به گزارش اقتصادنیوز، اویل پرایس با انتشار یادداشتی مدعی شد، دونالد ترامپ بازگشته و کمپین «فشار حداکثری» (ادعاییاش) علیه ایران برای تحت تاثیر قرار دادن فروش نفت این کشور، برنامه هستهای تهران و توانایی ایران برای حمایت از مقاومت ممکن است احیا شود. چنین گزارهای میتواند برای ایران و غرب پیامدهای جدی به دنبال داشته باشد.
با این حال به ادعای این وب سایت، ترامپ و چهرههایی که برای کابینهاش تعریف کرده ممکن است به درک این واقعیت برسند که سال 2018 با سال 2025 متفاوت است، سال 2018، بازه زمانی که ترامپ از برجام خارج شد به سان امروز معادلات امنیتی خاورمیانه اینگونه پیچیده، پرتنش و در عین حال حساس نبوده است.
در باب استراتژی ترامپ در ارتباط با ایران اویل پرایس یادداشتی را منتشر کرده است و اقتصادنیوز این یادداشت را در دو بخش ترجمه کرده که بخش نخست در ادامه آمده است.
خاورمیانه علیه ترامپ؟
اویل پرایس در ادامه یادداشت خود ادعا کرد، حمایت آشکار آمریکا از کمپینهای اسرائیل علیه مردم فلسطین و لبنان، حمایت از رویکرد و استراتژی ایالات متحده توسط پادشاهیهای خاورمیانه را که به طور معمول به دنبال اعمال محدودیت بر رفتار تهران بودند را کاهش داده است. محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی اعلام کرد که اسرائیل در غزه مرتکب نسل کشی شده است. او اخیرا میزبان کشورهای اسلامی و عربی بود تا با توسل به ابتکار عمل خود ساختهاش نوعی همگرایی ایجاد کرده و با توسل بدان ایالات متحده را برای تغییر رفتار اسرائیل تحت فشار قرار دهد؛ رویدادی که ناظران از آن تحت عنوان ابتکار «صلح عربی» یاد کرده و مدعیاند، ممکن است این گام نمادین باشد، اما نتایجش در میدان سیاست ملموس و عینی است.
عربستان سعودی و ایران از سال 2023 با میانجیگیری چین تنشها را کنار گذاشته و روابط دیپلماتیک خود را بعد از هفت سال از سرگرفتهاند. توافق تهران و ریاض با میانجیگری چین نشانهای است دال براین که قدرتهای منطقه به نقش ایالات متحده اعتماد چندانی ندارند و احتمالاً گمان میکنند که این توافق به نفع واشنگتن و تلآیو نخواهد بود؛ دو بازیگری که منطقه را در راستای منافع خود تقسیم میکنند.
همزمان روسای نظامی ایران و عربستان اخیراً گفتوگوهای دفاعی انجام دادند و برای تمرین نظامی مشترک در دریای سرخ برنامهریزی کردند. در حوزه مدنی نیز دو کشور در مسیر تعامل اقتصادی بیشتر گام برداشتند. همزمان مقامهای رسمی امارات متحده عربی و ایران ماه اکتبر برای اولین بار رایزنی مستقیم داشتند، آن هم در شرایطی که روابط تجاری ابوظبی و تهران در حال افزایش است. بن سلمان نیز به نوبه خود در اقدامی بیسابقه با مسعود پزشکیان تماس تلفنی داشت.
قطر بازیگری که با ایران میدان گاز طبیعی مشترک دارد، برای ارتقای روابط اقتصادی خود با ایران که عمدتاً بر پایه هیدروکربن است، خیز برداشته است. پیشتر و در سال 2017 و 2018 ایران از قطر در برابر استراتژی ریاض که هدف از ترسیمش تحت فشار قرار دادن دوحه بود، حمایت کرد. از همین رو به باور برخی از ناظران پس از تبادل آتش اخیر اسرائیل و ایران و هشدار تهران به بازیگران حاشیه خلیج فارس مبنی بر عدم مشارکت در بازی تلآویو، شاهد آن هستیم که پادشاهیها تلاش دارند تا مستقل از واشنگتن و اسرائیل گام بردارند. این گروه از بازیگران در باب پیامدهای «فشار حداکثری» تردید دارند و نگران هستند که این فشار روابطشان با ایران را تحت تاثیر قرار داده و تنشهای منطقهای را افزایش دهد.
به نوشته اویل پرایس، دولتهای خاورمیانه نسبت به خشم عمومی از آمریکا به واسطه حمایت این بازیگر از کشتار غیرنظامیان در غزه و لبنان توسط اسرائیل حساس شدهاند، بنابراین از هرگونه فعل و انفعال تحریک آمیز در ارتباط با واشنگتن دوری میکند. کشورهایی که توافقنامه ابراهیم را امضا کردند ممکن است به زودی با چالشهای جدیتری مواجه شوند چرا که رابطه خود را با بازیگری عادی کردهاند که رویکردش خشم اعراب را برانگیخته است. از همین رو شاهد چرخش تدریجی رویکرد پادشاهیها هستیم.
