هانا کامکار، خواننده، نویسنده و بازیگر، تجربهٔ بازی بیحجاب در فیلم «شاهد» را «وصف ناشدنی» توصیف کرد و گفت تا قبل از اعتراضهای سال ۱۴۰۱ تصور نمیکرد روزی در ایران به صورت بیحجاب در فیلمی بازی کند.
فیلم «شاهد» ساخته نادر ساعیور که بدون رعایت سانسور حجاب اجباری بازیگران زن در داخل ایران ساخته شده، از تازهترین محصولات جریان قدرتگرفتۀ سینمای زیرزمینی ایران است. این فیلم شهریور ۱۴۰۳ برندهٔ جایزه بهترین فیلم بخش افقهای گسترشیافتۀ جشنوارهٔ معتبر ونیز شد.
هانا کامکار در فیلم «شاهد» نقش زنی را ایفا میکند که یک آموزشگاه رقص را اداره میکند و از سوی همسرش با خشونت خانگی روبروست. همسر او از ماموران امنیتی حکومت جمهوری اسلامی معرفی میشود.
مریم بوبانی، نادر نادرپور و غزل شجاعی از دیگر بازیگران این فیلم هستند.
هانا کامکار که برآمده از خانوادهای نامدار در موسیقی ایران است، در کنار فعالیت در عرصه موسیقی به عنوان نوازنده و خواننده کار بازیگری را از اوایل دهه ۸۰ خورشیدی با بازی در چند نمایش و سریال تلویزیونی آغاز کرد. او ازجمله بازیگران نمایش «ترانههای محلی» به کارگردانی محمد رحمانیان بود که اجرایش در سالهای ابتدایی دهه ۹۰ خورشیدی با استقبال روبرو شد.
هانا کامکار که به تازگی از ایران خارج شده در گفتوگو با پادکست «صحنۀ» رادیو فردا توضیحاتی درباره بازی در فیلم «شاهد» و فضای کنونی فرهنگ و هنر ایران داد.
او با اشاره به سوابق تحصیلیاش در سینما و فعالیتهای نمایشیاش به عنوان بازیگر در تئاتر گفت: من ازنظر خوانندگی سرکوب میشدم. نمیتوانستم به آن جایگاهی که دوست داشتم برسم به همین دلیل بازی میکردم. پیشنهاد بیشتر از سوی تلویزیون میشد اما چون خانوادهٔ ما با تلویزیون همکاری نمیکند، با آنها کار نکردم. در سینما هم پیشنهادهای خوبی نمیشد. مثلا نقش زنان کرد به من پیشنهاد میشد که اصلا ضد کرد بود. در راستای باورهای من در زمینه کردها نبود. یا محصول ارگانهایی بود که من نمیخواستم با آنها کار کنم. البته در فیلم «فروشنده» آقای فرهادی و یا فیلم «فروغ» آقای کوثری به عنوان خواننده کار کردم. تا اینکه پیشنهاد بازی در فیلم «شاهد» مطرح شد.
خانم کامکار میگوید تا پیش از اتفاقات سال ۱۴۰۱ حضور باحجاب در صحنه برایش مسئله نبود: «نه تنها در بازیگری بلکه در خوانندگی هم حجاب مسئله نبود. من باحجاب کنسرت میدادم یا در تئاتر باحجاب بازی میکردم. نه اینکه حجاب، مسئله نباشد اما برای منِ هانا کامکار، مسئلۀ اصلی، خوانندگی زنان بود. برایم رساندن صدای زن مسئله بود. موضع من در مخالفت با ممنوعیت صدای زنان مشخص بود. سال ۹۶ که لو رفت دارم تکخوانی میکنم با دردسرها و مشکلات زیادی مواجه شدم. دغدغهٔ اصلی من خواندن بود ولی از ۱۴۰۱ دیدم نمیتوانم حجاب را هم بپذیرم. من هیچ مشکلی با بیحجاب بازی کردن در فیلم «شاهد» نداشتم. خود واقعیام را میخواستم زندگی کنم. من کلا حجاب را برداشته بودم پس از «قتل ژینا امینی».
