روزنامه جهان صنعت نوشت: حدس زدنش سخت است؛ واقعا سخت! هیچکس نمیداند آنکه قرار است در تونل بلند و باریک مترو، سوار قطار بیبازگشت شود، کیست. او هم مثل همه بلیت میخرد، از گیت رد میشود و به سمت ایستگاه میرود. شاید در چهرهاش آثاری از غم یا بیحوصلگی و کلافگی هم باشد؛ مثل خیلیهای دیگر! شاید هم نگاهش به دوردستها باشد، آن ور دیوارهای زیر زمین. کسی نمیداند اما همان وقت که هیاهو به پا میشود، دیگر همه میفهمند که زن یا مردی بوده جوان یا میانسال، شاید هم پیر. صحنه آنقدر فجیع میشود که آرزو میکنی هیچگاه نزدیک آن مسافر مقصد مرگ نایستاده بودی. میگویند پاییز که میآید آمار خودکشی در مترو بالا میرود. مسافرانی که به آخر خط رسیدهاند در آسمان ابری پاییز ترجیح میدهند خود را روی ریل قطار مترو بیندازند تا اینکه روشهای دیگر نابودی را امتحان کنند. با اینکه آمار دقیقی از خودکشیهای مترو در دست نیست اما زمانی که به یکی از بیمارستانهای مراجعه میکنید، پشت درِ مراقبتهای ویژه با خانوادههایی مواجه میشوید که هاج و واج منتظر سرنوشت و چرایی دلیل خودکشی عزیزانشان هستند. البته که بیمارستانها به دلایل نامعلوم از رسانهای شدن این دست اخبار جلوگیری میکنند ولی با این حال دومینوی مرگهای خواسته خشونتوار در مترو که گاه منجر به مرگ فرد نمیشود و به قطع دست و پا ختم میشود، تروما شدیدی به مسافران و بازماندگان آن فرد تحمیل میکنند. خودکشی در مترو منتهی به مکان یا زمان خاصی نمیشود؛ از شیراز و اصفهان گرفته تا تهران همه مسافران حداقل یکبار با این صحنه مواجه شدند. تماشای این صحنه از نزدیک یا حتی ورق زدن عکسهای آن هم در رسانهها دردناک است.
نخستین مورد خودکشی در ایستگاه مترو، در فروردین ماه سال ۸۴ گزارش شد. دختر ۱۸سالهای به نام مریم، در ایستگاه شهید بهشتی خودکشی کرد. البته مسوولان ایستگاه بلافاصله دختر جوان را به بیمارستان جم منتقل کردند اما او به دلیل شدت جراحات، جان خود را از دست داد. اولین حادثه خودکشی در مترو، آخرین آنها نبود بلکه این حادثه، اولین حلقه از زنجیره حوادث مشابه بود. حدود یکسال و نیم بعد، مرد جوانی در ایستگاه امام خمینی(ره) خودکشی کرد و حالا دو دهه پس از آن اتفاق مردی هفته گذشته ایستگاه مدافعان سلامت متروی تهران در حالی که همه مسافران منتظر ورود قطار به ایستگاه بودند در اقدامی هولناک در برابر چشم همه زمانی که قطار وارد ایستگاه شد با قصد خودکشی خودش را به روی ریل قطار انداخت و با قطار برخورد کرد. مرد ۳۶ساله که خودش را هفته پیش زیر قطار انداخت البته جان سالم به در برد ولی هنوز در مراقبتهای ویژه بستری است و وضعیتاش مشخص نیست.
اما ماجرا چه بود؟
جهانصنعت زمانی که به دنبال فرد دیگری برای تهیه گزارش در یکی از بیمارستانهای دولتی بود، پشت درِ مراقبتهای ویژه مردی با کاپشن سبز رنگ و تنی رنجور را دید که رنگ به رخسار نداشت. بیدرنگ به سراغ او رفتیم و متوجه حادثهای هولناک در زیر زمینهای تهران شدیم. این مرد که به دلیل عدم اطلاع خانواده از خودکشی برادرش نخواست نام او فاش شود اما درخصوص وضعیت برادرش به «جهانصنعت» گفت: حال برادرم مساعد نیست. پزشکان گفتند فعلا باید منتظر باشیم تا حالش بهتر شود تا بتواند تحت عمل قرار بگیرد. متاسفانه سر او دچار شکستگی شده و مهرههای گردنش از دو ناحیه، کبد و کلیهاش هم آسیب دیده است. البته وضعیت استخوان لگن و دست او هم چندان تعریفی ندارد.
