گروه اقتصادی: در روزهایی که افزایش قیمت سوخت و بحرانهای مرتبط با تأمین بنزین به بحثهای داغ محافل عمومی و سیاسی کشور تبدیل شده، آمارها پرده از واقعیتهای شگفتانگیزی برمیدارند. بر اساس آمارنامه شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی، کشور روزانه حدود ۱۵ میلیون لیتر بنزین وارد میکند. این در حالی است که به گفته رئیس مجلس، بین ۲۵ تا ۳۰ میلیون لیتر بنزین بهصورت سازمانیافته قاچاق میشود. اگر این حجم قاچاق متوقف شود، نه تنها دیگر نیازی به واردات بنزین نداریم، بلکه میتوانیم به یکی از صادرکنندگان بزرگ این فرآورده تبدیل شویم. اما چرا این بحران همچنان ادامه دارد؟
به گزارش بولتن نیوز، قاچاق سوخت، با ارقام حیرتانگیزش، یکی از معضلات اساسی اقتصاد انرژی کشور است. این پدیده نه تنها موجب هدررفت منابع ارزشمند میشود، بلکه ریشه در مشکلات ساختاری و ضعف نظارتی دارد. وقتی روزانه ۲۵ تا ۳۰ میلیون لیتر بنزین قاچاق میشود، این سؤال اساسی مطرح میشود: چرا چنین فعالیت گستردهای که آثار آن بهوضوح در آمارها نمایان است، مهار نمیشود؟ پاسخ را شاید بتوان در نبود اراده جدی، ساختارهای فسادزده و ضعف مدیریت جستوجو کرد.
آمارها نشان میدهد مصرف بنزین در کشور به حدود ۱۰۰ میلیون لیتر در روز رسیده است؛ عددی که به گفته کارشناسان، بخش زیادی از آن نتیجه مستقیم ناکارآمدی صنعت خودروسازی داخلی است. خودروهای تولیدشده در کارخانههای دولتی و شبهدولتی بهطور متوسط دو برابر استاندارد جهانی سوخت مصرف میکنند. این در حالی است که با بهرهگیری از فناوریهای مدرن و بهینهسازی تولید، میتوان مصرف بنزین را بهطور چشمگیری کاهش داد.
تکنولوژی روز دنیا در خودروسازی به کاهش ۳۰ تا ۴۰ درصدی مصرف سوخت منجر شده است. این تحول، نه یک رؤیا، بلکه یک ضرورت برای صنعتی است که سالهاست با حمایتهای بیپایان دولتی به تولید خودروهایی بیکیفیت و پرمصرف ادامه داده است.
از دیگر راهحلهای عملی، جایگزینی خودروهای برقی با مدلهای بنزینی است. این تغییر میتواند تحولی بنیادین در مصرف بنزین کشور ایجاد کند. استفاده از خودروهای برقی نه تنها باعث صرفهجویی در هزینههای انرژی میشود، بلکه آثار زیستمحیطی مثبتی مانند کاهش آلودگی هوا و کاهش انتشار گازهای گلخانهای به همراه دارد.
با وجود این، تحول در حوزه خودروهای برقی نیازمند زیرساختهایی نظیر توسعه ایستگاههای شارژ، حمایت از تولیدکنندگان داخلی و تسهیل واردات خودروهای برقی است. دولت، بهعنوان اصلیترین بازیگر در این حوزه، باید نقشی اساسی در این تحولات ایفا کند.
متأسفانه، به جای اینکه دولت بر اصلاحات ساختاری و ریشهای تمرکز کند، همواره راهحلهایی ارائه میشود که فشار مضاعفی را بر مردم وارد میکند. افزایش قیمت بنزین، محدودیتهای بیشتر و سایر اقدامات مشابه، راهکارهایی موقت و ناکارآمد هستند که در بلندمدت نیز کمکی به حل بحران نمیکنند.
در حالی که دولت میتواند با مقابله جدی با قاچاق سوخت و اصلاح صنعت خودروسازی داخلی، بخش بزرگی از مشکلات را حل کند، این سیاستها اغلب قربانی نگاه کوتاهمدت و اولویتدهی به منافع گروههای خاص میشوند.
بحران سوخت در کشور، با وجود چالشهای گسترده، فرصتی طلایی برای تحول در اقتصاد انرژی است. اگر دولت ارادهای جدی برای مقابله با قاچاق سازمانیافته و اصلاح صنعت خودروسازی داشته باشد، نه تنها میتوان از واردات بنزین بینیاز شد، بلکه زمینه صادرات این محصول ارزشمند نیز فراهم خواهد شد.
این راهکارها، در کنار گسترش خودروهای برقی و کاهش مصرف داخلی، میتوانند به جای افزایش فشار بر مردم، مسیری پایدار و منطقی برای حل بحران سوخت کشور ایجاد کنند. آیا دولت این بار قدمی جدی در این مسیر برمیدارد؟ یا همچنان سیاستهای ناکارآمد، این فرصت بزرگ را از دست خواهد داد؟
∎