سینمای کره جنوبی در سالهای اخیر خود را به عنوان یک قدرت جهانی در عرصه فیلمسازی تثبیت کرده است، با فیلم های تحسین برانگیزی مانند Parasite و Burning که موفقیتهای بزرگی از لحاظ تجاری و هنری بوده اند. این اعتبار به ژانر ترسناک نیز گسترش یافته است. فیلم های ترسناک کره ای توانایی خاصی در غرق کردن مخاطبان در داستان خود و در نهایت وحشت زده کرده آن ها دارند. در این مطلب می خواهیم شما را با ۱۰ مورد از ترسناک ترین، عجیب ترین و در عین حال هیجان انگیزترین فیلم های کره ای در ژانر ترسناک آشنا کنیم.
ترسناک ترین فیلم های کره ای
- ۱۰- Whispering Corridors (۱۹۹۸)
- ۹- Gonjiam: Haunted Asylum (۲۰۱۸)
- ۸- Three… Extremes (۲۰۰۴)
- ۷- A Tale of Two Sisters (۲۰۰۳)
- ۶- Sleep (۲۰۲۳)
- ۵- Train to Busan (۲۰۱۶)
- ۴- Thirst (۲۰۰۹)
- ۳- The Housemaid (۱۹۶۰)
- ۲- I Saw the Devil (۲۰۱۰)
- ۱- The Wailing (۲۰۱۶)
۱۰- Whispering Corridors (۱۹۹۸)
«به نظر شما مرده ها می توانند صحبت کنند؟». داستان فیلم کره ای Whispering Corridors در یک دبیرستان دخترانه اتفاق میافتد، جایی که کشف جسد یک معلم شایعاتی را درباره یک روح انتقامجو ایجاد میکند. سه دانش آموز سعی می کنند رازهای تاریک مدرسه را کشف کنند اما با وحشت های ماوراء الطبیعی و اجتماعی روبرو می شوند. مظاهر شبح وار با انتقاد از سیستم آموزشی سفت و سخت کره جنوبی (و شاید یک رگه اقتدارگرایانه گسترده تر در جامعه) در هم آمیخته است. این باعث می شود ترس های این داستان عمیقاً ریشه در واقعیت داشته باشند.
داستان با سرعتی عمداً آهسته پیش میرود و عناصر ترسناک آشکار در بیشتر زمانهای روایت کمتر دیده می شوند. در عوض، بیشتر تمرکز بر درامهای بین فردی و تصویری از زندگی در مدارس کره است. تنها ضعف واقعی این است که برخی از شخصیتهای دانش آموزان میتوانستند بیشتر و بهتر توسعه یابند. با این حال، صحنه ها و نماهای ویرانگری در فیلم کره ای راهروهای نجواگر وجود دارد، مانند صحنه ای که معلمی را آویزان از درخت پیدا می کنند.
۹- Gonjiam: Haunted Asylum (۲۰۱۸)
«وقتی وارد شویم، دیگر راه برگشتی نیست.» این فیلم در ژانر فرعی ویدیو پیدا شده بر روی گروهی یوتیوبر تمرکز دارد که وارد یک بیمارستان روانی متروکه و بدنام می شوند تا گذشته آن را کشف نمایند و این ماجراجویی را مستقیم از یوتیوب پخش می کنند. در حالی که رفته رفته به عمق این تیمارستان می روند، تیم با پدیده های ترسناک فزاینده ای روبرو می شود که آنها را مجبور می کند با بدترین ترس های خود روبرو شوند.
سبک واقع گرایانه فیلم گونجیام: تیمارستان متروکه (یا تیمارستان تسخیر شده) و طراحی صدای مسحور کننده آن باعث می شود که ترس ها نزدیک و ویرانگر باشند. کارگردان فیلم، جونگ بوم شیک، با دقت تعلیق ایجاد می کند و از فضای داخلی پوسیده یک تیمارستان برای ایجاد حس همیشه حاضر ترس و وحشت استفاده می کند. در مجموع، این یکی از بهترین فیلم های ترسناک در زیرژانر ویدیو پیدا شده در دهه گذشته است که از پتانسیل این فرمت به طور کامل استفاده می کند. به عنوان مثال، برداشت های طولانی و با دوربین دستی، حس خطر را تشدید میکند، و یک کلیپ ویدیویی ویرانگیز نیز وجود دارد که هر شش یوتیوبر را نشان میدهد، به این معنی که فردی خارج از گروه از آن ها فیلم گرفته است. از نظر مضامین فیلم، شاید نقدی از فرهنگ رسانه های اجتماعی در زیر این همه ترسناکی وجود داشته باشد.
