صبحانه با زرافهها یک فیلم کمدی به کارگردانی سروش صحت بوده که اثری پر ستاره نیز به شمار میرود و بازیگرانی مثل هوتن شکیبا، بهرام رادان، بیژن بنفشه خواه، هادی حجازی فر و پژمان جمشیدی در آن به ایفای نقش پرداختهاند. این فیلم پس از فیلم جهان با من برقص ساخته سینمایی دوم سروش صحت میباشد. سروش صحت از آن دست فیلمسازانی است که به نظر میرسد رفته رفته به جهان خاص خود در فیلمهایش نزدیک شده و میتوان گفت آثار او سبک و دنیایی خاص و مخصوص به سروش صحت دارند و او در مسیر صاحب سبک شدن قرار دارد گرچه که هنوز با این امر فاصله دارد.
صبحانه با زرافهها در بین سه اثر کمدی در حال اکران که فیلمهای زودپز و هفتاد سی دو ضلع دیگر آن را تشکیل میدهند، حداقل یک سر و گردن بالاتر بوده و وضعیت بهتری دارد. این اتفاق دلایل زیادی دارد از نوع طراحی موقعیتهای کمدی گرفته تا مفهوم موجود در فیلم که در لایه دوم و در جریان قصه سعی در ساخت و انتقال آن دارد.
قصه صبحانه با زرافهها روایت چند دوست است که برای تحمل فضای خشک و خوشگذرانی بیشتر در مراسم عروسی دوستشان دست به استفاده از نوعی ماده مخدر میزنند که سرنوشت عجیبی را برای آنها رقم میزند. درباره ماده مخدر باید گفت که فیلم هشدار دهنده است، صبحانه با زرافهها سرنوشت تلخی را به تصویر میکشد که شروع آن از ابتدا با همین مصرف آغاز شده و باعث اتفاقات شوم بعدی میشود. پس از بیان قصه ابتدا از شوخیها شروع کنیم.
هشتاد درصد شوخیهای فیلم صبحانه با زرافهها دارای هویت هستند. بدان معنا که اگر بیست درصد شوخیهای جنسی، معمول و تکراری آثار کمدی را کنار بگذاریم، در سایر موارد با شوخیهایی مواجه هستیم که مختص به این فیلم و موقعیت این افراد بوده و در فیلم و جای دیگری خندهدار نیستند. اکثر شوخیها و لحظات کمدی آثار سینمای ایران بسیار عمومی بوده و معمولا در دیالوگها و یا اتفاقاتی خلاصه میشوند که در هر فیلم دیگری نیز میتوان آنها استفاده کرد و قابل جابجایی هستند، اما اکثر لحظات کمدی صبحانه با زرافهها اینگونه نیستند. این فرمولی است که سروش صحت در سریالهای خود نیز از آن استفاده کرده است.
فیلم در برخی موارد شوخیهای خود را میسازد، بدان معنا که در نیم ساعت ابتدایی فیلم شرایطی را تصویر میکند که در ابتدا خندهدار نیست، اما اثر در حال ساختن شوخی مختص به خود است و پس از آن با تکرار زیاد در ادامه فیلم تبدیل به شوخی و لحظات کمدی میشوند. علاوه بر آن شوخیها دارای کاشت و برداشت نیز هستند. برخی شوخیهای فیلم صبحانه با زرافهها در لحظهای از فیلم کاشته میشوند و ده الی پانزده دقیقه بعد تازه از آن برداشت شده و کمدی میسازند.
در واقع ما چند لحظه کمدی غیر فعال داریم که در روند قصه در جایی ناگهان فعال شده و شکل میگیرد. استفاده از شوخیهای کاشت و برداشت در فیلمنامه اتفاقی است که در اغلب کمدیهای سینمای ایران دیده نشده و معمولا شاهد کمدیهای یک بار مصرف سطحی هستیم. برای مثال شوخیهای دارای کاشت و برداشت، میتوان به مشت کاراکتر پویا (هوتن شکیبا) به مجتبی (بهرام رادان) و اتفاقات آخر فیلم اشاره کرد. همچین اتفاقات مربوط به نامزد پویا و دیده شدن او با شخص دیگری توسط مجتبی نیز همین ویژگی را دارد. صبحانه با زرافهها در واقع با استفاده از یک تناقض کمدی را در سطح قصه خود تشکیل میدهد و آن هم وجود افرادی به شدت بیخیال در یک موقعیت شدیدا بحرانی است که این تناقض کمدی میسازد.
