ایشان که سالها در عرصه تحقیقات دینی و تاریخ اسلام فعالیت کرده و آثار ارزشمندی را در این حوزه نگاشته، در این گفتوگو به تحلیل نقش حضرت زهرا(س) در دفاع از حقوق اهلبیت(ع) و حفظ اصول الهی پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) پرداخت. دکتر طیبی با نگاهی ژرف و متفکرانه، بر اهمیت انقلاب فاطمی بهعنوان نقطهعطفی بیبدیل در تاریخ اسلام و مسیری روشن در راه تحقق عدالت و دفاع از حق تأکید کرد.
انقلاب فاطمی حضرت زهرا(س) اسوه حق و عدالت در تاریخ اسلام
دکتر طیبی در ابتدا با اشاره به اینکه در مورد حضرت زهرا(س) میتوان از رویکردهای مختلفی صحبت کرد، میگوید: این رویکردها شامل ابعاد تاریخی، کلامی، سیاسی و تربیتی هستند که هر یک جنبههای متفاوتی از شخصیت والا و تأثیرگذار ایشان را روشن میکند. از دیدگاه تاریخی، زندگی حضرت زهرا(س) پس از رحلت حضرت رسول اکرم(ص) نقطهعطفی در تاریخ اسلام به شمار میآید. اقدامات ایشان در حمایت از ولایت امام علی(ع) و دفاع از حقوق اهلبیت(ع) پس از وفات پیامبر(ص) در تاریخ ثبت شده و بر اهمیت ایشان به عنوان یک شخصیت مستقل و تأثیرگذار در جامعه اسلامی تأکید دارد. اما شاید مهمترین بُعد شخصیت حضرت زهرا(س)، بعد تربیتی و الگو بودن ایشان است. ایشان به عنوان اسوهای کامل در تمامی عرصههای اخلاقی، اجتماعی، خانوادگی و عبادی مطرح بوده و با ویژگیهای برجستهای چون صداقت، دیانت، فداکاری و صبر، نمونهای بینظیر برای تمام مسلمانان و حتی بشریت به شمار میآید. امام زمان(عج) در توقیعی گرانبها در معرفی الگوی خود، به حضرت زهرا(س) اشاره کرده و میفرماید: «دختر رسول خدا(ص) برای من سرمشق و الگویی نیکو است». در رویکرد تربیتی نیز حضرت زهرا(س) در خانواده و اجتماع الگوی کامل اخلاق، مهربانی، مدیریت خانواده، همسرداری و پرورش نسلهای آینده است. با توجه به این ویژگیها، حضرت زهرا(س) نه تنها در دوران خود، بلکه برای تمام نسلها و امتها به عنوان اسوهای نیکو و الگویی جامع در اخلاق، ایمان، مقاومت و دیانت شناخته میشود.
وی اضافه میکند: یکی از مسائلی که در مورد حضرت زهرا(س) کمتر مورد توجه قرار گرفته، اقدامات هوشمندانه و آگاهانهای است که ایشان پس از رحلت رسول خدا(ص) انجام داد. این اقدامات نه تنها در راستای احقاق حقوق ایشان، بلکه در زمینه آگاهیبخشی به جامعه و روشن کردن مسیر حقیقت در میان مسلمانان بسیار حائز اهمیت است. اگر بخواهیم از اصطلاح «انقلاب فاطمی» سخن بگوییم، باید بپذیریم حرکت حضرت زهرا(س) پس از رحلت پیامبر(ص)، دقیقاً مصداقی از چنین انقلابی است. در حالی که ممکن است نقشهای اجتماعی دیگر شخصیتها در تاریخ اسلام نیز تأثیرگذار بوده باشد، هیچکدام از آنها به اندازه اقدامات حضرت فاطمه(س) در راستای احقاق حق و دفاع از اصول اسلامی برجسته نیستند.
