شناسهٔ خبر: 70087918 - سرویس ورزشی
نسخه قابل چاپ منبع: جوان | لینک خبر

تیم ملی فوتبال؛ از ایران ۱۹۷۸ تا ایران ۲۰۲۶

نه خودزنی نه خود‌بزرگ‌بینی

تصور کنید این نتایج را تیم امیر قلعه‌نویی به دست می‌آورد یا اینکه الان صدرنشین نبود. همین آقایانی که آن روز‌ها را اینچنین مشعشع نشان می‌دهند و برای آن تیم و مربی‌اش که بعد از انقلاب گریخت و حتی وقتی تیم تحت هدایتش عمان با ایران مسابقه داشت، در همان عمان ماند، یقه پاره می‌کنند، چه بلایی سر قلعه‌نویی و شاگردانش می‌آوردند. 

صاحب‌خبر -

جوان آنلاین: تیم ملی فوتبال ایران تنها یک گام تا صعود به جام جهانی ۲۰۲۶ فاصله دارد. عملکرد شاگردان امیر قلعه‌نویی در شش بازی گذشته به گونه‌ای بوده که با کسب پنج پیروزی و یک تساوی با ۱۶ امتیاز صدرنشین گروه اول مسابقات مقدماتی در قاره کهن هستند؛ نتیجه‌ای که چیزی جز اقتدار در مورد آن نمی‌توان گفت، دلیل این مسئله هم وضعیت عربستان، کره‌جنوبی و استرالیا در گروه‌های دیگر این مسابقات است. تیم ملی در شش بازی گذشته ۱۲ گل به ثمر رسانده است، یعنی به طور متوسط در هر بازی دو گل. ایران در شش بازی گذشته خود پنج گل دریافت کرده است که البته می‌توانست آماری بهتر باشد، ولی در کل چیزی نیست که بتواند خطری را متوجه تیم ملی کند، با این حال همین پنج گل باعث شده است خیلی‌ها چشم شان را به روی بقیه موفقیت‌ها و فاکتور‌هایی که باعث برتری تیم ملی شده است، ببندند. چشم‌ها را ببندند و دهان‌شان را بازکنند و مثلاً خودشان را دلسوز تیم ملی و فوتبال ایران معرفی کنند. جالب است که هر چه موفقیت‌های تیم ملی بیشتر هم می‌شود، این انتقاد‌ها هم بیشتر می‌شود و برای اثبات ادعا‌های مسخره‌شان حتی متوسل به زمان قبل از انقلاب هم می‌شوند که ایران با مربی ایرانی در آن سال‌ها به جام جهانی رسیده است. 
بله به جام جهانی صعود کردیم، ایران در روز‌هایی که فوتبال آسیا اصلاً محلی از اعراب نداشت و به زحمت می‌شد یک تیم قابل را در آن پیدا کرد، راهی جام جهانی ۱۹۷۸ آرژانتین شد. در سال‌هایی که نه اسمی از ژاپن بود، نه کره‌جنوبی عددی محسوب می‌شد و نه کشور‌های عربی حاشیه خلیج‌فارس می‌دانستند فوتبال یعنی چه؟ با وجود این ایران که طی آن سال‌ها در مسیر حرفه‌ای‌شدن گام بر‌می‌داشت و برخلاف این روز‌ها خبری از انواع و اقسام تحریم‌ها نبود و در قهرمانی آسیا هم هت‌تریک کرده بود با کره‌جنوبی در هر دو بازی مساوی کرد و کویت را در تهران به زحمت فراوان یک بر صفر برد و در نهایت راهی جام جهانی شد. تازه بد نیست این را هم خدمت این منتقدان بگوییم که همین تیم ایران چهار سال قبل از جام جهانی ۱۹۷۸ در مرحله مقدماتی جام جهانی ۱۹۷۴ با وجود ستاره‌هایی به مراتب بزرگ‌تر از ستاره‌های ۱۹۷۸ به جام جهانی نرسید. 
تصور کنید این نتایج را تیم امیر قلعه‌نویی به دست می‌آورد یا اینکه الان صدرنشین نبود. همین آقایانی که آن روز‌ها را اینچنین مشعشع نشان می‌دهند و برای آن تیم و مربی‌اش که بعد از انقلاب گریخت و حتی وقتی تیم تحت هدایتش عمان با ایران مسابقه داشت، در همان عمان ماند، یقه پاره می‌کنند، چه بلایی سر قلعه‌نویی و شاگردانش می‌آوردند. 
بازی با کلمات راحت است. هیچ کس منکر زحمات بازیکنان تیم ملی، چه آنها که در سال ۱۹۷۸ بازی کردند و چه بازیکنان دوران بعد از آنها و بازیکنان امروز نمی‌شود، اما اینکه موفقیت‌های تیم ملی را کوچک بشماریم و به بهانه‌های واهی عملکرد تیم را زیر سؤال ببریم و یک دوران را بزرگ و بقیه را کوچک بشماریم از انصاف خارج است. 
از طرفی نباید منکر ضعف‌ها هم شد. نباید از یاد ببریم که ما طی شش بازی پنج گل خورده‌ایم ودر خط دفاع با ضعف روبه‌رو هستیم، نباید دلخوش به آمار و ارقام باشیم و تصور کنیم از همه دنیا برتریم. تیم ملی فوتبال در حال طی کردن موفقیت‌آمیز مسیر رسیدن به جام جهانی است و به احتمال بسیار زیاد در اولین ساعات آغاز سال ۱۴۰۴ بلیت جام جهانی ۲۰۲۶ در جیب‌مان خواهد بود ولی با تمام این اوصاف نباید رقبا را دست‌کم گرفت. فوتبال آسیا کاملاً برخلاف سال‌های منتهی به جام جهانی ۱۹۷۸ آرژانتین در حال پیشرفت است و ما اگر ایراد‌های کوچک خود را برطرف نکنیم، آن وقت خیلی راحت جا خواهیم ماند. 