وی افزود: متاسفانه برادرم بیمه تامین اجتماعی نبود و تنها بیمه سلامت روستایی دارد. هنوز اطلاعی از هزینههای بیمارستان ندارم چراکه در حال حاضر شش روز است که در مراقبتهای ویژه یکی از بیمارستانهای دولتی به سر میبرد.
همراه این بیمار درخصوص انگیزههای احتمالی برادرش بیان کرد: هنوز متوجه دلیل خودکشی برادرم نشدیم. با اینکه او مشکلات مالی زیادی داشت اما در حدی نبود که این بلا را سر خودش بیاورد. برادرم ازدواج کرده بود اما فرزندی نداشت و سال گذشته نیز طلاق گرفت. او به کفاشی مشغول بود. سه روزه که لب به هیچ غذایی نزدم، خانوادهام شهرستان هستند و هنوز از این موضوع اطلاعی ندارند. برادرم خیلی تنها بود، ای کاش زمانی که به فکر خودکشی بود من کنارش بودم. با این حال امیدوارم باردیگر برادرم چشم باز کند.
آن شب دستفروشان مترو چه دیدند؟
یکی از دستفروشان مترو آن شب را اینگونه برای «جهانصنعت» روایت کرد: خسته بودم. گفتم ۱۰دقیقهای بنشینم در ایستگاه و استراحت کنم. نزدیکم مردی بود که منتظر قطار ایستاده بود، مثل بقیه. دو تا قطار آمد و رفت. سوار نشد. توجهم جلب شد که چرا سوار نمیشود. انگار مردد بود. قطار سوم که رسید، یک لحظه رویم را آن ور کرده بودم، ندیدم چطور خودش را انداخت زیر قطار. فقط چند ثانیه طول کشید.
وی افزود: همان مردی بود که دیده بودم. این حادثه ۱۴آذر ساعت ۲۰:۱۷ در ایستگاه مدافعان سلامت متروی تهران رخ داد. بعدش آنجا خیلی شلوغ شد. نمیدانید چه هیاهویی بود. بعضیها تلاش میکردند که کمک کنند. بعضی دیگر هم موبایلشان را درآورده بودند و فیلم میگرفتند. صدای جیغ و سوت هم به گوشم میرسید.
گردش خشونت در جامعه
محمدرضا ایمانی، روانشناس با اشاره به اینکه نرخ فلاکت و خشونت در جامعه افزایش یافته است، گفت: وضعیت اقتصادی و اجتماعی کنونی کشور، نگرانیهای جدی را در مورد افزایش نرخ فلاکت و خشونت، به ویژه در میان جوانان، برانگیخته است. متاسفانه، ایران در میان ۱۰کشور برتر دنیا با بالاترین نرخ تورم و هشت کشور جهان با بالاترین نرخ فلاکت قرار دارد. نرخ فلاکت، ترکیبی از نرخ تورم و بیکاری است که قدرت خرید مردم را کاهش داده، قیمت محصولات و خدمات را افزایش داده و کیفیت زندگی را به شدت تحت تاثیر قرار داده است. بیکاری فزاینده، افسردگی و ناامیدی را در جامعه گسترش داده و به مشکلات اجتماعی دامن زده است. وی افزود: سالهای گذشته افسردگی و ناامیدی از آینده گریبان بزرگسالان را میگرفت اما این روزها تمام اقشار جامعه در سنین مختلف با آن دست و پنجه نرم میکنند. یکی از پیامدهای ناگوار شرایط اقتصادی و اجتماعی، افزایش خشونت است. خشونت، پاسخی نادرست به ناکامیها و شکستهای زندگی است.