کنش فاطمی معطوف به ارزش و تبیین حق
این کارشناس تاریخ اسلام توضیح میدهد: برای درک بهتر عمق این اقدامها، باید بدانیم کنش عقلانی افراد بر چه مبنایی تعریف میشود؟ در نظریه ماکس وبر، جامعهشناس معروف سه نوع کنش عقلانی وجود دارد. ابتدا کنش عقلانی معطوف به هدف که فرد برای رسیدن به هدفی مشخص عمل میکند و در صورتی که به آن هدف دست یابد، نتیجه را بدست آورده است. دیگر کنش عقلانی معطوف به ارزش است که فرد حتی بدون دستیابی به هدف، تنها به دلیل پایبندی به ارزشهای خاص، اقدام میکند و در نهایت کنش عقلانی عاطفی که از روی احساسات و به صورت انفعالی صورت میگیرد. کنشهای حضرت زهرا(س) در این چارچوب؛ کنش عقلانی معطوف به ارزش است، نه دستیابی به هدفهای دنیوی. حضرت زهرا(س) نه تنها نتوانست خلافت را به صاحب اصلی آن برساند، بلکه فدک نیز به ایشان بازگردانده نشد. ایشان با حرکات و اقدامات خود، نه تنها درصدد احقاق حق بود، بلکه تلاش داشت حقانیت خلافت را از نگاه اسلام و اهلبیت(ع) برای جامعه اسلامی تبیین کند. این تلاشها در حقیقت دفاع از اصول الهی و انسانی بود که در آن دوران، باوجود همه فشارها، به نحو احسن تبیین شد. بنابراین، حتی اگر به نظر برسد حضرت فاطمه(س) در دستیابی به اهداف خاص خود موفق نشد، باید توجه کنیم ایشان با کنشهای خود، در حقیقت «حق» و «حقانیت» را زنده نگه داشت.
دکتر طیبی همچنین به یک پاسخ تاریخی حضرت زهرا(س) به محمود بن لبید اشاره میکند: حضرت فرمود «شما مردمی بودید که باید به سعادت میرسیدید اما با انتخاب نادرست خود، این حق سعادت را از خود سلب کردید. برای رسیدن به سعادت، باید از مسیر خلافت علی بن ابیطالب(ع) عبور میکردید». این سخن حضرت زهرا(س) نشان میدهد خلافت امام علی(ع) نه تنها حق ایشان، بلکه وسیلهای برای رسیدن مردم به سعادت و عدالت بود. حضرت علی(ع) نیز در سخنی مشهور فرمودهاند «به خدا سوگند این کفش وصلهدار در نزد من محبوبتر از فرمانروایی بر شماست، مگر آنکه حقی را بپا دارم یا باطلی را از میان بردارم». این سخن به وضوح نشان میدهد خلافت و حکومت هیچگاه هدف نبوده بلکه وسیلهای است برای اقامه حق و عدالت، نه برای جاهطلبی یا سلطنت.
فاطمیه و مسیر گمشده اتحاد اسلامی
این استاد حوزه و دانشگاه تشریح میکند: حضرت زهرا(س) نیز در سخنان خود بهطور واضح تأکید کرد حق سعادت مردم از مسیر خلافت علی(ع) میگذرد. اگر خلافت بهدرستی به او داده میشد، مردم در مسیر سعادت قرار میگرفتند اما پس از بروز تفرقهها، مسلمانان در جبهههای مختلف گرفتار مشکلات شدند. این تفرقهها حتی امروز در دنیای اسلام، در جبهههای مختلف مقاومت و دفاع از مردم مظلوم غزه و لبنان و در مسائل جهانی نیز مشهود است. آنچه از تغییر مسیر خلافت بهوجود آمد، در نهایت منجر به این شد مسلمانان بهجای همبستگی و وحدت، گرفتار اختلافات درونی شوند. بهعنوان نمونه، در حال حاضر مسلمانان بسیاری وجود دارند که برای مسائل مهمی چون فلسطین و غزه دل نمیسوزانند زیرا همچنان از عواقب تفرقه و اختلافات ناشی از منحرف شدن مسیر خلافت رنج میبرند.