۸- Three… Extremes (۲۰۰۴)
«می گویند بهترین انتقام آنی است که مدت ها بعد گرفته شود، اما دوست دارم مال من پرهیاهو باشد». Three… Extremes یک فیلم آنتالوژی ترسناک بوده که شامل سه داستان ناراحتکننده از کارگردانان تحسینشده آسیایی، تاکاشی میکه، فروت چان و پارک چان ووک است. بخش دوم، Cut، بر یک کارگردان ثروتمند سینما (لی بیونگ هون) متمرکز است که توسط یک مزاحم سادیست ربوده می شود. فرد مزاحم که به موفقیت های این کارگردانی حسادت می کند، او را بسته و تهدید می کند که همسرش را مثله می کند، مگر اینکه او یک عمل هولناک را انجام دهد.
طبق معمول، کارگردانی پارک به همان اندازه که آزار دهنده است شیک و استادانه نیز هست، با تصاویر بسیار دقیق و برخی سناریوهای واقعاً خونین. او به وضوح مجذوب ظرفیت بشر برای بیرحمی و شرارت است. به نظر می رسد این واقعیت که فیلم به بررسی کسب و کار سینما می پردازد نیز نشان دهنده ناامیدی خود او از این صنعت است. در مجموع، Three… Extremes یک گلچین قوی و مقدمه ای خوب برای جریانی سینمایی است که گاهی اوقات “وحشت جدید آسیا” نامیده می شود.
۷- A Tale of Two Sisters (۲۰۰۳)
«شما فقط چیزهایی را می بینید که ذهنتان به شما اجازه می دهد.» A Tale of Two Sisters یک تریلر روانشناختی درباره دو خواهر به نام های سو می (ایم سو جونگ) و سو یون (مون گئون یونگ) است که پس از مرگ مادرشان به خانه روستایی خانوادگی شان باز می گردند. در آنجا، آنها با خصومت نامادری شان (یوم جونگ آه) مواجه می شوند و اتفاقات ماوراء الطبیعه دیگری نیز آن ها را آزار می دهد. با پیشروی داستان، اسرار دفن شده خانوادگی و تروماهای روانی آشکار می شود که پیچش داستانی ویرانگری را خلق می کنند.
مانند گونجیام، داستان دو خواهر فیلمی است که بی وقفه حس ناراحتی و ترس را در مخاطب برمی انگیزد. فضای ظالمانه داستان با بازی های بی نقص، طراحی تولید باکیفیت، و فیلمبرداری ماهرانه لی مو گی، که شیطان را دیدم را نیز فیلمبرداری کرده است، همراه می شود. در مجموع، A Tale of Two Sisters برشی ستودنی از ترس کنترل شده و برجسته، با بن مایه های پنهان طنز تاریک و تراژدی شکسپیری است. این فیلم کره ای بسیار بهتر از بازسازی انگلیسی زبانش به نام The Uninvited با بازی امیلی براونینگ و الیزابت بنکس است.
۶- Sleep (۲۰۲۳)
«آنچه در تاریکی اتفاق می افتد در تاریکی نمی ماند.» خواب یک فیلم ترسناک روانشناختی است که اعتماد و وحشت را در یک محیط خانگی بررسی می کند. داستان در مورد هیون سو (لی سان کیون که به خاطر نقش اصلیاش در فیلم انگل شناخته میشود) و سو جین (جونگ یو می) زوج متاهلی را دنبال میکند که وقتی هیون سو در خواب رفتارهای آزاردهندهای از خود نشان میدهد، زندگیشان به آشوب کشیده میشود. چیزی که به عنوان یک اختلال خواب گردی ظاهراً بی ضرر شروع می شود، به زودی به ماجراهای خشن و عجیبی تبدیل می شود که سو جین را به طور فزاینده ای در پارانویا و ناامیدی برای پیدا کردن پاسخ فرو می برد.