نادر ساعیور، کارگردان فیلم «شاهد» پیش از ساخت این فیلم آثار دیگری از جمله «نامو» و «بیپایان» را ساخته بود. فیلمهایی که همگی مضامینی برخلاف خواستههای حکومت دارند و در ایران نمایش داده نشدند. هانا کامکار میگوید تا پیش از بازی در فیلم «شاهد» شناختی از نادر ساعیور نداشت: «من هیچ شناختی از آقای ساعیور و آثارشان نداشتم. پیشنهاد بازی در فیلم را یکی از دوستانم که از عوامل فیلم بود، مطرح کرد. شرایط روحی افتضاحی هم در آن روزها داشتم. خودم را از همه چیز منع کرده بودم. هیچ کاری نمیکردم. فقط به شکل زیرزمینی در استودیو، آهنگ ضبط میکردم و میخواندم. بعد کمکم با آقای ساعیور آشنا شدم. من با اتکا به اینکه مشاور این پروژه جعفر پناهی است و دوستانم در آن جزو عوامل هستند و حضور مریم بوبانی به عنوان نقش اصلی و اینکه شرایط فیلم مطلوب بود کار را پذیرفتم.
هانا کامکار در عین حال میگوید پیش از فیلم «شاهد» در چند فیلم کوتاهِ بدون مجوز بازی کرده بود: «من پیش از دوران کرونا، در چند فیلم کوتاه بدون مجوز بازی کرده بودم. البته باحجاب بازی کردم به خاطر شرایط اجتماعی آن زمان. این را هم بگویم که فیلمنامهٔ یک فیلم بلند داستانی را از زمان دانشجویی شروع به نوشتن کرده بودم درباره پدربزرگم استاد حسن کامکار. در دوران کرونا، فیلمنامه را تمام کردم. همان زمان هم تصورم این بود که حاضر نیستم این فیلم را باحجاب بسازم. برای همین آن زمان فکر میکردم در خارج از ایران آن را بسازم. این را به دوستان و همکارانم همان زمان گفتم. یعنی این را پیش از خیزش ژینا گفته بودم. بعد که ساخت فیلمهای بیحجاب آغاز شد و پیشنهاد فیلم «شاهد» آمد با خودم گفتم چه جالب. من هم میخواستم فیلمم را اینگونه بسازم. در نتیجه آمادگیاش را داشتم اما اصلا تصور اینکه روزی در ایران بیحجاب فیلم بازی کنم نداشتم.
هانا کامکار درباره قدرت گرفتن سینمای زیرزمینی در سالهای اخیر در ایران به پادکست «صحنه» گفت: «خیلیهایمان فکر میکردیم سینمای زیرزمینی هنوز ضعیف است و پانگرفته. چون آدمهای خیلی حرفهای به دلایل مختلف جرات نمیکردند با آن همکاری کنند. اما الان میبینیم فیلمهای خوبی در این جریان ساخته میشود. الان افرادی از بدنهٔ سینمای رسمی ایران جدا شدهاند و دیگر نمیخواهند آن کارها را انجام بدهند و دوست دارند در سینمایی که صادق است مشارکت کنند. سینمایی که حاضر نیست به هر قیمتی چیزهایی را بپذیرد. من البته نمیگویم سینمای بدنهٔ ایران ناصادق است. اما آنها مجبورند به خاطر مجوز و زندگیشان که من درکشان میکنم چیزهایی را بپذیرند. سینمای غیررسمی دارد آزادی را زندگی میکند. امیدوارم روزی برسد که اصلا خط کشی سینمای رسمی و غیررسمی در ایران وجود نداشته باشد.»
هانا کامکار در فیلم «شاهد» نقش محوری اما به نسبت کوتاهی دارد. او کوتاهی نقشش در چنین فیلمی را مهم نمیداند: «برایم کوتاهی نقش در چنین فیلمی، مهم نبود. علاوه بر اینکه در فیلم بیحجاب هستم، میخوانم و میرقصم. در فیلم خودم هستم. این خیلی برایم دلچسب بود. آن اولین سکانسی که قرار بود گرفته بشود و موهای من باز بود، تجربه عجیبی بود. نمیتوانم وصف کنم که آن لحظه چه حسی داشتم. قابل وصف نیست. مهم این بود که خودم بودم. چیزی به زور دور من پیچیده نشده بود. من حتی در فیلمهای کوتاهی که بازی کرده بودم به خاطر فیزیکم از کشهایی که برای درد دست استفاده میشود به دورم میپیچاندند تا فیزیکم زیاد دیده نشود. با چنان وضعیتی آدم چگونه میتوانست بازی کند؟ در شاهد هیچ کدام از این موارد نبود. دوربین را از این زاویه نگذار و از این زاویه بگذار تا فلان اتفاق نیفتد و فلان چیز دیده نشود، نبود. و بگویم خیلی از دختران و زنان سینمای ایران درگیر چنین مشکلاتی هستند. و بسیار لطمه دیدهاند و من متاسفم از این شرایط و تبریک میگویم به آنها که با این شرایط نقشهای ماندگاری خلق کردهاند.»
