شناسهٔ خبر: 70093622 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: بولتن‌نیوز | لینک خبر

پروژه سوریه ناآرام، برای برخی منفعت زاست

از ناکارآمدی سیاست در عرصه داخلی تا مشوقان خارجی آشوب

آشوب و ناآرامی ها در سوریه، در بیش از یک دهه اخیر ماحصل تعارضات و تضادهایی ست که در قالب گسل ها و شکاف های قومی – مذهبی – ایدئولوژیکی بسط یافته اند که آبشخور آن به عنوان زمینه و کاتالیزور به حوزه سیاست برمی گردد. به بیان روشن تر مختصات هرج و مرج ها که به دستاویزی برای آشوب در سوریه تبدیل شده اند در اصل موضوعی است که می توان آن را معمای امنیت در سور

صاحب‌خبر -

گروه بین الملل: آشوب و ناآرامی ها در سوریه، در بیش از یک دهه اخیر ماحصل تعارضات و تضادهایی ست که در قالب گسل ها و شکاف های قومی – مذهبی – ایدئولوژیکی بسط یافته اند که آبشخور آن به عنوان زمینه و کاتالیزور به حوزه سیاست برمی گردد. به بیان روشن تر مختصات هرج و مرج ها که به دستاویزی برای آشوب در سوریه تبدیل شده اند در اصل موضوعی است که می توان آن را معمای امنیت در سوریه دانست که از حوزه سیاست داخلی و خارجی نشات گرفته و اکنون به شبحی خانمان سوز در این کشور تبدیل شده است.

به گزارش بولتن نیوز ،حال پرسش اصلی این است که ماجرای معمای امنیت در سوریه چیست؟ در واقع در کنار آنچه به مثابه ناکارآمدی سیاست ورزی است که تسری آن منجر به خلق تعارضات ساختاری و ظهور خشونت شده، آیا محرک و مشوق های دیگری نیز وجود داشته است؟ به عبارت بهتر ارتباط میان انتفاع از هرج و مرج و معمایی به نام امنیت در سوریه چیست؟

واقعیت امر این است که معمای امنیت در سوریه و تلاش برای آشوب زایی در آن، انعکاسی از شرایط و موقعیت سوریه از یکسو و وضعیت منطقه ای از سوی دیگر است. به واقع آنچه امروز در سوریه در حال روی دادن است نتیجه تلاشی دوسویه در حوزه داخلی سوریه و خارج از آن می باشد. بطوریکه خروج شبه نظامیان مسلح و اعلام رسانه ای آنها جهت تقابل با دولت سوریه و تلاش برای سرنگونی ساختار حاکم، در کنار تلاش های منطقه ای برای دامن زدن به این تعارضات، به معنای واقعی ارتباط میان مفهوم امنیت و معمایی که به دنبال پاسخ بدان آن هستیم را روشن می کند.

واقعیت امر این است که سوریه ناآرام می تواند بخشی از پروژه تلاش های منطقه ای برای دولت هایی باشد که سعی می کنند تهدیدات درون مرزی خود را به داخل سوریه انتقال دهند و با خلق تعارضات ولو مصنوعی به گونه ای به سمت عینیت بخشی منافع از یکسو و تبدیل چالش های داخلی به فرصت آفرینی خارجی برای خود از سوی دیگر، اهدافشان را دنبال کنند. این بدان معناست که با رهگیری عوامل تعارضی و با برون سپاری اهدافشان به نیابتی ها از هر سنخ فکری و ایدئولوژیکی، روند جابجایی تهدیدات از درون مرزهای خود به درون خاک سوریه را نشانه گرفته اند. مسئله ای که در ارتباط با ترکیه و اسرائیل به وضوح قابل رویت و قابل استناد می باشد.

نکته آخر اینکه، برای درک معمای امنیت در سوریه باید به دنبال نشانه هایی بود که در بردار هزینه و منفعت ها تعریف می گردد. بطوریکه با شناخت منتفعین ازناآرامی ها در سوریه به راحتی می توان دریافت های امنیتی را از علل وقوع و استمرار ناآرامی ها شناسایی و بررسی کرد.