روزنامه همشهری نوشت: در مسئله حجاب تفاوت معناداری بین «واقعیت» و «احساس واقعیت» وجود دارد؛ درحالیکه غالب مردم (بیش از ۸۰درصد) به حجاب اعتقاد و آن را بهعنوان یک الزام اجتماعی باور دارند اما اکثر مردم آنچه از باور جامعه درک و احساس میکنند بهکلی متفاوت با این واقعیت است. این مسئله گویای اهمیت جنگشناختی و غلبه ذهنیت بر عینیت است و ناشی از بزرگنمایی و جعل واقعیت در رسانه تفسیر میشود و نقطه تمرکز جریان غربگرا در ایران بر بزرگنمایی این «ناواقعیت احساسی» به جای «حقیقت میدانی حجاب» و متعاقب آن مسئلهزایی از حجاب و بحرانآفرینی پیرامون آن شکل گرفته است. با بررسی چندین نظرسنجی و پیمایش معتبر میتوان این حقیقت را بهتر درککرد:
گزارش انجمن دانشآموختگان علوم اجتماعی دانشگاه تهران بر اساس ۶ پیمایش و مطالعه کلان ملی که ۶ ماه قبل از حـوادث پاییز۱۴۰۱ تا خرداد۱۴۰۲ انجام شده است:
*اعتقاد به حجاب:۸۴ درصد بانوان به حجاب بهعنوان یک حکم دینی اعتقاد دارند.
* اخلاقی بودن حجاب: ۸۶.۲درصد بانوان رنگ لباس خود را طوری انتخاب میکنند که جلب توجه نکند و ۹۵درصد پوشش خود را طوری انتخاب میکنند که در امنیت باشند.
*الزامآور بودن حجاب: ۸۶.۵درصد بانوان رعایت حجاب در جامعه را لازم میدانند.
*رابطهمندی پوشش و عفت:۷۳درصد بانوان حجاب را با عفت مرتبط میدانند.
*تفاوت ۵ برابری «احساس» و «واقعیت» حجاب: درحالیکه واقعیت بیحجابی ۶.۴درصد است جامعه احساس میکند ۳۰درصد بانوان بیحجاب هستند.همچنین درحالیکه ۸۴درصد بانوان به حجاب بهعنوان یک حکم دینی اعتقاد دارند تلقی ۶۷درصد مردم است که اکثر مردم به حجاب اعتقاد ندارند.