فیلم با سرعتی تند و جذاب، پر از شگفتی ها و وارونه سازی ها روایت می شود. این فیلم همچنین با موفقیت چندین تم را با هم ترکیب می کند و بین ترسناک، درام و کمدی تاریک دائم در حال چرخش است. بخش اعظمی از این کیفیت به لطف بازیگری درجه یک بازیگران حاصل می شود. در نهایت، مفهوم خواب، ابزار غنی را برای کار کردن فراهم می کند. بونگ جون هو یکی از طرفداران پر و پا قرص این فیلم بود که Sleep را «بی نظیرترین فیلم ترسناک و هوشمندانه ترین فیلم اولی که در ۱۰ سال گذشته دیدم» نامیده است.
۵- Train to Busan (۲۰۱۶)
«وقتی قطار هیولاست، جایی برای فرار نیست.» هم ترسناک و هم سرگرمکننده، این فیلم زامبی محور کمتر شناخته شده پراضطراب، داستان سوک وو (گونگ یو) و دخترش سوآن (کیم سوآن) را دنبال میکند که سوار قطاری میشوند که در بحبوحه شیوع ناگهانی ویروس زامی کننده، در حال رفتن به بوسان است. فضای محدود بسته قطار تنش را تشدید کرده، هر واگن را به میدان جنگ تبدیل نموده و نشان می دهد که انسان های رقیب ممکن است تهدید واقعی باشند نه زامبی ها.
محصول نهایی یکی از لذت بخش ترین فیلم های زامبی محور در دهه گذشته است. قطار بوسان با اکشن بی امان، درام واقعی، و قهرمانان با شخصیت های چند لایه خود، کلیشه های این زیرژانر را بروز می کند. مانند فیلمهای کلاسیک زامبی محور جورج آ. رومرو، این فیلم نیز از داستان ترسناکش برای یک سری نقدهای اجتماعی استفاده میکند. این تلاش ها بیهوده نبود، زیرا قطار بوسان یک موفقیت بزرگ در عرصهی انتقادی و تجاری در شرق و غرب بود، و ادگار رایت، فیلمساز و بازیگر شیفته داستان زامبیها، آن را بهعنوان «بهترین فیلم زامبی که دیدهام» ستایش کرد.
۴- Thirst (۲۰۰۹)
«هر قطره خون بهایی دارد.» عطش یک فیلم خون آشامی با بازی سونگ کانگ هو در نقش سانگ هیون، کشیش کاتولیکی است که داوطلب آزمایش واکسنی برای درمان یک ویروس کشنده می شود، اما به طور ناخواسته به یک خون آشام تبدیل می شود. عطش تازه شکل گرفته او برای خون، اعتقادات مذهبی اش را به چالش می کشند، به ویژه زمانی که او درگیر یک رابطه عاشقانه پرشور و مخرب با تائه جو (کیم اوک بین) می شود، زنی متاهل که ناامیدانه برای فرار از زندگی پر از خشونت و بیرحمی اش تلاش می کند.
فیلمی که خلق می شود، بسیار شبک و به شکل خوشایندی پر از خونریزی است، فیلمی که از عناصر این ژانر برای ساختن داستانی ترسناک از عشق و اخلاقیات تسلیم شده استفاده میکند. همانطور که کارگردان توضیح می دهد: “این فقط یک فیلم ترسناک نیست، بلکه یک داستانی در مورد عشق ممنوعه نیز هست.” در واقع، فیلم به طرز چشمگیری به یکباره ترسناک، احساسی و به طور غیرمنتظره ای تفکر برانگیز است. این بیشتر در هنگام روایت پرده پایانی فیلم به نمایش گذاشته می شود، روایتی که انتظارات مخاطب را زیر و رو می کند. به همه این دلایل، عطش در زمان اکران مورد استقبال زیادی قرار گرفت و جایزه هیئت داوران آن سال در کن را از آن خود کرد.
۳- The Housemaid (۱۹۶۰)
«او فقط در خانه نیست، او در زندگی ما نیز حضور دارد». فیلم کلاسیک سینمای کره جنوبی، خدمتکار، داستان خانوادهای ثروتمند را روایت میکند که زندگیشان پس از استخدام یک خدمتکار دیوانه و فریبکار، از کنترل خارج میشود. داستان در مورد دونگ سیک (کیم جین کیو)، یک معلم موسیقی است که رابطه عاشقانه اش با خدمتکار خانه (لی یون شیم) مجموعه ای از اتفاقات غم انگیز را رقم می زند. با تشدید تنش ها، نمای ظاهراً بی نقص این خانواده فرو می ریزد و حرص، حسادت و خیانت را آشکار می کند.
