به گزارش «اطلاعات آنلاین»، شرایط این روزهای باشگاه پرسپولیس با روند ایده آلی که سرخپوشان طی سالهای اخیر داشته اند و اغلب به قهرمانی و افتخارآفرینی آنان منتج شده است همخوانی ندارد. بحران آنها را در آغوش گرفته است و در این میان آنچه بیشتر جلب توجه می کند و محل انتقاد واقع شده نفر اول کادر فنی آنها یعنی گاریدوی اسپانیایی است؛ مردی که هنوز هم بسیاری از کارشناسان به دیده تردید به عملکرد او می نگرند و معتقدند برای تصمیم گرفتن درباره او - بخوانید اخراجش- زود است. در این میان تنها عاملی که آنها را دچار تردید کرده است جایگاه خوب سرخپوشان در جدول است. تیمی که با صدر جدول تنها ۴ امتیار فاصله دارد و البته یک بازی کمتر در مقایسه با سپاهان صدرنشین انجام داده با همین آمار می تواند رای به ماندگاری سرمربی خود دهد. به تعبیر دیگر برکناری سرمربی یتمی که اینجای جدول ایستاده اقدامی با تبعات فراوان خواهد بود که در گذشته کشورهای عربی با آن صبر و حوصله اندک خود نیز دست به آن نمی زدند.
اما این تنها یک روی سکه است؛ سطح توقعات طرفداران پرسپولیس در این سالها با توجه به نتایج درخشانی که تیم شان کسب کرده به اندازه ای بالا رفته که تاب کمترین لغزشی را ندارند.
گاریدو برود یا بماند؟ این مهمترین سوال این روزهای پرسپولیس است که البته تمکله ای با این مضمون دارد که؛ آیا همه مشکلات در سلول های خاکستری مغز این مرد اسپانیای خلاصه می شود؟ آیا افت بازیکنانی چون علی علیپور که برای بازگشت وی به اردوگاه سرخ فرش قرمز پهن کرده بودند، تنها در ناتوانی گاردیو در بهره وری از توانایی وی خلاصه می شود یا اساسا این بازگشت از اول نادرست بوده است؟ این موضوع درباره بازیکنانی دیگر چون عیسی آل کثیر و فرشاد احمدزاده و ... صدق می کند.
همین معما وقتی با جایگاه سرخپوشان در جدول تلفیق می شود نشان می دهد که برکناری چنین مربی ای به مثابه عملیاتی مبهم که نتیجه اش قالب پیش بینی نیست می ماند.
از سوی دیگر گزینه های پیش روی مدیران پرسپولیس آنقدر وسوسه کننده نیستند که هوادار این تیم را امیدوار سازند. به طوی مثال از مهدی تارتار سرمربی گل گهر یاد می شود اما تارتار به همان اندازه ای که در این سالها در تیم های غیر مدعی موفق بوده اما برای پرسپولیسِ همواره مدعی حکم هندوانه در بسته را دارد.
نکته دیگری که این روزها به گوش می رسد تلاش مدیران پرسپولیس برای راضی کردن گاریدو به پذیری آنالیزوری به مهرداد خانبان است؛ ظاهرا آنها حلقه گمشده را این فرد می دانند و تا شب گذشته نیز بر اساس اخبار رسیده گاریدو به این درخواست پاسخ مثبت نداده است.
درباره توانمندی های خانبان و این موضوع که چرا گاریدو در برابر این موضوع انعطلاف نشان نمی دهد فعلا نظری نمی دهیم و همه چیز را به گذر زمان می سپاریم اما اینکه اراده ای بخواهد یک آنالیزور را در نقش «سوپرمن» و ناجی بزرگ ظاهر کند و تصورش بر این است که همه مشکلات پرسپولیس با حضور این فرد رفع خواهد شد کمی عجیب به نظر می رسد.
مسلما آنهایی که با دقت بیشتر و البته آگاهی بالاتری اتفاقات و روند این پرسپولیس را دنبال می کنند می دانند که برای برون رفت آنها از این بن بست فنی اهرم هایی قویتر نیز نیاز است. مشکلات روحی این تیم و اخباری مبنی بر عدم همدلی بازیکنان و البته بدبینی سرمربی به چندین نفر آنها و ... سایه ای بلند بر پیکره پرسپولیس انداخته و عبور از این موانع تنها با به کارگیری یک آنالیزور ممکن نیست. حضور فردی چون کریم باقری روی نیمکت این امید را به طرفداران پرسپولیس داده بود که حداقل تیم شان از بعد روحی و روانی و انضباطی در بهترین فرم باشد و ایضا سیدجلال حسینی نیز می تواند در این وادی نقش آفرینی کند اما باید دید گاریدو که به این دو نفر دور داده است یا خیر. از نقطه نظر فنی نیز با احترام به خانبان باید اعلام کنیم که بی شک افرادی چون کریم باقری و سیدجلال حسینی با آن سابقه درخشان فوتبالی و آنقدر از فضای روز فوتبال ایران و موضوعات فنی اش دور نیستند که نتوانند نقطه نظرات کارساز فنی به گاردیو بدهند، منتهای اینجا نیز باید پرسید آیا این دو نفر دامنه کاری قابل توجهی در اختیار دارند؟
برای یافتن ریشه مشکلات این تیم باید منتظر ماند و دید آیا خود مرد اسپانیایی لب به سخن می گشاید و با بیان صحبت هایی تازه ابهامات را می زداید؟ باید صبر کرد و دید با تمام نقدهای درست فنی که به روند تیم او و خود او می شود آیا دلایلی را مطرح می کند که بخشی از هجمه را از روی دوش او برداشته و به سمت و سوی دیگری ببرد.