پشت پرده تعامل قلب آسیا با ایران
همچنین آسیای مرکزی نیز نسبت به کمپین فشار حداکثری (ادعایی) ایالات متحده و اسرائیل علیه ایران از رویکرد محتاطانهای پیروی میکند. جمهوریهای این منطه در حال گسترش روابط تجاری خود با ایران، توسعه بازاری 90 میلیون نفری و میزبانی بنادر دریایی در بندرعباس و چابهار هستند که برای تجارت آسیای مرکزی با آسیا و آفریقا ضروری است. ایران همچنین میزبان کریدور حملونقل بینالمللی شمال-جنوب (INSTC) است؛ کریدور حملونقل چندوجهی به طول 7200 کیلومتر است که هند را به اروپا متصل میکند و اگر مسیر حملونقل از طریق افغانستان و پاکستان قابل اعتماد نباشد، به عنوان پلن «بی» قلمداد میشود.
همزمان ایران فعالانه بر تقویت روابط خود با کشورهای آسیای مرکزی به عنوان بخشی از استراتژی نگاه به شرق که در قابش روابط با چین، روسیه و خنثی کردن تأثیر تحریمهای غرب تعریف شده، متمرکز است. وزیر امور خارجه ایران با همتایان خود در ترکمنستان، ازبکستان و سایر جمهوریها گفتوگو کرده و مسعود پزشکیان، رئیسجمهور جدید ایران با روسای جمهور ترکمنستان و قزاقستان دیدار داشته است.
در این میان ازبکستان، قزاقستان، ترکمنستان و تاجیکستان همگی روابط تجاری خود را با ایران افزایش دادهاند. این جمهوریها نمیخواهند فرصتهای خود در ایران را قربانی کنند، کشوری که بازار مصرف آن پیشبینی میشود تا سال 2030 11 درصد رشد کند.
بازار نفت تحریم را بر نمیتابد؟
به نوشته اویل پرایس، تمرکز ایران بر آسیای مرکزی شامل بهبود روابط تجاری، توسعه پروژههای زیرساختی و افزایش اتصال از طریق شبکههای حمل و نقل است. به عنوان مثال، ایران پیشنهاد کرده که پروژه راهآهن چین، قرقیزستان و ازبکستان را به شبکه خود متصل کند، شبکهای که دسترسی کشورهای آسیای مرکزی به خلیج فارس و فراتر از آن را فراهم میکند. همزمان بازار نفت از سال 2018 تغییر کرده است.
به گزارش آرگوس مدیا، صادرات نفت ایران که در نیمه دوم سالهای 2019 و 2020 به دلیل تحریمهای دوران ترامپ کمتر از 500 هزار بشکه در روز بود، از سال 2021 افزایش یافت و از آن زمان تاکنون هر سال نرخی صعودی را تجربه میکند. در چنین شرایطی اگر ایالات متحده بار دیگر ایران را تحریم کند، ممکن است به سختی بتواند محدودیتها را ادامه دهد زیرا خریداران باقیمانده ممکن است "کسانی باشند که لزوما از تحریمها نمیترسند".
ایران شبکه خود را برای دور زدن تحریمها ایجاد کرده و ناوگان نفتکشهای خود را گسترش داده است، اگرچه این تلاشهای مخفیانه تهران بدون هزینه نیست، درخواست مشتریان چینی برای تخفیف قابل توجه و هزینه تغییر نام نفت برای پنهان کردن مبدا از جمله محدودیتهای حاکم است. ایران یک پایانه صادرات نفت در خلیج عمان دارد که در جولای 2021 افتتاح شد و میتواند روزانه یک میلیون بشکه نفت صادر کند.
این تاسیسات نمیتواند جایگزین پایانه اصلی صادرات ایران در خارگ شود که میتواند 8 میلیون بشکه در روز تولید کند، اما به ایران اجازه میدهد تنگه هرمز را که یک گلوگاه استراتژیک است دور زده و آمریکاییها را ملزم میکند تا دو پایانه را به جای پایانه اصلی پوشش دهند. این احتمال وجود دارد که ایالات متحده تلاش کند صادرات نفت ایران به چین را متوقف کند، در مقابل پکن ممکن است تصمیم بگیرد که یک اسکورت دریایی برای محمولههای نفتی فراهم کرده یا کشتیها را بهعنوان چینی علامتگذاری کند و این امر هزینه تحریمها برای آمریکاییها را افزایش می دهد.
اگر نیروی دریایی ارتش آزادیبخش خلق، بزرگترین نیروی دریایی جهان با کشتیهای جدیدتر از نیروی دریایی ایالات متحده، برای اسکورت نفتکشها مستقر شود، هزینه تحریمها بیشتر میشود. افزایش سرعت عملیات همچنین ناوگان ایالات متحده را که برای دومین بار در یک سال گذشته هیچ ناوهواپیمابر در خاورمیانه ندارد، تحت فشار قرار خواهد داد.
گزارش اخیر نیروی دریایی ایالات متحده در مورد آمادگی کشتیهای نیروی دریایی براین نکته تاکید دارد که: «چندین حوزه عملکردی و زیرسیستمها از سال 2017 تخریب شده یا در شرایط مساعدی قرار ندارند» همزمان دفتر پاسخگویی دولت ایالات متحده در سال 2021 خاطرنشان کرد که نیروی دریایی باید ظرفیت محدود خود را برای آسیبهای جنگی بهبود بخشد.
∎