شناسهٔ خبر: 70089328 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

دریاچه ارومیه به سمت فصلی شدن پیش می‌رود/حرکت به سوی صنایع آب‌اندوز

تهران- ایرنا- تغییرات آبی در دریاچه ارومیه نشان می‌دهد که این حوضه آبی به سمت فصلی شدن پیش می‌رود البته هنوز این اتفاق نیفتاده اما شواهد چنین مسیری را نشان می‌دهد، بر این اساس کارشناسان معتقدند باید به جای توسعه آب‌بر به سمت توسعه آب اندوز حرکت و تا جای ممکن مصرف آب را بهینه کنیم.

صاحب‌خبر -

گروه جامعه ایرنا- روزگاری دریاچه ارومیه واقع در غرب ایران به عنوان بزرگ‌ترین دریاچه داخلی، بزرگ‌ترین دریاچه آب شور در خاورمیانه و ششمین دریاچه بزرگ آب شور دنیا شناخته می‌شد، پهنه وسیع آن در زمان هخامنشیان بخش مهمی از تمدن ایرانیان بود، امواج ملایم و گاها خروشان این پهنه آبی موجب رونق حمل و نقل، ماهیگیری و کشاورزی در دوره باستان بود، شهر تبریز به برکت و مدد این دریاچه به قطب تجاری بزرگی تبدیل شده بود، اما به مرور از شکوه و جلال این دریاچه کاسته و امروز رو به احتضار است، برای زنده ماندن نفس هایش به شماره افتاده و چشم به آسمان دوخته تا قطره ای آب وارد ریه های خشکیده اش شود که شاید دو روزی بیشتر زنده بماند.

زمانی دریاچه ارومیه در تمام فصول سال پرآب و پررونق بود یعنی نیازی به باران و سیلاب نداشت خودش منابع آب فراوانی داشت و در مقابل، سخاوتمندانه برکتش را به مناطق اطراف خود می رساند یعنی حق آبی که همواره از رودخانه هایی مانند زرینه‌رود، سیمینه‌رود، تلخه رود، گدار چای، باراندوزچای، شهرچای، نازلی چای و زولاچای وارد آن می شد را به جا می آورد و دامن محبتش را بزرگوارانه برای انواع گونه های آبزی و پرندگان باز گذاشته بود، یعنی دریاچه ای دائمی بود؛ اما چند سالیست که از تب و تاب افتاده و دیگر نمی تواند پز دائمی بودن خود را به تالاب های فصلی بدهد، چون خودش هم به شرایط بحرانی رسیده و نیازمند سیلاب شده است.

البته در چند سال گذشته تلاش های زیادی در راستای احیای این دریاچه انجام شد که گام اول آن ایجاد ستاد احیای دریاچه ارومیه در سال ۱۳۹۳ است، اقدامات این ستاد به دو بخش سخت افزاری و نرم افزاری تقسیم شده بود که گفته می شود بیش از ۹۰ درصد بخش سخت افزاری آن به پایان رسیده اما مساله این است که با این وجود بهبودی در وضعیت دریاچه مشاهده نمی شود.

چندی پیش معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست اعلام کرده بود که " طبق آمار رسمی سازمان برنامه و بودجه، ستاد احیای دریاچه ارومیه تاکنون ۱۳ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان بودجه دریافت کرده است." البته با نگاهی گذرا به وضعیت دریاچه می توان فهمید که به نظر این میزان بودجه آب در هاون کوبیدن بود، چون بهبودی در وضعیت دریاچه ایجاد نکرد.

ستاد احیا به صورت ملی و زیر نظر معاون اول رئیس جمهور فعالیت می کرد اما در دولت سیزدهم به استان آذربایجان غربی و استاندار این استان تفویض اختیار شد که شینا انصاری دراین باره با اشاره به بازنگری در روند کار ستاد احیای دریاچه ارومیه گفت: در زمینه فعالیت این ستاد تاکنون چندین جلسه با معاون اول رئیس جمهور داشتیم که در آن بر لزوم بازنگری در ساختار و برخی تصمیمات و مصوبات ستاد احیای دریاچه ارومیه تاکید و یک سری پیشنهادات را مطرح کردیم.

معاون رئیس جمهور افزود: سازمان حفاظت محیط زیست به دنبال بازنگری در ساختار و تصمیمات ستاد احیای دریاچه ارومیه است، معتقدیم که ساختار باید مانند گذشته به روند ملی برگردد و تنها آذربایجان غربی نمی‌تواند مشکلات دریاچه ارومیه را حل کند.

رئیس سازمان حفاظت محیط زیست گفت: البته ستاد احیا دریاچه ارومیه اقدامات خوبی را نیز در حوزه نرم‌افزاری و سخت‌افزاری انجام داده اما به نظر می رسد این اقدامات به ویژه در بحث کشاورزی کافی نبود چون در غیر اینصورت اکنون شرایط دریاچه بهتر از امروز بود.