دکتر طیبی میگوید: حضرت زهرا(س) با کنشهای خود و خطبههای شجاعانهاش به مردم آگاهی داد. در واقع، کنشهای حضرت فاطمه(س) معطوف به ارزش بود، نه صرفاً هدفهای کوتاهمدت. ایشان با سخنان خود به مردم نشان داد خلافت امام علی(ع) تنها برای منافع شخصی نبود، بلکه برای حفظ ارزشهای اسلامی و تحقق عدالت در جامعه بود. در پاسخ به کسانی که پس از رحلت پیامبر(ص) به دنبال برکناری حضرت علی(ع) بودند، حضرت زهرا(س) نه تنها از حقوق خود بلکه از حقوق جامعه اسلامی دفاع کرد و خطبههایی گفت که همچنان پس از ۱۴قرن، مایه روشنگری است. حضرت زهرا(س) در اعتراض به ماجراهای خلافت و فدک از مردم میپرسید «آیا سخن رسول خدا(ص) را در غدیر خم فراموش کردهاید؟» ایشان به مردم یادآوری میکرد حقانیت امام علی(ع) و وصیت رسول خدا(ص) باید برای آنها بهعنوان اصولی غیرقابل انکار پذیرفته میشد.
انقلاب فاطمی و نقش آن در وحدت و عدالت
وی بیان میکند: حضرت زهرا(س) با سخنرانیها و خطبههای خود به مردم نشان داد مسئله خلافت و فدک تنها بهانهای بود تا مسائل بنیادینتری مانند حقگویی، عدالتخواهی و ضرورت حفظ وحدت در جامعه اسلامی مورد توجه قرار گیرد. سخنان حضرت زهرا(س) حاوی اطلاعات عمیق و دقیق بود که حتی امروز پس از ۱۴ قرن، با مطالعه آنها میتوان بهخوبی دید انقلاب عظیمی در آن زمان رخ داده است. انقلاب فاطمی بهواقع ادامه انقلاب پیامبر(ص) بود. سخنان حضرت فاطمه(س) بهویژه خطبههای حضرت نه تنها برای زمان خود، بلکه برای تمام تاریخ اسلام تأثیرگذار بوده است. خطبههایی که در آنها به مردم آگاهی داد، هنوز هم میتواند راهگشای نسلهای امروز باشد. اما مردم با وجود آگاهی از حق، در عمل بهدلیل پیوستگی به فرهنگ جاهلی و تعصبهای قبیلهای، در برابر حقیقت مقاومت کردند. در این فرهنگ، علقههای برادری و وفاداری بهطور غیرمنطقی حتی در حمایت از ظلم و ناحقی نیز ادامه مییافت. این طرز تفکر در گفتار معروف «انصر أخاک ظالما أو مظلوما» مشهود است که در آن، بهطور غلط تأکید بر حمایت از برادر حتی اگر ظالم باشد، وجود دارد.
دکتر طیبی خاطرنشان میکند: این تفاوت در گفتمانها و فرهنگها سبب شد مردم با وجود آگاهی از حق، همچنان از منافع جاهلی خود دست برندارند. این مشکل، همچنان در طول تاریخ اسلام ادامه یافته است. مهمتر از همه، پس از حضرت فاطمه(س) مردم با اطلاعاتی مواجه شدند که آنان را به یک گره تاریخی رساند که نتواستهاند آن را حل کنند. در حقیقت، بزنگاهی تاریخی وجود دارد که اگر مسیر خلافت و حکومت بهدرستی ادامه مییافت، جامعه اسلامی بهطور طبیعی از تفرقه و مشکلات موجود رهایی مییافت. کنشگری حضرت زهرا(س) براساس تعریف وبر، عقلانیت معطوف به ارزش بود و در طول تاریخ نتیجه داد. همانطور که در واقعه عاشورا، امام حسین(ع) و یارانش بهظاهر شکست خوردند و خلافت بهدست یزید افتاد اما پس از گذشت ۱۴ قرن، شاهدیم آموزههای امام حسین(ع) هنوز زنده است و پیروان آن از سفره فرهنگی امام حسین(ع) بهرهمند میشوند. همینطور، کنشگری حضرت زهرا(س) که معطوف به ارزش بود، بهطور مشابه در تاریخ باقی ماند و آموزههای ایشان همچنان الهامبخش همه مسلمانان و عدالتخواهان در سراسر جهان است.
خبرنگار: مریم احمدی شیروان