هانا کامکار درباره برخی تغییرات شکل گرفته در باورها و عملکرد تعدادی از سینماگران ایرانی در عدم همکاری با جریان سینمای رسمی از لزوم اتحاد میان همه فعالان فرهنگی و هنری صحبت میکند و میگوید جریان سینمای غیررسمی هنوز مانند نوزادی است که نیاز به نگهداری و پرورش دارد: «با درود به بزرگانی که این جریان را آغاز کردند اما فکر میکنم این جریان همچنان یک نوزاد است و باید از آن نگهداری کرد و روی تربیت آن کار کرد. خیلی نیاز به این دارد که ما دچار چند دستگی نشویم. اتحاد و یکپارچگیمان را حفظ کنیم. امیدوارم مجبور نشویم سالها این جریان را نگه داریم. امیدوارم خیلی زودتر جریان اصلی سینمای ایران بشود. میدانم خیلی از بچههایی که در جریان رسمی کار میکنند آن سیستم را دوست ندارند. امیدوارم این نوزاد تربیت درستی پیدا کند و تحت یک سری فشارها قرار نگیرد. بخصوص از بیرون ایران. اینکه اگر فلان چیز را نگفتی پس از ما نیستی و به فلان فستیوال نمیروی. نباید این طور باشد که حتما درباره حجاب و همجنسگرایی و زنان حرف بزند.»
هانا کامکار درباره خروج تعداد قابل توجهی از سینماگران و هنرمندان ایرانی در دو سال اخیر از ایران ابراز امیدواری میکند هر هنرمندی بتواند مطابق خواستهاش در خارج از کشور فعالیت کند: «امیدوارم آرتیستی که از ایران بیرون میآید آن چیزی که دلش میخواهد انجام دهد و بسازد. نه آن چیزی که زمانه میخواهد. این اصلا درست نیست. آرتیست باید آزاد باشد کاری که دوست دارد را بسازد و خلق کند. اگر خط کشی باشد که دیگر آرت نیست. هنر سفارشی میشود. از ایرانیهای بیرون ایران هم میخواهم که از هنرمندان بیرون آمده از ایران پشتیبانی بکنند. این را همان موقع که درون ایران هم بودم میگفتم. بلیت فیلمها و تئاترها و کنسرتهایشان را بخرند.»
هانا کامکار میگوید قصد دارد در زمینه فیلمسازی و خوانندگی به فعالیتهایش در خارج از ایران ادامه بدهد اما تاکید می کند با انتظار زیادی از کشور خارج نشده است: «تصویر ذهنی که به خودم داده بودم این نبود که برای بازیگری بیایم به خاطر اینکه میدانم اینجا شرایط برای بازیگری بسیار پرچالش است و تصور اینکه حتما بازی میکنم ممکن است فرد را دچار سرخوردگی کند. اما اگر شرایطی پیش بیاید که در فیلم یا تئاتری هم کار کنم با کمال میل انجام خواهم داد.»
کل گفتوگو با هانا کامکار را در پادکست صحنه بشنوید.
- 128 kbps | MP3
- 64 kbps | MP3
-
بابک غفوری آذر
بابک غفوریآذر تهیهکننده پادکست «صحنه» در رادیوفرداست و در این پادکست تحولات حوزه سینما و تئاتر را دنبال میکند. او که از سال ۱۳۸۹ به رادیوفردا پیوست، گزارشهای تحقیقی مختلفی را نیز درباره اتفاقات دهۀ اول استقرار حکومت جمهوری اسلامی منتشر کرده است. بابک غفوری آذر روزنامهنگاری را از سال ۱۳۸۰ در ایران آغاز کرده است.
دنبال کردن عضویت