بازیها در صبحانه با زرافهها به گونهای است که کاراکترها و بازیگران بسیار خوب با یکدیگر ترکیب شده و شیمی خوبی دارند. بیژن بنفشه خواه و هادی حجازی فر اما نسبت به دیگران شاخصتر هستند. هادی حجازی فر به موقع وارد فیلم شده و میتوان گفت اثر را نجات میدهد. در جایی که فیلم کمی کند شده و اتفاقات و موقعیتها به تکرار افتادهاند، یک کاراکتر جدید با بازی هادی حجازی فر وارد فیلم شده و این شرایط سکون را برهم میزند و بسیار هم خوب از پس نقش خود برآمده است.
فیلم صبحانه با زرافهها دارای مفهوم نیز میباشد. کارما، اتفاقات زنجیرهای و البته به شکلی پر رنگ مسئله بخشش و گذشت از مفاهیم موجود در فیلم هستند. این مفاهیم در لایه دوم بوده و به شکلی شعاری در نمیآیند، بلکه در قالب و در خدمت قصه رفته رفته شکل میگیرند. تمام اتفاقات شوم برای این افراد از کشتن یک عنکبوت آغاز شده و تا انتها ادامه مییابد، اما نکته کلیدی در این مسیر بخشش است.
در واقع در هر جایی از این مسیر شوم اگر بخشش اتفاق افتاده و این افراد یکدیگر را ببخشند این زنجیره ترسناک قطع میشود، اما عدم رضایت این افراد به بخشش، باعث حرکت این زنجیره تا انتها میشود تا جایی که دیگر راهی برای برگشت وجود ندارد. تاکید سروش صحت بر روی بخشش در این فیلم آن را تبدیل به دغدغه شماره یک فیلمساز کرده است. صحت تلاش کرده تا در کنار بعد کمدی، کمی مخاطب را نیز با بخشش و فواید آن روبرو کند.
هشدار اسپویل
اما این زنجیره ترسناکی که از آن صحبت کردیم چیست؟ در فیلمنامه اتفاقات جوری طراحی شدهاند که به شکل علت و معلولی کنار یکدیگر قرار گیرند و یک اتفاق به ظاهر کوچک را تبدیل به یک تراژدی کنند. کاراکتر مجتبی (بهرام رادان) در ابتدا یک عنکبوت را میکشد، چرا؟ چون در گذشته یک بار عنکبوتی به درون گوش او رفته بود. سایر کاراکترها در حال تلاش برای منصرف کردن او هستند و به او میگویند که عنکبوت را ببخشد اما مجتبی کار خود را میکند. پس از آن کاراکتر رضا (پژمان جمشیدی) از این اتفاق شاکی شده و مجتبی را به دلیل کشتن عنکبوت بیگناه نمیبخشد.
در اواخر فیلم مجتبی که باعث مرگ عنکبوت شده بود در یک درگیری با رضا کشته میشود و در واقع رضا باعث مرگ او میشود و سپس شخص سومی نیز وارد شده و او باعث مرگ رضا میشود. این همان زنجیره شوم است که با کشتن عنکبوت آغاز شده و سپس به مرگ کاراکتر مجتبی و رضا ختم میشود. هر جایی از این زنجیره را میتوان با بخشش متوقف کرد اما این بخشش توسط هیچ کاراکتری اتفاق نمیافتد. در واقع مفهوم و لزوم بخشش دغدغه اصلی فیلم صبحانه با زرافهها است که آن را در قالب یک قصه کمدی که به یک اتفاق تراژیک تبدیل میشود، روایت میکند.
در پایان باید گفت فیلم صبحانه با زرافهها یک کمدی قابل تماشا در بین انبوه کمدیهای زرد، سخیف، سطحی و بیمفهوم سینمای ایران است. اثری قابل بحث چه در بخش طراحی کمدی مختص به خود و چه در بخش دغدغه و مفهوم پشت آن. سروش صحت حال در مسیر فیلمسازی قرار گرفته و میتوان به پختهتر شدن او در ادامه این روند و مسیر امیدوار بود.
چرا که او جدای از تمام مسائل، مشخصا دغدغهمند بوده و تلاش دارد تا در آثار خود علاوه بر تلاش برای خنداندن مخاطب چیزی را نیز در لایه دوم برای فکر کردن او قرار دهد. دغدغه بخشش در فیلم صبحانه با زرافهها پر رنگ است و همچنین مرگ نیز دیگر دغدغه سروش صحت در فیلم بوده که البته این دغدغه با اثر قبلی او جهان با من برقص مشترک است. صبحانه با زرافهها قابل توجهترین کمدی چند سال اخیر سینمای ایران است.
منبع: گیمفا
منبع: faradeed-218554