این روانشناس با اشاره به انواع خشونتها بیان کرد: در روانشناسی خشونتهای مختلفی وجود دارد؛ یکی از آنها خشونت خودمحور است که با خودکشی و خودآزاری بروز میکند. این نوع خشونت نشانه نگرانکنندهای از فشارهای روانی بر افراد است. عدم تحمل، تابآوری پایین، تکانشگری بالا و ناخودآگاه غیرفعال (به دلیل عدم آموزش مهارتهای مقابلهای) از عوامل اصلی خودکشی و خودآزاری هستند. متاسفانه، دسترسی به خدمات مشاورهای نیز در کشور ما با مشکلاتی زیادی مانند هزینههای هنگفت روبهروست و فرهنگسازی مناسبی در این زمینه صورت نگرفته بنابراین خشونت یک پاسخ نادرست به ناکامیها و شکستهای افراد در زندگی است.
او درباره عوامل تشدیدکننده خشونت نیز اینگونه گفت: عوامل مختلفی در تشدید خشونت نقش دارند، از جمله محیط خانواده و اجتماع که برگرفته از تربیت نادرست، فشارهای اجتماعی و تاثیر فیلمها و شبکههای اجتماعی است. بعدی فشار تحصیلی و بار سنگین آموزشوپرورش بر دانشآموزان است. عدم مهارت در مدیریت احساسات و ناتوانی در کنترل و مدیریت احساسات منفی مانند خشم و استرس نیز از این دست موارد است. افکار مزاحم تمرکز مداوم بر افکار منفی و نگرانکننده، الگوگیری از خشونت مشاهده خشونت در فیلمها، جامعه و شبکههای اجتماعی، کمبود خواب و فعالیت ذهنی زیاد، خستگی ذهنی و عدم استراحت کافی و در نهایت ناخودآگاه غیرفعال عدم آموزش مهارتهای مقابله با مشکلات و استرس از دلایل دیگر است.
دکتر ایمانی درباره راهکارهای این موضوع افزود: بهنظرم بهترین راهکار در مرحله اول فرهنگسازی و آموزش است. آموزش مهارتهای زندگی، مدیریت استرس و مقابله با مشکلات به افراد جامعه، به ویژه جوانان، همچنین تسهیل دسترسی به خدمات مشاورهای، ارائه خدمات مشاورهای رایگان یا کمهزینه و افزایش آگاهی عمومی در مورد اهمیت مشاوره، کاهش فشارهای اقتصادی و اجتماعی مانند ایجاد فرصتهای شغلی، کنترل تورم و بهبود وضعیت اقتصادی، تقویت حمایتهای اجتماعی مانند حمایت از خانوادهها و افراد آسیبپذیر، آموزش مهارتهای ارتباطی آموزش مهارتهای گفتوگو و حل مساله به افراد. وی با توجه به الگوگیری از استانهای موفق درخصوص کاهش خودکشی در اقشار بیان کرد: استانهایی مانند سیستانوبلوچستان و خراسانجنوبی، نرخ خودکشی کمتری دارند. این امر نشان میدهد که فرهنگ، تربیت خانوادگی و تابآوری در برابر مشکلات، نقش مهمی در کاهش خشونت و خودکشی دارند. با الگوگیری از این استانها و آموزش راهکارهای مقابله با مشکلات به مردم، میتوانیم به کاهش نرخ خشونت و خودکشی در جامعه کمک کنیم. به نظرم همه ما باید بپذیریم که همگی در قبال مردم جامعه مسوولیت داریم و هر فردی در هر موقعیتی که بود به هموطن خودش کمک کند تا شاید اینگونه چرخه خشونت در جامعه کاهش پیدا کند. جامعه باید عصبانیت خود را کنترل کند و مدام در خیابان بوق نزند، فریاد نزند و به طور کلی مراقب رفتارهای ضداجتماعی خود باشیم تا دیگران را آزار ندهیم. اخلاق را سرلوحه خود قرار دهیم و جوری که دوست داریم مردم با ما برخورد کنند با بقیه رفتار کنیم. در چنین شرایطی شاید وضعیت بهتر شود. متاسفانه این روزها چرخه خشونت به درون خانوادهها رسوخ کرده و افراد تحصیلکرده دست به خشونتهای خانگی میزنند. بهنظرم این موضوع بسیار نگرانکننده است.
