شناسهٔ خبر: 70090726 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: جهان نیوز | لینک خبر

کودتا؟ حکومت نظامی؟ در سئول چه خبر است؟

فروردین‌ماه سال‌جاری بود که حزب دموکرات کره‌جنوبی (DP) به‌عنوان حزب اصلی اپوزیسیون به رهبری «لی جه میونگ» رقیب انتخاباتی رئیس‌جمهور مستقر، موفق شد در بیست‌و‌دومین انتخابات پارلمانی کره‌جنوبی، 175 کرسی از مجموع 300 کرسی را به‌دست آورد.

صاحب‌خبر -
به گزارش جهان نیوز به نقل از فرهیختگان، اگر در کره‌شمالی حکومت برای کنترل مردم تانک‌ها را تا در منازل مردم برده است، در کره‌جنوبی نیز اوضاع چندان بهتر نیست؛ تفاوت زره‌پوش‌ها در دو نیمه شبه‌جزیره کره، میان استقرار در کوچه یا خیابان است.  روز گذشته (سه‌شنبه؛ 13 آذر، سه دسامبر) زره‌پوش‌های ارتش کره‌جنوبی در خیابان‌های سئول پایتخت مستقر شدند تا حکومت نظامی را به دستور «یون سوک یول» رئیس‌جمهور این کشور اجرا کنند. رسانه‌ها گزارش کرده‌اند اختلافات میان دولت و اپوزیسیون که پارلمان را در اختیار دارند، بر سر لایحه بودجه ایجاد شده است. 

فروردین‌ماه سال‌جاری بود که حزب دموکرات کره‌جنوبی (DP) به‌عنوان حزب اصلی اپوزیسیون به رهبری «لی جه میونگ» رقیب انتخاباتی رئیس‌جمهور مستقر، موفق شد در بیست‌و‌دومین انتخابات پارلمانی کره‌جنوبی، 175 کرسی از مجموع 300 کرسی را به‌دست آورد. 

با تشکیل پارلمان جدید، مخالفان کشمکش‌های زیادی با دولت یول تجربه کردند. در مقابل رئیس‌جمهور بار‌ها تلاش کرد با حق وتوی خود در برابر مصوبات و تصمیمات پارلمان مقاومت کند. با این حال در جنگ بر سر لایحه بودجه، یول نمی‌توانست از حق وتوی خود در برابر تغییراتی که پارلمان در آن ایجاد کرده بود، استفاده کند. علاوه بر اختلافات سیاسی، رئیس‌جمهور و همسرش در پرونده‌های متعدد فساد درگیرند به‌طوری که اپوزیسیون طرح‌هایی برای برکناری او به این بهانه تدارک دیده‌ است.

گفته می‌شود احتمالاً مخالفان قصد اجرایی کردن این طرح‌ها را داشته‌اند که رئیس‌جمهور با اعلام حکومت نظامی به آن پاسخ داده است. این مسئله را می‌توان از اظهارات یول نیز دریافت. او ادعا کرده مخالفان درصدد کودتا علیه وی بوده‌اند. رئیس‌جمهور کره‌جنوبی روز گذشته در جریان سخنرانی زنده تلویزیونی اعلام حکومت نظامی اضطراری را تلاشی برای محافظت از کشورش در برابر «نیرو‌های کمونیست» دانست.

یول در این سخنرانی گفت: «برای محافظت از کره‌جنوبی لیبرال در برابر تهدید‌های نیرو‌های کمونیست کره‌شمالی و از بین بردن عناصر ضد دولتی، من حکومت نظامی اضطراری اعلام می‌کنم.»رئیس‌جمهور کره‌جنوبی، ژنرال «پارک آن‌ سو» را به‌عنوان فرمانده حکومت نظامی منصوب کرده است. او پس از انتصاب در قالب فرماندهی کل حکومت نظامی کره‌جنوبی در بیانیه‌ای اعلام کرد که هدف اصلی دستورات جدید، «خائنان به وطن» هستند.

این بیانیه از مردم عادی خواسته بود نگران نباشند زیرا حکومت نظامی با هدف برقراری نظم و مقابله با تهدیدات داخلی اجرا شده است. با وجود تمکین ارتش به دستورات فرماندهی کل حکومت نظامی، واحد‌هایی از پلیس از اجرای دستورات آن خودداری کردند.

از سویی دیگر نمایندگان معترض و مخالف با وجود محاصره پارلمان توسط نیرو‌های نظامی وارد ساختمان اصلی این نهاد شده و با 190 رأی، حکومت نظامی را لغو کردند. با این حال به نظر نمی‌رسد رئیس‌جمهور قصدی برای اجرای قانون داشته باشد.

کره‌جنوبی با آغاز قرن بیست‌و‌یکم از دیکتاتوری به دموکراسی چرخید اما فاقد یک نظم دموکراتیک نهادینه شده است؛ هرچند توسعه اقتصادی آن باعث پوشیده شدن این ضعف شده. 

تبعات
تحولات شکل گرفته در کره‌جنوبی در صورت ادامه یافتن تنش‌ها تبعاتی در پی دارد. در ادامه این تبعات مورد بررسی قرار گرفته‌اند: 

1. تقویت قدرت یا پاکسازی ارتش
اگر دولت مستقر کره‌جنوبی بتواند در روز‌های آینده به وسیله ارتش، قدرت خود را مستحکم کند، جایگاه ارتش در کشور و ساختار سیاسی ارتقا می‌یابد. در مقابل اگر مخالفان بتوانند دولت و ارتش را به عقب‌نشینی وادار کرده و در ماه‌های آینده حکومت مدنظر خود را بر سرکار آورند، فرماندهان و یگان‌هایی که مسئول اجرای حکومت نظامی بوده‌اند، پاکسازی خواهند شد. همچنین تلاش خواهد شد ارتش بیش از پیش تحت کنترل نهاد‌های سیاسی قرار گیرد. البته اگر اپوزیسیون بتواند ارتش را به طور مؤثری تحت کنترل خود درآورد، به‌جای تضعیف درصدد بهره‌برداری از آن برخواهد آمد. 