متخصص مدیریت زیست‌بوم‌های تالابی درباره فصلی شدن برخی تالاب های دائمی کشور از جمله دریاچه ارومیه به خبرنگار محیط زیست ایرنا گفت: تغییرات آبی در دریاچه ارومیه نشان می‌دهد که این حوضه آبی به سمت فصلی شدن پیش می‌رود البته هنوز این اتفاق نیفتاده اما شواهد چنین مسیری را نشان می‌دهد.

علی ارواحی افزود: بر اساس فهرست اعلامی سازمان حفاظت محیط زیست، بیش از ۲۵۰ تالاب در کشور وجود دارد که برخی از آنها فصلی و تعدادی دائمی هستند، عمده تالاب هایی که در نواحی کویری کشور واقع شده اند مانند تالاب بند علیخان استان تهران، صالحیه البرز، جازموریان سیستان و بلوچستان، میقان اراک و آق‌گل همدان جزو تالاب های فصلی محسوب می شوند که آب مورد نیاز آنها از بارش های سالانه تامین می شود.

دریاچه ارومیه به سمت فصلی شدن پیش می‌رود/حرکت به سوی صنایع آب‌اندوز

وی ادامه داد: از طرف دیگر عمده تالاب های ساحلی در شمال و جنوب کشور، تالاب های کوهستانی و تالاب هایی که در پایین دست جلگه های حاصلخیز کشور واقع شده اند مانند انزلی، بختگان، ارومیه، پریشان، هورالعظیم، شادگان، زریبار، گاوخونی، میانکاله، هور باهور و امثال اینها جزو تالاب های دائمی کشور محسوب می شوند هر چند در سال های اخیر برخی از آنها به تالاب های فصلی تبدیل شدند که این زنگ خطری برای پهنه های تالابی کشور است.

ارواحی گفت: روندی که در یکی دو دهه اخیر شاهد هستیم حاکی از این است که برخی از تالاب های فصلی و دائمی ما به تدریج دچار خشکیدگی کامل می شوند، روند آبگیری و تامین حقابه ای که تالاب هایی مانند پریشان، با اغماض در گاوخونی و تا اندازه ای در بختگان می بینیم، نشان می دهد که تالاب های دائمی کشور به مرور دچار خشکیدگی فصلی می شوند و یا به این سمت پیش می روند.

وی تاکید کرد: البته یکی از مثال های بارز آن که در چند سال اخیر روند فصلی شدن را در آن شاهد هستیم دریاچه ارومیه است، هر چند هنوز به یک دریاچه فصلی تبدیل نشده اما دارد به این سمت می رود.

ارواحی در تعریف تالاب های فصلی و دائمی گفت: فصلی یعنی اینکه منابع آبی آن تالاب از سیلاب و بارش های فصلی تامین می شود، یعنی در نتیجه سیلاب ها در فصولی که بارش ها زیاد است این تالاب ها و دریاچه ها آبگیری می شوند و در چند ماه مثلا در تابستان به خصوص اواخر تابستان خشک می شوند چون دیگر بارشی اتفاق نمی افتد و هر آنچه که منابع آب بوده تبخیر شدند و دیگر آبی نیست که به تالاب برسد، اما دائمی تالاب هایی هستند که آب مورد نیازشان از رودخانه های اطراف تامین می شود و آب به طور مداوم در آنها جریان دارد.

وی اظهار داشت: نکته ای که وجود دارد در دهه های گذشته دولت های مختلفی که مستقر شدند به نظر می رسد که نگاهشان به احیای تالاب ها از جنس شعاری بوده تا عملی، مثلا به محض اینکه بارشی اتفاق می افتاد یا آبگیری موقتی در تالاب یا دریاچه ای رخ می داد خبررسانی می شد که این دریاچه احیا شده است در حالی که اصلا شرایط آن دریاچه پایدار نبود و شاخص های سلامت آن تامین نمی شد.

ارواحی تاکید کرد: اگر جایی ادعا می کنیم که دریاچه یا تالابی احیا شده قبل از چنین ادعایی لازم است سلامت آن اکوسیستم را بررسی شود مبنی بر اینکه در چه وضعیتی است و چه اندازه به شاخص های پایداری نزدیک شده، اگر این شفافیت و اراده واقعی در این زمینه وجود داشته باشد به این معناست که به سمتی حرکت کنیم تا حد ممکن در شرایط بارش های کمتر از نرمال هم میزانی از حقابه را تحویل دریاچه ها و تالاب ها بدهیم.