روزنامه جهان صنعت نوشت: حدس زدنش سخت است؛ واقعا سخت! هیچکس نمیداند آنکه قرار است در تونل بلند و باریک مترو، سوار قطار بیبازگشت شود، کیست. او هم مثل همه بلیت میخرد، از گیت رد میشود و به سمت ایستگاه میرود. شاید در چهرهاش آثاری از غم یا بیحوصلگی و کلافگی هم باشد؛ مثل خیلیهای دیگر! شاید هم نگاهش به دوردستها باشد، آن ور دیوارهای زیر زمین. کسی نمیداند اما همان وقت که هیاهو به پا میشود، دیگر همه میفهمند که زن یا مردی بوده جوان یا میانسال، شاید هم پیر. صحنه آنقدر فجیع میشود که آرزو میکنی هیچگاه نزدیک آن مسافر مقصد مرگ نایستاده بودی. میگویند پاییز که میآید آمار خودکشی در مترو بالا میرود. مسافرانی که به آخر خط رسیدهاند در آسمان ابری پاییز ترجیح میدهند خود را روی ریل قطار مترو بیندازند تا اینکه روشهای دیگر نابودی را امتحان کنند. با اینکه آمار دقیقی از خودکشیهای مترو در دست نیست اما زمانی که به یکی از بیمارستانهای مراجعه میکنید، پشت درِ مراقبتهای ویژه با خانوادههایی مواجه میشوید که هاج و واج منتظر سرنوشت و چرایی دلیل خودکشی عزیزانشان هستند. البته که بیمارستانها به دلایل نامعلوم از رسانهای شدن این دست اخبار جلوگیری میکنند ولی با این حال دومینوی مرگهای خواسته خشونتوار در مترو که گاه منجر به مرگ فرد نمیشود و به قطع دست و پا ختم میشود، تروما شدیدی به مسافران و بازماندگان آن فرد تحمیل میکنند. خودکشی در مترو منتهی به مکان یا زمان خاصی نمیشود؛ از شیراز و اصفهان گرفته تا تهران همه مسافران حداقل یکبار با این صحنه مواجه شدند. تماشای این صحنه از نزدیک یا حتی ورق زدن عکسهای آن هم در رسانهها دردناک است.
نخستین مورد خودکشی در ایستگاه مترو، در فروردین ماه سال ۸۴ گزارش شد. دختر ۱۸سالهای به نام مریم، در ایستگاه شهید بهشتی خودکشی کرد. البته مسوولان ایستگاه بلافاصله دختر جوان را به بیمارستان جم منتقل کردند اما او به دلیل شدت جراحات، جان خود را از دست داد. اولین حادثه خودکشی در مترو، آخرین آنها نبود بلکه این حادثه، اولین حلقه از زنجیره حوادث مشابه بود. حدود یکسال و نیم بعد، مرد جوانی در ایستگاه امام خمینی(ره) خودکشی کرد و حالا دو دهه پس از آن اتفاق مردی هفته گذشته ایستگاه مدافعان سلامت متروی تهران در حالی که همه مسافران منتظر ورود قطار به ایستگاه بودند در اقدامی هولناک در برابر چشم همه زمانی که قطار وارد ایستگاه شد با قصد خودکشی خودش را به روی ریل قطار انداخت و با قطار برخورد کرد. مرد ۳۶ساله که خودش را هفته پیش زیر قطار انداخت البته جان سالم به در برد ولی هنوز در مراقبتهای ویژه بستری است و وضعیتاش مشخص نیست.
اما ماجرا چه بود؟
جهانصنعت زمانی که به دنبال فرد دیگری برای تهیه گزارش در یکی از بیمارستانهای دولتی بود، پشت درِ مراقبتهای ویژه مردی با کاپشن سبز رنگ و تنی رنجور را دید که رنگ به رخسار نداشت. بیدرنگ به سراغ او رفتیم و متوجه حادثهای هولناک در زیر زمینهای تهران شدیم. این مرد که به دلیل عدم اطلاع خانواده از خودکشی برادرش نخواست نام او فاش شود اما درخصوص وضعیت برادرش به «جهانصنعت» گفت: حال برادرم مساعد نیست. پزشکان گفتند فعلا باید منتظر باشیم تا حالش بهتر شود تا بتواند تحت عمل قرار بگیرد. متاسفانه سر او دچار شکستگی شده و مهرههای گردنش از دو ناحیه، کبد و کلیهاش هم آسیب دیده است. البته وضعیت استخوان لگن و دست او هم چندان تعریفی ندارد.
