شناسهٔ خبر: 70127184 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: طرفداری | لینک خبر

بهداشت روانی چست

صاحب‌خبر -

تعريف به معناي حالت روانشناختي

بهداشت روان ، حالت سازگاري نسبتا خوب ، احساس بهزيستي  و شكوفايي و توان و استعدادهاي شخصي.

اين حالت را مكاتب و روانشناسان به صورت متفاوتي بيان كرده اند. فرويد : هماهنگي شخصيتي ، انسان گراها :

خودشكوفايي ، فرانكل : كسي كه مسئوليت هدايت زندگي و سرنوشت خود را بپذيرد و معناي مناسبي براي زندگي خود داشته باشد. 

دو تفاوت بهداشت روان و سلامت روان

فعاليت اصلي بهداشت رواني مبتني بر پيشگيري است در حالي كه سلامت روان در نتيجه فعاليتهاي انسان در زمينه بهداشت رواني و درمان بيماريهاي رواني به دست مي آيد. به تعبيري ديگر بهداشت رواني هم مقدمه سلامت روان است و هم حافظ بقاي آن.

روانشناسي سلامت ميدان تازهاي از روانشناسي است كه به مطالعه نقش عوامل روانشناختي در ميدان گسترش بيماري در سازش و كنار آمدن با عوامل فشارزا و افزايش سلامت مردم مي پردازد.  

 

 

اهميت بهدات رواني

آمارهاي جهاني نشان مي دهد كه امروزه بيماريهاي مزمني نظير ديابت ، سرطان ، بيماريهاي قلبي – عروقي و ريوي وهمچنين حوادث و صدمات از دلايل اصلي مرگ مير محسوب ميشوند.

اين بيماريها شديدا تحت تأثير عوامل رواني ، محيطي و سبك زندگي است.كه به طور بالقوه قابل پيشگيري و تغيير است. 

اهداف بهداشت رواني

بهداشت رواني بخشي از بهداشت عمومي است و هر هدفي كه بهداشت عمومي دنبال كند بهداشت رواني نيز دنبال ميكند با اين تفاوت كه بهداشت رواني با سلامت و بهزيستي رواني سروكار دارد ولي بهداشت عمومي با سلامت جسماني.

هدف مهم بهداشت عمومي و رواني پيشگيري از بيماريها است. 

هدف بعدي : كنترل تندرستي و كمك به طولانيتر كردن عمر و زندگي. 

سه نوع پيشگيري :

 اوليه : جلوگيري از بيماري قبل از وقوع آن

 ثانويه : جلوگيري از عود يا تشديد بيمارياي كه قبلا تشخيص داده شده

 ثالثيه : تقليل ميزان ناتواني ناشي از بيماري براي دستيابي به بالاترين سطح عملكرد. 

ملاكهاي بهنجاري و نابهنجاري

براي تحقق اهداف بهداشت رواني و تشخيص و درمان و پيشگيري از بيماري رواني لازم است از نابهنجاري رواني و ملاكهاي آن بحث شود.

بيماري رواني به همه اختلالات و نابهنجاريهاي رواني قابل تشخيص اطلاق ميشود.

اختلال رواني : حالاتي مزاجياند كه ويژگي تغيير و دگرگوني در تفكر ، خلق و خو ، يا رفتار يا تركيبي از آنها دارندكه با ناراحتي و يا اختلال در عملكرد همراه است.

برخي ملاكهاي نابهنجاري

انحراف از ميانگين : هر رفتاري كه در يك جامعه يا فرهنگ نادر باشد. دو سوم تا سه چهارم حد مياني جامعه. سوال

: آيا فردي با بهره هوشي بالا جزو نابهنجارها خواهد بود؟

انحراف از ايده آل : انحراف از استاندارد و حد مطلوبي كه بيشتر مردم براي رسيدن به آن كوشش مي كنند.( ايده آل ). ارزيابي : جامعه استانداردهاي اندكي دارد كه مردم درباره آنها توافق داشته باشند و همچنين استانداردها در طول زمان تغيير مي كنند. 

احساس ناراحتي در درون : اين رويكرد به نتايج رفتار تمركز دارد. در اين رويكرد رفتار در صورتي نابهنجار است كه احساس ناراحتي ، اضطراب ، يا گناه را در فرد ايجاد كند يا به نحوي براي ديگران زيان آور باشد. ارزيابي: اگر كسي از درون احساس شادي و شعف كند ولي در عين حال رفتارش براي ديگران عجيب و غريب باشد ، آيا اين رفتار نابهنجار تلقي خواهد شد؟

ناتواني در كاركرد موثر : اكثر مردم قادرند به عنوان عضوي موثر در جامعه زندگي كنند. ولي افرادي هم هستند كه توانايي انطباق با خواسته هاي جامعه يا عملكرد تأثيرگذار را ندارند. به طور مثال رفتار فرد بيكاركه در خيابان زندگي ميكند هر چند خودش اين شيوه زندگي را انتخاب كرده باشد آيا نابهنجار نخواهد بود؟ 

اما شايد بتوان براي رفتار نابهنجار سه ملاك را عنوان كرد:

رفتاري نابهنجار است كه انحرافي باشد. رفتار نامعمول رفتاري است كه از آنچه در فرهنگ مقبول است منحرف شده است. مانند آنكه آدم ها روزي هفت بار دوش نمي گيرند.

رفتاري نابهنجار است كه ناسازگارانه باشد. يعني به كارآمدي و كارايي فرد لطمه بزند . مانند اينكه شخصي اينگونه معتقد باشد: مرگ مردم به خاطر تنفس من است پس من از خانه بيرون نمي روم.

رفتاري نابهنجار است كه عذاب آورباشد. خود شخص از كارهايش در رنج و عذاب است. 

مباني انسان شناسي

نكته مهم : هر مكتبي بر اساس شناختي كه از انسان دارد كوشيده است تا راه رسيدن به كمال و سعادت را با ارائهبرنامه هايي معرفي كند.

به نظر شما مكاتبي چون روان تحليل گري ( كه انسان را تحت تأثير تجارب اوليه كودكي آنهم تجارب جنسي و پرخاشگري ميداند ) ، رفتارگرايي ( كه انسان را تا مرز ماشين پايين آورده و همه را در چارچوب محرك و پاسخ ميداند ) و ... ميتوانند راه درست رسيدن به سعادت و سلامت را نشان دهند؟ 

و آيا صاحبان مكاتبي كه دستاوردهاي خود را از طريق آزمون و خطا به دست مي آورند شايسته تصميم گيري براي سلامت انسانها هستند.