فرارو- دانشگاه تهران، از همان لحظات ابتدایی تأسیس خود، همچون شمعی فروزان در دل تاریکیهای سیاسی و اجتماعی ایران میدرخشید. این نهاد نه تنها مکانی برای آموزش و پژوهش بود، بلکه به مرکزی پرجنب و جوش برای شکلگیری جریانهای فکری و سیاسی تبدیل شد که در تاریخ معاصر ایران اثرات عمیقی بر جای گذاشت.
به گزارش فرارو، با تأسیس دانشگاه در سال ۱۳۱۳ به فرمان رضاشاه، مسیری جدید برای آموزش و فرهنگ در کشور گشوده شد، اما آنچه که دانشگاه تهران را از همان ابتدا متمایز کرد، نقش شگرف آن در تحولات سیاسی و اجتماعی ایران بود. دانشگاه تهران به سرعت به محلی برای اعتراضات و جنبشهای دانشجویی تبدیل شد. این جنبشها ابتدا از مطالبات صنفی آغاز شد، اما پس از شهریور ۱۳۲۰، با گشایش فضای سیاسی، به حرکتی عمیقتر و پرقدرتتر علیه نهادهای استبدادی تبدیل شد.
ظهور احزاب و گروههای سیاسی مختلف، صدای دانشجویان را برای اعتراض به ظلم و بیعدالتی در سراسر کشور بلندتر کرد. آنها دیگر تنها به مطالبات صنفی خود اکتفا نمیکردند؛ آنها به آتش مبارزه علیه استعمار، فساد و استبداد پیوسته بودند. در این دوران، جریانهای فکری مختلف نظیر چپ، مذهبی و ملی، در دانشگاهها به شکوفایی رسید و دانشجویان به روحانیان، روشنفکران و ملیگرایان پیوستند تا در کنار هم علیه استعمار مبارزه کنند. تأسیس «سازمان صنفی دانشجویان دانشگاه تهران» نماد این همبستگی و تلاش مشترک بود؛ تلاشی که نه تنها به سیاست داخلی ایران، بلکه به سرنوشت ملت نیز شکل میداد.
در میان این تحولات، جنبش ملی کردن صنعت نفت به یکی از بزرگترین نقاط عطف تاریخ معاصر ایران تبدیل شد. دانشگاه تهران در قلب این نهضت قرار داشت و به عنوان کانون اصلی اعتراضات علیه استعمار انگلیس شناخته میشد. دانشجویان این دانشگاه نه تنها به اعتراض میپرداختند، بلکه با ایمان و ارادهای استوار، در صف مقدم مبارزات قرار میگرفتند و گاهی با جان خود از آرمانهای آزادی و استقلال دفاع میکردند. دانشگاه تهران در این دوران به یک نماد مقاومت تبدیل شد، جایی که نسل جدید ایران برای دستیابی به آزادی و عدالت مبارزه میکرد.