روزنامه هم میهن نوشت: سیاست محل تامین خیر عمومی است و نه محلی برای تسویهحساب و اغراض شخصی. شما به اندازه بشار اسد هم شجاعت ندارید که درماندگی خود را با صدای بلند اعلام کرد. او از این نظر درمانده نوعِ اول است. شما هنوز در پی توجیهی برای تحلیلها و نگرشهای بهغایت اشتباه گذشته خود هستید.
ارگان تندروها مینویسد: «سقوط اسد نتیجه سیاست «با دشمنان مدارا» بود.» یا آن مقام دیگر که ربطی به حوزه خارجی ندارد، مینویسد که: «تاثیر برخی موضعگیریها، در ضربات به جبهه مقاومت در ماههای اخیر غیرقابلانکار است. سلاح کنار میگذاریم اگر اسرائیل سلاح کنار گذارد!»
یک جناح یا رویکرد یا فرد چقدر باید درمانده باشد که برای تحولاتی به این مهمی دنبال بهانههایی بگردد که مرغ پخته هم از آن خندهاش بگیرد. به اذعان خودشان فریب باور به تضمین شفاهی دیگران را خوردهاند و بشار اسد هم بدون ذرهای مقاومت همه چیز را گذاشت و با خانواده رفت مسکو و در منطقه نیز جلاد تلآویو دست به اسلحه است برای نابودی مردم و... حالا میگویند «با دشمنان مدارا» عامل شکست بوده.
حالا شما که این همه شعار میدهید، کجا را گرفتهاید؟ یا آن دیگری[سعید جلیلی] بدون هیچ دلیلی بهجای پذیرش اشتباههای ویرانگر خود میگوید که ما پشت خیمه دشمن رسیدهایم: «آن چیزی که مهم است، این است که در رویکرد خود دچار تردید نشویم. تردید، عامل اصلی شکست است. دشمن زمانی که میبیند ما به پشت خیمه او رسیدهایم، اقدام به ایجاد تردید میکند.» یادتان است پس از حمله آخر اسرائیل گفتید این حمله در حد چهارشنبهسوری محله فلاح تهران بود؟!
خوب شد که مقامرهبری فوری متذکر شدند و این کوچکشماریهای تجاوزات دشمن را رد کردند؛ و الا شما برای توجیه گذشته خود باید تا آخر خط بروید. شما که کوچکترین تحلیل واقعگرا از وضع منطقه نداشتید و ندارید و نظریهپردازان ارشد شما تا لحظه آخر هم معتقد بودند که اسد ماندنی است، حالا چطور یکباره علت شکست را یافتهاید؟
خُب؛ میخواستید هفته قبلش بنویسید که اسد به این علت که در ایران گفتهاند «با دشمنان مدارا» سقوط خواهد کرد. نه اینکه تا لحظه فرار اسد همچنان او را مستحکم و پایدار بدانید، ولی بعد که ساقط شد چنین تحلیلی را در نهایت درماندگی فکری، تحلیلی، سیاسی و بدتر از همه درماندگی اخلاقی ارائه کنید.
جالب است که از سخنان فرمانده محترم سپاه در مجلس و درباره سقوط اسد و اثر آن بر قدرت ایران نقل کرده که: «ما تضعیف نشدهایم و قدرت ایران کاهش نیافته است.»
خُب همین جمله نشان میدهد که حضور اسد در قدرت ایران اثری نداشته که عدمحضورش موجب اثر منفی شده باشد. بنابراین معلوم نیست این افراد در رسانههای خود دنبال اثبات درستی چه چیزی از گذشته هستند که بخواهند مسئولیت خراب شدن آن را بر دوش دیگران بیندازند؟
سیاست درماندگان به پایان رسیده است. سیاست محل تامین خیر عمومی است و نه محلی برای تسویهحساب و اغراض شخصی. شما به اندازه بشار اسد هم شجاعت ندارید که درماندگی خود را با صدای بلند اعلام کرد. او از این نظر درمانده نوعِ اول است. شما هنوز در پی توجیهی برای تحلیلها و نگرشهای بهغایت اشتباه گذشته خود هستید.
∎