متخصص مدیریت زیست‌بوم‌های تالابی تاکید کرد: البته نباید فراموش کنیم که کشور ما در کمربند خشک و نیمه خشک واقع شده و بارش کمتر از نرمال پدیده عجیبی در کشور ما نیست اما مساله این است که در زمینه خشک شدن تالاب ها همواره این دلیل مطرح می شود که بارش کم بوده، بله بارش کم است اما سوال این است که آیا خود را با این شرایط چقدر هماهنگ کردیم؟ یا اگر تغییراتی در فاکتورهای اقلیمی، شکل بارش ها یا جریانات نزولات جوی اتفاق می افتد چقدر آمادگی داریم تا حداکثر بهره برداری را برای احیای تالاب ها داشته باشیم، در حالیکه نیاکان ما با توجه به اقلیم خشک و نیمه خشک کشور، راه های سازگاری با این شرایط را پیدا کرده بودند و قرن ها بدون مشکل زندگی کردند.

ارواحی گفت: متاسفانه این روندی که دریاچه های فصلی رو به خشکیدگی و دریاچه های دائمی به سمت فصلی شدن می روند پیامدهایی همچون تشدید تغییر فاکتورهای اقلیمی را به همراه دارد؛ به عنوان مثال می بینیم که سیلاب های ویرانگر یا خشکسالی های طولانی مدت دوره تناوب کمتری پیدا می کنند، همزمان می بینیم که میکروکلیمای آن حوضه تالابی ( شرایط اقلیمی تالاب در مقیاس کوچک و محلی ) دچار تغییر می شود، همچنین شاهد به هم خوردن توازن روزهای آفتابی و شرایط ابرناکی هستیم در این شرایط مطلوبیت دما یا هوا در آن حوضه ها کاسته می شود.

دریاچه ارومیه به سمت فصلی شدن پیش می‌رود/حرکت به سوی صنایع آب‌اندوز

وی اظهار داشت: از طرف دیگر چرخه حیات در آن اکوسیستم دچار تغییر می شود که قطعا عواقبی به همراه خواهد داشت از جمله اینکه ممکن است برخی از گونه ها در آن حوضه آبی نابود شوند و یا برعکس شاهد افزایش برخی دیگر از گونه ها باشیم، شاید این پدیده تبعات شناخته نشده ای به همراه داشته باشد، مثلا ممکن است گاهی کثرت برخی از گونه ها باعث شود شاهد حتی بیماری های اپیدمیک در یک حوضه تالابی باشیم.

وی ادامه داد: علاوه بر این از دیگر پیامدهای خشک شدن و یا فصلی شدن تالاب ها که بارها شنیده ایم بحث تشدید ریزگردها، فرونشست زمین و مواردی از این دست است که تبعات زیادی به همراه دارد، همچنین مطلوبیت زندگی در آن حوضه تالابی پایین می آید، بحث افزایش نرخ مهاجرت در این حوضه ها زیاد می شود که عواقب اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی زیادی در آن مناطق به همراه خواهد داشت.

متخصص مدیریت زیست‌بوم‌های تالابی گفت: کشور ما برای هزاره های متمادی این شرایط اقلیمی را داشته و نیاکان ما با آن کنار آمدند اما در دهه های اخیر چند اتفاق افتاده که همه امور را تحت تاثیر قرار داده است، اینکه طی یک قرن گذشته جمعیت بسیار افزایش یافته است و به دنبال آن توسعه نامتوازن و ناپایدار در بخش های مختلف کشاورزی، صنعتی و سایر امور در کشور شکل گرفت و به دنبال آن محیط زیست و مولفه های زیستی را تحت تاثیر قرار داد.

وی ادامه داد: می دانیم که اصلی ترین مشکل تالاب ها کمبود آب است اما تنها مشکل آنها نیست، مشکلات دیگری از جمله انواع آلاینده ها و ورود رسوبات به تالاب ها هم برای آنها تبعاتی به همراه دارد، به عنوان مثال امروز وضعیت تالاب انزلی را می بینیم که در محاصره انواع آلاینده ها و گونه های مهاجم قرار گرفته است، در واقع این شکل از توسعه و بهره برداری از منابع به شدت به تالاب ها آسیب زده و تنها راه حل آن معکوس کردن این روند است.

ارواحی تاکید کرد: یعنی به جای توسعه آب‌بر به سمت توسعه آب اندوز حرکت کنیم و هرآنچه توسعه آب بر در کشور داریم تا جای ممکن مصرف آنها را بهینه کنیم و به سمت کاهش تدریجی مصارف آب در بخش های کشاورزی و سایر بخش ها پیش رویم، حتی در بخش شرب می توانیم از هدر رفت آب جلوگیری کنیم مشکلی که در کشور وجود دارد هدررفت قابل توجه آب در شبکه های توزیع آبهای شهری و کشاورزی است که باید بهینه سازی شوند.