هفته یازدهم رقابتهای لیگ برتر فوتبال ایران امروز هم با دو بازی دیگر پیگیری میشود که هم استقلال و هم پرسپولیس به مصاف رقبا میروند. فارغ از پرداختن به این موضوع که پرسپولیس در صورت کسب برد در بازی امروز صدرنشین میشود یا اینکه استقلالِ پوستانداخته با پیتسو موسیمانه یکی دیگر از نمایشهای مهم را پیشرو دارد، حضور یحیی گلمحمدی در یک سمت از این رقابتها، به اندازه همان استقلال و پرسپولیس جذاب است. یحیی امروز قرار است با تیم فولاد رودرروی استقلال قرار بگیرد تا این بازی علاوهبر عنوان مهمترین بازی روز، مهمترین بازی هفته هم لقب بگیرد. استقلال نیاز به واکاوی چندانی ندارد؛ این تیم بعد از کسب نتایج بحثبرانگیز با جواد نکونام، روی صندلی سرمربیگری تغییر ایجاد کرد و حالا هم که پیتسو موسیمانه آفریقایی زمام امور را به دست گرفته است. پیتسو در استقلال شروع خوبی نداشته ولی او در همین مدت توانسته این تیم را دوباره منسجم کند. بهترین عملکردش هم مقابل الاهلی عربستان بود که همگان شکست راحتی برای استقلال متصور بودند ولی تیم موسیمانه شجاعتر از چیزی نشان داد که در باور بگنجد. آنها با ارائه یک بازی خوب، صدرنشین لیگ نخبگان را در عربستان متوقف کردند و حالا با روحیه بالا به لیگ برتر برگشتهاند. البته اوضاع استقلال در لیگ اصلا خوب نیست؛ آنها بعد از 10 بازی، 11امتیازی هستند و در رده یازدهم جدول ردهبندی جا خوش کردهاند. تیمی که ابتدای فصل با آن همه بازیکن جدید و گرانقیمت یکی از مدعیان اصلی قهرمانی محسوب میشد، حالا یکی از قعرنشینان لیگ است که امید دارد با موسیمانه از این گرفتاری رهایی یابد. البته امروز هم کار راحتی نخواهند داشت، بهویژه اینکه آن سو روی نیمکت تیم رقیب، یحیی گلمحمدی نشسته است. یحیی بدون ذرهای تردید، بهترین و شایستهترین مربی ایرانی سالهای اخیر فوتبال ایران است. او در روزهایی که نیمکت تیم ملی در پی «ایرانیزهشدن» بود، به دلیل فعالیت در شبکههای اجتماعی در روزهای خاص ایران، از فهرست گزینهها خط خورد تا یکی مثل امیر قلعهنویی هدایت تیم ملی را بر عهده بگیرد. درست است که قلعهنویی با ثبت پنج عنوان قهرمانی در لیگ برتر، فعلا پرافتخارترین مربی ایرانی این لیگ محسوب میشود، ولی چه کسی هست که نداند جادوی قهرمانی او بیش از یک دهه است که بیاثر شده و از سال 1392 به این طرف، دیگر نتوانسته تیمی را قهرمان کند. در عوض یحیی گلمحمدی، پرچمدار نسل نوی مربیان ایرانی است که کارنامهاش در فوتبال این کشور حرفهای زیادی برای گفتن دارد. او چندین قهرمانی متعدد با پرسپولیس در لیگ برتر، جام حذفی و سوپرجام دارد و از همه مهمتر اینکه با همین تیم تجربه رسیدن به فینال لیگ قهرمانان آسیا را هم در کارنامه ثبت کرده است. پس بدیهی است که حق او بالاتر از هر مربی ایرانی دیگری، نشستن روی نیمکت تیم ملی در پروژه ایرانیکردن آن بود. البته شاید این ذهنیت نخنما شکل بگیرد که قهرمانی با پرسپولیس با آن تیم منسجمی که بنایش از سالها قبل گذاشته شده کار چندان دشواری نیست، ولی مرور کارنامه یحیی در عرصه مربیگری این فرضیه را باطل میکند. مثال نقضش روشن است؛ شهرخودرو در تاریخ فوتبال ایران چه زمانی توانسته بود سهمیه حضور در رقابتهای آسیایی را کسب کند؟ دقیقا روزگای که یحیی در تیم غیرمدعی مشهدی مربیگری میکرد، نشان داده بود که آینده از آنِ اوست. اتفاقا بهواسطه همان عملکرد بود که چشم مسئولان وقتِ پرسپولیس را گرفت و بعد برای نوشتن تاریخ نوین، راهی پرسپولیس شد. درست است که در پرسپولیس اسیر بیمهری یا اختلاف با مدیریتی شد که آگاهانه یا با توصیه از تمدید قرارداد او سر باز زد و مسیر آنها از یکدیگر جدا شد، ولی یحیی این روزها دوباره برای اثبات اینکه بهترین مربی ایرانی حال حاضر لیگ برتر است، آستین بالا زده است. او قرار بود بعد از پرسپولیس راهی تبریز شود و هدایت تراکتور را به دست بگیرد ولی بروز شایعاتی مبنیبر عدم صدور مجوز برایش برای نشستن روی نیمکت این تیم، مسیرش را از شمال ایران به جنوب کشاند و او را سرمربی تیم فولاد کرد. تیمی بحرانزده که فصل گذشته خوششانس بود که به لیگ یک سقوط نکرد و در واپسین لحظات، بقایش در لیگ برتر را قطعی کرد. فولاد در این فصل هم چندان فعالیتی در بازار برای خریدن ستارههای اسمی نداشت تا بسیاری از دشواری کار یحیی در این تیم بگویند ولی جالب است که حالا تیمِ یحیی با 18 امتیاز در رده پنجم جدول ردهبندی است و در جمع مدعیان جا خوش کرده. فولاد از این همه بازی فقط دو بار باخته که یکی مقابل پرسپولیس در هفتههای نخست بود که هنوز شاکله و استخوانبندیاش جان نگرفته بود. هرچند برای معرفی یحیی در فولاد، این گزاره که تیمش در رده پنجم است به قدر کافی نمیتواند ترسیمکننده متمایزشدنش باشد. فولاد با یحیی گلمحمدی، بهترین شروع یک دهه اخیر را تجربه کرده که این مورد بهخوبی متفاوتبودن کار این سرمربی را نشان میدهد. کار متفاوت یحیی در فولاد آنقدر به چشم آمد که سپاهان پس از آنکه قید همکاری با ژوزه مورایس را زد دست روی یحیی گذاشت تا او را از اهواز به اصفهان ببرد و روی نیمکت زردپوشان بنشاند؛ خواستهای که با مخالفت اهوازی و البته اتفاقات دیگر پشت پرده عملی نشد تا ماجراجوییهای این مربی ایرانی در فولاد همچنان ادامه داشته باشد.
حالا در آستانه بازی استقلال با فولاد و اگر شکست هفته دومی تیم یحیی برابر پرسپولیس به پای جا نیفتادن این تیم اهوازی گذاشته شود، باید از مچاندازی یحیی و موسیمانه بهعنوان مهمترین تقابل اندیشهها که یک سویش تفکر و فلسفه بهترین مربی ایرانی است و سوی دیگرش میل به خارجیهای رزومهدار، به عنوان برترین تقابل هفته یاد کرد. این بازی خواهناخواه، حتی با علم به اینکه به لحاظ مهرهای دو تیم قابل مقایسه نیستند، مهمترین بازی روز است؛ چون یک پای آن یحیی به عنوان نماد نسل نوی فوتبال ایران قرار گرفته و هر رقابتش با یک مربی خارجی برای درک بیشتر تواناییهای او حائز اهمیت است. هرچند بالاتر از این موارد، کارنامه تقابلهای گلمحمدی با استقلالیها هم همیشه جذابیتهای خاص خودش را داشته است.