2. انشقاق سیاسی
دولت مستقر و اپوزیسیون هرکدام بخشی از جریانات اجتماعی و سیاسی کشور را کنترل می‌کنند. از این رو درگیری میان آن‌ها نشانه‌ای از انشقاق در ساختار سیاسی کره‌جنوبی است. 

3. آسیب‌پذیری استقرار نظامی آمریکا
بروز بی‌ثباتی سیاسی و هرج و مرج پایدار در کره‌جنوبی شاید به‌طور مستقیم آمریکا را تهدید نکند، اما دشمنان این کشور حتماً از این فضا برای ضربه به واشنگتن بهره خواهند برد. در چنین فضایی با حمایت دشمنان واشنگتن، نیرو‌هایی ضد آمریکایی ظهور خواهند کرد که یکی از کارویژه‌های اساسی آن‌ها می‌تواند مبارزه ترکیبی با استقرار نظامی آمریکا در کشورشان باشد. 

4. مؤثرتر شدن کره‌شمالی در شبه‌جزیره 
مدعی اصلی قدرت در کره‌جنوبی، کره‌شمالی است. اگر پس از فروپاشی بلوک شرق این آلمان‌غربی بود که آلمان‌شرقی را به‌عنوان عضوی از بلوک شرق در خود هضم کرد، کره‌شمالی که پایداری خود در برابر سخت‌ترین شرایط را نشان داده است، می‌تواند با بروز بحران در کره‌جنوبی، از آن در اشکال مختلف بهره‌برداری کند. برقراری ارتباطات مستقیم و یا غیرمستقیم با احزاب و جریانات در کره‌جنوبی، تشکیل گروه‌های وابسته به پیونگ‌یانگ و تلاش برای تشدید اختلافات از جمله این مسیر‌ها هستند. 

5. تقویت جایگاه چین در شرق آسیا
با بروز بحران در کره‌جنوبی، گزینه بعدی ژاپن است. این کشور نیز هرچند ظاهری شیک و محکم دارد اما نشانه‌هایی از تنش‌های شدید را از خود بروز داده است. ترور شینزو آبه، نخست‌وزیر اسبق این کشور، یکی از این نشانه‌ها بود. همچنین ناظران از وجود جوّ امنیتی شدید در جزیره ژاپن خبر می‌دهند. 

اگر کره‌شمالی به دلیل حکومت اقتدارگرای خود با حفظ ثبات در برابر بروز بی‌ثباتی در کره‌جنوبی به قدرتی مؤثر در شبه‌جزیره کره تبدیل می‌شود، در مقیاسی بزرگ‌تر در شرق آسیا، این چین خواهد بود که به جایگاهی مشابه دست می‌یابد. 

6. تزلزل در ارکان جهانی غرب
غرب هرچند طی سال‌های اخیر روسیه را به‌طور کامل درگیر جنگ اوکراین کرده و در شکل نسبی به‌وسیله رژیم‌صهیونیستی تلاش کرده رویارویی مستقیمی با ایران شکل دهد، اما هم‌زمان شاهد تضعیف شدید سکو‌های منطقه‌ای خود بوده است. از اوکراین گرفته تا رژیم‌صهیونیستی و تایوان و امروز کره‌جنوبی، متحدان آمریکا با انواع و اقسام مشکلات روبه‌رو شده‌اند. آمریکا به دلیل بعد فاصله نمی‌تواند به‌طور مستقیم با دشمنانش درگیر شود و به میزان بالایی به متحدان خود در سایر مناطق و سکو‌هایی که در آن‌ها دارد، وابسته است. با بروز هرج و مرج در این کشور‌ها، ائتلاف‌های آمریکا در جهان به‌ویژه علیه دشمنانش از هم گسسته می‌شود. 

7. لیگ دست دو جنگ‌جهانی
جنگ‌جهانی دیگر به معنای گذشته خود قابل شکل‌گیری نیست. جنگ‌جهانی اول و دوم با سلاح‌هایی به مراتب ابتدایی‌تر از امروز، ویرانی‌ها و کشتار‌های عظیمی به بار آوردند. با وجود گسترش تسلیحات غیرمتعارف، وقوع یک جنگ‌جهانی دیگر با خطر انهدام نهایی و کامل همراه است. با پایان جنگ‌جهانی دوم، قدرت‌های جهانی تلاش کردند بدون شلیک مستقیم گلوله به یکدیگر مناقشات را مدیریت کنند. با این حال قدرت‌های جهانی و منطقه‌ای در وضعیت ‌گذار در نظام بین‌الملل به‌سمت درگیری‌های متعدد حرکت کرده‌اند. وقوع درگیری از اوکراین تا غرب آسیا و احتمال گسترده شدن آن به شرق آسیا، وضعیتی شبیه به جنگ‌جهانی ایجاد می‌کند؛ اما جنگی که طرفین با هراس از نابودی قطعی، آن را در سطحی به مراتب پایین‌تر از ظرفیت‌های کامل خود اجرا می‌کنند.