به گزارش خبرگزاری تسنیم از قم، حضرت فاطمه(س) حقیقت ناشناخته هستی و ناموس خداست که در معارف آموزههای دینی و پیش اهل بیت عصمت و طهارت(ع) آنچنان با عظمت از ایشان یاد شده تا جایی که به عنوان حبیبه خدا و انسیه حوراء و ام ابیها تعبیر شده است.
زن به عنوان وجه تکاملی و نیمه دوم مرد در آفرینش که به فرموده قرآن و خلقناکم ازواجا، همواره میتواند به عنوان یک پیشران و کنشگر فعال در حفظ ترمیم و بالندگی روابط انسانی در مسیر زندگی نقش آفرین باشد، چرا که انسان موجودی است مرکب از اندیشه، احساس و رفتار. نقطه احساسی و کانون عواطف در وجود انسان بیش از مرد در وجود زن نهادینه شده است و خداوند زن را مظهر جمالیه قرار داده همچنان که مرد را مظهر جلالیه قرار داده است.
حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها به عنوان یک سرمشق، الگو و اسوه که نه فقط برای زنان و بانوان زمان خودش، بلکه برای تمام زنان طول تاریخ بشریت میتواند سروری کند، الگویی است کامل و نمونه تا جایی که وقتی از زنان زمان امام صادق (ع) محضر ایشان شرفیاب میشوند سوال میکنند که ما برای حفظ ایمان و تقویت بندگی میخواهیم ازدواج نکنیم، امام صادق علیه السلام میفرماید: اگر ازدواج نکردن نشانه کمال بود مادر ما حضرت زهرا (س) لیاقت بیشتری داشتند و سزاوارتر به این معنا بودند. یعنی فاطمه زهرا (س) میشود یک شاخص برای اداره یک الگوی کامل زن ایدهآل.
از طرف دیگر ما سه نگاه در مورد زن داریم یک نگاه، نگاه متحجرانه که زن را ضعیفه میداند زن را موجود دست دوم که فقط قابلیت استفاده ابزاری یا نگاه فرودستی به زن در آن لحاظ میشود، نگاه دوم نگاه افراطی به زن است که زن را به جای ضعیفه سلیطه میداند. زنگرایی افراطی که به بهانه اینکه حقوق زن باید استیفا شود به زن به شکل عجیبی و در حد خدایگانی در اجتماع و روابط انسانی به زن نقش میدهد.
زن یک سلطان میشود و میخواهد برای خودش فرمانروایی کند، اسلام با هر دو نگاه افراطی و تفریطی مبارزه کرده است هم با جاهلیتی که زن را ضعیفه میداند هم با جاهلیت مدرن که زن را سلیطه میداند مبارزه کرده است و بلکه زن را عفیفه میداند.
زن به عنوان یک ریحانه، موجود لطیفی که میتواند اعضا و جوارح پیکر وجودی اجتماع را به هم برساند، باعث ادامه نسل شود، کانون گرم خانواده را به عنوان سلول موثر جامعه تقویت کند و در عین حال زن میتواند خودش موتور محرکه برای ترغیب و تشویق مردان و فرزندان به سوی ارزشهای انسانی شود، همچنان که نمونههای زیادی در طول تاریخ در این مسئله داشتیم.
حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها الگو و اسوه زنان است، همچنان که در سیره ایشان هم در بعد ارتباط با خدا که جنبه معنوی و قدسی آن چنان عبودیت و بندگی را به نحو تمام و کمال به تصویر میکشد و در مسائل فردی و خانوادگی سبک زندگی و زیست مومنانهای را ترویج میکنند که شوهرداری، خانهداری، فرزندداری و رعایت حقوق همسایگان به زیبایی تصویر کشیده میشود.
در نقش آفرینی در مسائل اجتماعی نیز آنجا که لازم است حضرت زهرا سلاماللهعلیها به میدان میآیند و حضور به هنگام و به اندازه در مسائل اجتماعی و دفاع از جبهه حق انجام میدهد. پس حضرت فاطمه سلام الله علیها الگوی سوم زن برای تمام زنان طول تاریخ است. آن چه که در رفتار و سیره عملی آن حضرت هم مشاهده میکنیم آن است که وقتی زنان مدینه برای عیادت در ایام مجروحیت ایشان قبل از شهادت به محضرشان میرسند، زنان مدینه را توبیخ میکنند و متذکر میشوند که شما برای دفاع از ولایت و پای کار امام زمانتان نیامدید و شوهران شما نیز مقصر بودند و بخشی از سبب این تقصیر به شما برمیگردد و بخشی از آن به شما زنان برمیگردد و حضرت با این کارشان یک نهضت عاطفی و شورانگیزی نسبت جریان زنان مدینه و کوتاهی آنها نسبت به پای کار امام زمانشان آمدن را بر ملا میکنند.
میبینیم که حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها به عنوان حامی و پشتیبان جبهه مقاومت آن روز هم نسبت به غزواتی که حضرت محمد(ص) و امیرالمؤمنین(ع) تشریف میبردند که بیش از هشتاد غزوه بود، حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها کسی بود که در مدینه میماندند. نه تنها خانه و فرزندان بلکه فضای جامعه آن روز مدینه را مدیریت میکردند. وقتی پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) از جنگ بر میگشتند، ایشان به مداوا و پرستاری از مجروحان و افرادی که عزیزانشان را در جنگ از دست داده بودند، میپرداختند.
اینها همه راهبریهای اجتماعی بود که باید توسط زنان رقم میخورد و حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها پیشگام در این عرصهها بودند. به هر حال حضرت فاطمه(س) به عنوان الگوی بیخاتمه یک نمونه کامل از بحث حضور زن و نقش مفید و موثر در اجتماع است و اعتبار واقعی زن در طول زندگی را تفسیر و تبیین کردند.
امیدواریم که خدا به ما توفیق بدهد از رهروان آن بانو باشیم و زنان دختران و مادران جهان خصوصا جوامع اسلامی بتوانند با الگوگیری از این شخصیت بزرگوار خوشبختی و سعادت دنیا آخرت را برای خود داشته باشند.
نویسنده: حجت الاسلام محمد باقر ولدان، پژوهشگر و استاد حوزه و دانشگاه
انتهای پیام/
∎