به گزارش «اطلاعات آنلاین»، شرایط این روزهای باشگاه پرسپولیس با روند ایده آلی که سرخپوشان طی سالهای اخیر داشته اند و اغلب به قهرمانی و افتخارآفرینی آنان منتج شده است همخوانی ندارد. بحران آنها را در آغوش گرفته است و در این میان آنچه بیشتر جلب توجه می کند و محل انتقاد واقع شده نفر اول کادر فنی آنها یعنی گاریدوی اسپانیایی است؛ مردی که هنوز هم بسیاری از کارشناسان به دیده تردید به عملکرد او می نگرند و معتقدند برای تصمیم گرفتن درباره او - بخوانید اخراجش- زود است. در این میان تنها عاملی که آنها را دچار تردید کرده است جایگاه خوب سرخپوشان در جدول است. تیمی که با صدر جدول تنها ۴ امتیار فاصله دارد و البته یک بازی کمتر در مقایسه با سپاهان صدرنشین انجام داده با همین آمار می تواند رای به ماندگاری سرمربی خود دهد. به تعبیر دیگر برکناری سرمربی یتمی که اینجای جدول ایستاده اقدامی با تبعات فراوان خواهد بود که در گذشته کشورهای عربی با آن صبر و حوصله اندک خود نیز دست به آن نمی زدند.
اما این تنها یک روی سکه است؛ سطح توقعات طرفداران پرسپولیس در این سالها با توجه به نتایج درخشانی که تیم شان کسب کرده به اندازه ای بالا رفته که تاب کمترین لغزشی را ندارند.
گاریدو برود یا بماند؟ این مهمترین سوال این روزهای پرسپولیس است که البته تمکله ای با این مضمون دارد که؛ آیا همه مشکلات در سلول های خاکستری مغز این مرد اسپانیای خلاصه می شود؟ آیا افت بازیکنانی چون علی علیپور که برای بازگشت وی به اردوگاه سرخ فرش قرمز پهن کرده بودند، تنها در ناتوانی گاردیو در بهره وری از توانایی وی خلاصه می شود یا اساسا این بازگشت از اول نادرست بوده است؟ این موضوع درباره بازیکنانی دیگر چون عیسی آل کثیر و فرشاد احمدزاده و ... صدق می کند.
همین معما وقتی با جایگاه سرخپوشان در جدول تلفیق می شود نشان می دهد که برکناری چنین مربی ای به مثابه عملیاتی مبهم که نتیجه اش قالب پیش بینی نیست می ماند.
از سوی دیگر گزینه های پیش روی مدیران پرسپولیس آنقدر وسوسه کننده نیستند که هوادار این تیم را امیدوار سازند. به طوی مثال از مهدی تارتار سرمربی گل گهر یاد می شود اما تارتار به همان اندازه ای که در این سالها در تیم های غیر مدعی موفق بوده اما برای پرسپولیسِ همواره مدعی حکم هندوانه در بسته را دارد.
نکته دیگری که این روزها به گوش می رسد تلاش مدیران پرسپولیس برای راضی کردن گاریدو به پذیری آنالیزوری به مهرداد خانبان است؛ ظاهرا آنها حلقه گمشده را این فرد می دانند و تا شب گذشته نیز بر اساس اخبار رسیده گاریدو به این درخواست پاسخ مثبت نداده است.
درباره توانمندی های خانبان و این موضوع که چرا گاریدو در برابر این موضوع انعطلاف نشان نمی دهد فعلا نظری نمی دهیم و همه چیز را به گذر زمان می سپاریم اما اینکه اراده ای بخواهد یک آنالیزور را در نقش «سوپرمن» و ناجی بزرگ ظاهر کند و تصورش بر این است که همه مشکلات پرسپولیس با حضور این فرد رفع خواهد شد کمی عجیب به نظر می رسد.
مسلما آنهایی که با دقت بیشتر و البته آگاهی بالاتری اتفاقات و روند این پرسپولیس را دنبال می کنند می دانند که برای برون رفت آنها از این بن بست فنی اهرم هایی قویتر نیز نیاز است. مشکلات روحی این تیم و اخباری مبنی بر عدم همدلی بازیکنان و البته بدبینی سرمربی به چندین نفر آنها و ... سایه ای بلند بر پیکره پرسپولیس انداخته و عبور از این موانع تنها با به کارگیری یک آنالیزور ممکن نیست. حضور فردی چون کریم باقری روی نیمکت این امید را به طرفداران پرسپولیس داده بود که حداقل تیم شان از بعد روحی و روانی و انضباطی در بهترین فرم باشد و ایضا سیدجلال حسینی نیز می تواند در این وادی نقش آفرینی کند اما باید دید گاریدو که به این دو نفر دور داده است یا خیر. از نقطه نظر فنی نیز با احترام به خانبان باید اعلام کنیم که بی شک افرادی چون کریم باقری و سیدجلال حسینی با آن سابقه درخشان فوتبالی و آنقدر از فضای روز فوتبال ایران و موضوعات فنی اش دور نیستند که نتوانند نقطه نظرات کارساز فنی به گاردیو بدهند، منتهای اینجا نیز باید پرسید آیا این دو نفر دامنه کاری قابل توجهی در اختیار دارند؟
برای یافتن ریشه مشکلات این تیم باید منتظر ماند و دید آیا خود مرد اسپانیایی لب به سخن می گشاید و با بیان صحبت هایی تازه ابهامات را می زداید؟ باید صبر کرد و دید با تمام نقدهای درست فنی که به روند تیم او و خود او می شود آیا دلایلی را مطرح می کند که بخشی از هجمه را از روی دوش او برداشته و به سمت و سوی دیگری ببرد.