این فیلم یک چرخه کابوسوار از کشمکش های قدرت، قتل و فریب است که برای تاثیرگذاری بیشتر به شکل سیاه و سفید فیلمبرداری شده و تقریباً به طور کامل در یک خانه اتفاق میافتد. این یک نمونه فوقالعاده از عناصر پراکنده و فضاهای محدود است که برای بزرگتر کردن میزان تاثیرگذاری بر مخاطب استفاده میشود. از لحاظ موضوعی، کارگردان کیم کی یونگ به مشکلات خانوادگی و مشکلات حفظ خانواده در کنار هم توجه دارد (مفاهیمی که در فیلم های Woman of Fire و Woman of Fire ’82 ،از دیگر ساخته های او نیز به چشم می خورد)، و این ایده ها را با صداقتی ترسناک بررسی می کند.
۲- I Saw the Devil (۲۰۱۰)
«شاید شما یک هیولا باشید، اما من بدترم.» شیطان را دیدم یک تریلر انتقام جویانه پرتنش است که یک مامور مخفی به نام کیم سو هیون (لی بیونگ هون) را در برابر یک قاتل سریالی سادیستی به نام جانگ کیونگ چول (چوی مین سیک) قرار می دهد. پس از قتل نامزدش، سو هیون شروع به تعقیب و شکار قاتل می کند و مجموعه ای از مجازات های روحی و جسمی را علیه او ترتیب می دهد. با محو شدن مرز بین عدالت و انتقام، هر دو مرد وارد چرخه ای از خشونت فزاینده می شوند.
علیرغم اینکه یک سری صحنه های تکمیلی و خالی از تنش پر شده است (زمان روایت ۱۴۴ دقیقه ای غیرضروری به نظر می رسد)، I Saw the Devil به عنوان یک تریلر تاریک و پرتنش در نهایت کیفیت ممکن قرار دارد. خشونت انفجاری و به یاد ماندنی است، در حالی که نقب عمیق فیلم به عمق تاریک امیال انسان، هوشمندانه و طنین انداز است. بازیگران نقش های اصلی با بازی های متعهدانه خود، بار اصلی داستان را به دوش کشیده و به رفتارهای هولناک یکدیگر واکنشی تکان دهنده تر از قبل می دهند. تصویر مهیج چوی مین سیک از قاتل سریالی و بازی لی بیونگ هون در نقش منتقم زجر کشیده داستان، پویایی قانعکنندهای را ایجاد میکند. همه اینها در یک رویارویی نهایی حماسی و مناسب به اوج می رسد.
۱- The Wailing (۲۰۱۶)
«شیطان در نمی زند – وارد می شود.» وقتی نوبت به ترسناک ترین فیلم ساخت سینمای کره جنوبی می رسد، در رتبه ای بالاتر از این داستان معمایی ماوراءالطبیعه هولناک و ویرانگر دشوار است. The Wailing در مورد یک افسر پلیس به نام جونگ گو (کواک دو وون) است که در حال بررسی یک سری حوادث عجیب و خشونت آمیز در یک روستای دورافتاده است. ورود یک مرد ژاپنی مرموز (جون کونیمورا) به روستا، شایعاتی را در مورد نفرین ها و تسخیرهای شیطانی ایجاد می کند که جونگ گو را مجبور می سازد تا با نیروهای بسیار فراتر از درک او مقابله کند.
از اینجا، داستان به تشدید تنش ادامه میدهد و موضوعاتی مانند جنگیری، مردم خشمگین، شیاطین و زامبیها را در بر می گیرد. با این حال، ساختار روایت فیلم مرموزتر و مبهمتر از آن چیزی است که از فیلمهای معمول این ژانر انتظار میرود. فیلم شیون، مفاهیم ترسناک و رئالیسم روانشناختی را با فولکلور واقعی کرهای ترکیب میکند و بیانیهای تند درباره ترس، ایمان و ناشناختهها میسازد. فراتر از آن، The Wailing یک دستاورد چشمگیر در زمینه فضا و تصاویر است، فیلمی که دارای فیلمبرداری فوقالعاده تاریک از همکار بونگ جون هو، هونگ کیونگ-پیو است. هوشمند، دراماتیک، و به شکل غیرقابل انکاری ترسناک، The Wailing یک فیلم کره ای ترسناک کلاسیک مدرن است.
∎