درست متناسب با این کم‌صدایی و صدای تیک‌تاک آن، انگاره رهبر انقلاب از آن به عنوان بمب آن هم ناظر به مسائل سوریه، از ساعتی بودن آن نیز خبر می‌دهد؛ هشدار می‌دهد که منطقه آبستن حوادث تجزیه‌طلبانه و خشونت‌بار بی‌سابقه و دقیق‌تر بگوییم بی‌نظیری است که از روزهای جولان داعش هم ممکن است فراتر برود.

بمب ناامنی، آن نکته‌ای در بیانات رهبر انقلاب بود که باید مورد توجه قرار گیرد. تنها با نگاهی نشانه‌شناسانه (simiotic) است که می‌توان امر به ظاهر جزئی را در مقام کلیت و امر کلی نشاند. 

 فریدریش نیچه، فیلسوف مشهور آلمانی، حقیقت را در کوتاه‌ترین سایه در نیمروز جست‌وجو می‌کرد و می‌گفت: «خاموش‌ترین کلمات توفان می‌زایند». 

تعبیر بمب ناامنی در بیانات رهبر انقلاب، این کلمه خاموش و سایه کوتاه در نیم‌روز سوریه بود که خبر از تهدیدی بزرگ برای منطقه می‌دهد؛ تهدید و بمبی که اگر ایران نبود، در همان موج اول منطقه را فرا می‌گرفت  و داغ و درفش داعش، همه چیز را سوزانده بود.

وانگهی، احتمال تغییر چهره تحریرالشام به خاستگاه القاعده‌ای و جبهه‌النصره‌ای خود، به معنای ظهور مجدد داعش در قالبی جدید خواهد بود. هرچند خود داعش با پرچم رسمی سیاه خود نیز احتمالا در آینده نزدیک تحرکات جدی‌تری را آغاز خواهد کرد اما خشونت و حتی قداست‌شکنی تحریرالشام که تا همین لحظه اکنون هم جلوه‌هایی رسواگر را نشان داده و تیغ تیز خود را به ارتش آزاد و نیروهای کرد (قسد) نمایانده، معنایی از بازگشت داعش را خواهد داشت. در این صورت، این بار غرب داعش را به عنوان یک بمب در درون یک عروسک به نام جولانی جاسازی کرده است.

* انذار و بشارت رهبر انقلاب

به هر رو، به احتمال قوی انفجار بمب داعش چه محدود و چه گسترده و چه در قالب داعش‌اسمی یا داعش‌مآبی را شاهد خواهیم بود. این رخداد با توجه به نقشه تجزیه سوریه، اتفاقی ضروری از نظر غرب و رژیم غاصب قدس است. 

هدف رژیم مذکور از حملات هوایی به سوریه و از بین بردن توان نظامی سوریه، از بین بردن بقایای حکومت اسد نیست، بلکه ایجاد سوریه‌ای است که در آن هیچ گروهی قادر به یکپارچه‌سازی و یگانگی نباشد و قدرت همواره متکثر بماند و به این سان، سوریه تجزیه شود. برای تحقق این هدف، قدرت‌گیری کنترل شده داعش یک ابراز مهم و بی‌بدیل برای رژیم مذکور و حامیان آن است. به این سان جنگنده‌های رژیم صهیونی در واقع و دست‌کم کوتاه‌مدت برای داعش می‌جنگند.

بمب داعش و تهدید و انذار رهبر انقلاب ناظر به تحولات امروز سوریه بود اما ایشان در کنار این تهدید، دریچه امید و رهایی را مقابل چشم ما گشودند: اخراج آمریکا از منطقه، آزادی سوریه توسط جوانان آن کشور و گسترش مقاومت در منطقه.

در میان این 3 عامل رهایی‌بخش، تعیین‌کنندگی وزنی با اخراج آمریکا (ذهنی و عینی) اما تعیین‌کنندگی زمانی یا تقدم زمانی با آزادی سوریه است، هرچند همین آزادی سوریه نیز جز با اخراج ذهنی آمریکا رخ نمی‌دهد. همچنان که اخراج عینی آمریکا مستلزم اخراج ذهنی آن است. یعنی اخراج ذهنی آمریکا مقدمه همه رهایی‌ها در منطقه خواهد بود.

* ترابط و هم‌افزایی اضلاع رهایی

اضلاع سه‌گانه یادشده، در یک ترابط و برهم‌کنش (interaction) متقابل قرار دارند. به بیان دقیق‌تر، اخراج آمریکا از منطقه، مقاومت را توسعه خواهد داد و احتمال آزادی سوریه را تقویت خواهد کرد.  توسعه مقاومت و آزادی سوریه نیز اخراج آمریکا را تسریع می‌کند. گسترش مقاومت به خودی خود و به تنهایی، اخراج آمریکا و آزادی سوریه را به تحقق نزدیک می‌کند.

هر 3 عامل یادشده جنبه عینی و جنبه ذهنی دارند. جنبه ذهنی آزادی سوریه، گسترش مقاومت و اخراج آمریکا، همانا آگاهی یافتن به این گزاره است که «آمریکا، عامل ناامنی منطقه است» (رهایی ذهنی). جنبه عینی  سه‌گانه گفته شده، شامل تشکیل گروه‌های معتقد به آرمان فلسطین در سوریه، تشکیل گروه‌های جدید مقاومت در منطقه، پرهزینه کردن حضور آمریکا در منطقه با عنایت به رویکرد اقتصادی ترامپ و برخی موارد دیگر است.

* فرجام سخن

یکی از دلالت‌های اخراج آمریکا، سقوط انگاره ذهنی آن در منطقه خواهد بود. مردم منطقه بیش از هر زمانی خواهند فهمید که آمریکا همچون داعش عامل ناامنی (به تعبیر رهبر انقلاب درباره داعش، بمب ناامنی) است و مقاومت، عامل امنیت. اتفاقات آینده سوریه سقوط انگاره آمریکا در منطقه را نهایی و قاطع و قطعی خواهد کرد. این آزادی ذهنی، آزادی سرزمینی سوریه را در پی خواهد داشت و همزمان به معنای گسترش مقاومت است. اخراج آمریکا در ذهن، اخراج نهایی آن در عین و روی زمین را رقم خواهد زد. رهبر انقلاب اسلامی به‌درستی شرایط امروز سوریه را نقشه آمریکا و رژیم صهیونیستی خواندند و در ادامه وعده دادند که جای پای آمریکا در سوریه هرگز محکم نخواهد شد. آگاهی عمومی مردم و دولت‌های منطقه نسبت به نقشه و توطئه مذکور خود از علل محکم نشدن جای پای آمریکا در سوریه خواهد بود.

نقش‌آفرینی احتمالی داعش و ناتوانی از ایجاد حکومت متمرکز در سوریه حتی با فرض عدم بازگشت جدی داعش، سقوط انگاره آمریکا را تسریع می‌کند. این سقوط مقدمه سقوط عینی آن و آزادی سوریه و نیز علتی برای گسترش مقاومت و آگاهی منطقه‌ای و جهانی مقاومت خواهد شد. این آن بشارت نهایی و بزرگ رهبر الهی و مردمی انقلاب اسلامی در بیانات روز گذشته بود.

منبع: روزنامه وطن امروز

انتهای پیام/