وی افزود: متاسفانه برادرم بیمه تامین اجتماعی نبود و تنها بیمه سلامت روستایی دارد. هنوز اطلاعی از هزینههای بیمارستان ندارم چراکه در حال حاضر شش روز است که در مراقبتهای ویژه یکی از بیمارستانهای دولتی به سر میبرد.
همراه این بیمار درخصوص انگیزههای احتمالی برادرش بیان کرد: هنوز متوجه دلیل خودکشی برادرم نشدیم. با اینکه او مشکلات مالی زیادی داشت اما در حدی نبود که این بلا را سر خودش بیاورد. برادرم ازدواج کرده بود اما فرزندی نداشت و سال گذشته نیز طلاق گرفت. او به کفاشی مشغول بود. سه روزه که لب به هیچ غذایی نزدم، خانوادهام شهرستان هستند و هنوز از این موضوع اطلاعی ندارند. برادرم خیلی تنها بود، ای کاش زمانی که به فکر خودکشی بود من کنارش بودم. با این حال امیدوارم باردیگر برادرم چشم باز کند.
آن شب دستفروشان مترو چه دیدند؟
یکی از دستفروشان مترو آن شب را اینگونه برای «جهانصنعت» روایت کرد: خسته بودم. گفتم ۱۰دقیقهای بنشینم در ایستگاه و استراحت کنم. نزدیکم مردی بود که منتظر قطار ایستاده بود، مثل بقیه. دو تا قطار آمد و رفت. سوار نشد. توجهم جلب شد که چرا سوار نمیشود. انگار مردد بود. قطار سوم که رسید، یک لحظه رویم را آن ور کرده بودم، ندیدم چطور خودش را انداخت زیر قطار. فقط چند ثانیه طول کشید.
وی افزود: همان مردی بود که دیده بودم. این حادثه ۱۴آذر ساعت ۲۰:۱۷ در ایستگاه مدافعان سلامت متروی تهران رخ داد. بعدش آنجا خیلی شلوغ شد. نمیدانید چه هیاهویی بود. بعضیها تلاش میکردند که کمک کنند. بعضی دیگر هم موبایلشان را درآورده بودند و فیلم میگرفتند. صدای جیغ و سوت هم به گوشم میرسید.
گردش خشونت در جامعه
محمدرضا ایمانی، روانشناس با اشاره به اینکه نرخ فلاکت و خشونت در جامعه افزایش یافته است، گفت: وضعیت اقتصادی و اجتماعی کنونی کشور، نگرانیهای جدی را در مورد افزایش نرخ فلاکت و خشونت، به ویژه در میان جوانان، برانگیخته است. متاسفانه، ایران در میان ۱۰کشور برتر دنیا با بالاترین نرخ تورم و هشت کشور جهان با بالاترین نرخ فلاکت قرار دارد. نرخ فلاکت، ترکیبی از نرخ تورم و بیکاری است که قدرت خرید مردم را کاهش داده، قیمت محصولات و خدمات را افزایش داده و کیفیت زندگی را به شدت تحت تاثیر قرار داده است. بیکاری فزاینده، افسردگی و ناامیدی را در جامعه گسترش داده و به مشکلات اجتماعی دامن زده است. وی افزود: سالهای گذشته افسردگی و ناامیدی از آینده گریبان بزرگسالان را میگرفت اما این روزها تمام اقشار جامعه در سنین مختلف با آن دست و پنجه نرم میکنند. یکی از پیامدهای ناگوار شرایط اقتصادی و اجتماعی، افزایش خشونت است. خشونت، پاسخی نادرست به ناکامیها و شکستهای زندگی است.
این روانشناس با اشاره به انواع خشونتها بیان کرد: در روانشناسی خشونتهای مختلفی وجود دارد؛ یکی از آنها خشونت خودمحور است که با خودکشی و خودآزاری بروز میکند. این نوع خشونت نشانه نگرانکنندهای از فشارهای روانی بر افراد است. عدم تحمل، تابآوری پایین، تکانشگری بالا و ناخودآگاه غیرفعال (به دلیل عدم آموزش مهارتهای مقابلهای) از عوامل اصلی خودکشی و خودآزاری هستند. متاسفانه، دسترسی به خدمات مشاورهای نیز در کشور ما با مشکلاتی زیادی مانند هزینههای هنگفت روبهروست و فرهنگسازی مناسبی در این زمینه صورت نگرفته بنابراین خشونت یک پاسخ نادرست به ناکامیها و شکستهای افراد در زندگی است.
او درباره عوامل تشدیدکننده خشونت نیز اینگونه گفت: عوامل مختلفی در تشدید خشونت نقش دارند، از جمله محیط خانواده و اجتماع که برگرفته از تربیت نادرست، فشارهای اجتماعی و تاثیر فیلمها و شبکههای اجتماعی است. بعدی فشار تحصیلی و بار سنگین آموزشوپرورش بر دانشآموزان است. عدم مهارت در مدیریت احساسات و ناتوانی در کنترل و مدیریت احساسات منفی مانند خشم و استرس نیز از این دست موارد است. افکار مزاحم تمرکز مداوم بر افکار منفی و نگرانکننده، الگوگیری از خشونت مشاهده خشونت در فیلمها، جامعه و شبکههای اجتماعی، کمبود خواب و فعالیت ذهنی زیاد، خستگی ذهنی و عدم استراحت کافی و در نهایت ناخودآگاه غیرفعال عدم آموزش مهارتهای مقابله با مشکلات و استرس از دلایل دیگر است.
دکتر ایمانی درباره راهکارهای این موضوع افزود: بهنظرم بهترین راهکار در مرحله اول فرهنگسازی و آموزش است. آموزش مهارتهای زندگی، مدیریت استرس و مقابله با مشکلات به افراد جامعه، به ویژه جوانان، همچنین تسهیل دسترسی به خدمات مشاورهای، ارائه خدمات مشاورهای رایگان یا کمهزینه و افزایش آگاهی عمومی در مورد اهمیت مشاوره، کاهش فشارهای اقتصادی و اجتماعی مانند ایجاد فرصتهای شغلی، کنترل تورم و بهبود وضعیت اقتصادی، تقویت حمایتهای اجتماعی مانند حمایت از خانوادهها و افراد آسیبپذیر، آموزش مهارتهای ارتباطی آموزش مهارتهای گفتوگو و حل مساله به افراد. وی با توجه به الگوگیری از استانهای موفق درخصوص کاهش خودکشی در اقشار بیان کرد: استانهایی مانند سیستانوبلوچستان و خراسانجنوبی، نرخ خودکشی کمتری دارند. این امر نشان میدهد که فرهنگ، تربیت خانوادگی و تابآوری در برابر مشکلات، نقش مهمی در کاهش خشونت و خودکشی دارند. با الگوگیری از این استانها و آموزش راهکارهای مقابله با مشکلات به مردم، میتوانیم به کاهش نرخ خشونت و خودکشی در جامعه کمک کنیم. به نظرم همه ما باید بپذیریم که همگی در قبال مردم جامعه مسوولیت داریم و هر فردی در هر موقعیتی که بود به هموطن خودش کمک کند تا شاید اینگونه چرخه خشونت در جامعه کاهش پیدا کند. جامعه باید عصبانیت خود را کنترل کند و مدام در خیابان بوق نزند، فریاد نزند و به طور کلی مراقب رفتارهای ضداجتماعی خود باشیم تا دیگران را آزار ندهیم. اخلاق را سرلوحه خود قرار دهیم و جوری که دوست داریم مردم با ما برخورد کنند با بقیه رفتار کنیم. در چنین شرایطی شاید وضعیت بهتر شود. متاسفانه این روزها چرخه خشونت به درون خانوادهها رسوخ کرده و افراد تحصیلکرده دست به خشونتهای خانگی میزنند. بهنظرم این موضوع بسیار نگرانکننده است.