موفقیتی که تنها جزئی از فوتبال است

 دنیا حیدری 

صعود تیم‌ملی‌فوتبال ایران به رده هجدهم دنیا اتفاق خوب و خوشایندی بود چراکه آمار و ارقام نیز جزئی از فوتبال و موفقیت‌های آن است، اما فقط جزئی از آن نه تمامش؛ مسئله حائز اهمیتی که بعد از هر آمار و ارقامی باید به آن توجه داشته باشیم، در غیر این صورت اینچنین موفقیت‌هایی نه فقط زمینه‌ساز پیشرفت‌بیشتر و بهتر نمی‌شود که بالعکس، شرایط را برای درجا زدن و حتی پسرفت مهیا خواهد کرد که اتفاقاً فوتبال ایران متأسفانه در دو مورد آخر مستعدتر است!
این نخستین باری نیست که ایران موفق می‌شود در بین ۱۸ تیم‌برتر دنیا قرار گیرد. فوتبال ایران، پیش از این در سال ۲۰۰۵ نیز ایستادن بر رده هجدهم رنکینگ جهان را تجربه کرده بود؛ موفقیتی که متأسفانه نه توانست آن را حفظ کند و نه بهبود بخشد، حال، اما بعد از گذشت ۱۹ سال، یک‌بار دیگر توانسته است حضور در جمع ۱۸ تیم برتر دنیا را تجربه کند؛ تجربه‌ای که‌ای کاش این بار با درس گرفتن از اتفاقات گذشته و مرتبه قبل، بتوانیم در راستای حفظ و ارتقای آن گام برداریم تا شاهد تداومش باشیم. در غیر این صورت، موفقیتی که برای دومین بار تکرار شده، بار دیگر از دست خواهد رفت. کافی است تنها به این بیندیشیم که در جایگاه هجدهم دنیا و بالاتر از تیم‌هایی، چون کره‌جنوبی، استرالیا و ولز هستیم؛ تیم‌هایی که از همین امروز برای کسب نتیجه در فیفا‌دی‌های بعدی جهت ارتقای جایگاه خود در رنکینگ جهان برنامه‌ریزی و تلاش می‌کنند و این یعنی نباید تحت هیچ عنوان در باد دستیابی مجدد به رنکینگ هجدهم جهان خوابید که در صورت انجام چنین کاری باید خود را آماده سقوط آزاد در همین رنکینگی کنیم که امروز از صعود آن شادمانیم! ارتقای رنکینگ اتفاق خوبی است، به شرط آنکه از آن برای کسب موفقیت بهره ببریم، در غیر این صورت این آمار و ارقام‌ها کوچک‌ترین اهمیتی نخواهند داشت که اگر داشتند، تیمی، چون قرقیزستان که رده صدم دنیا را در اختیار دارد، نباید می‌توانست دو مرتبه دروازه ایران، تیم رده هجدهم جدول را باز کند یا تیمی، چون کره‌شمالی با حضور در رده ۱۱۶ دنیا باید خواب گلزنی به ایران را می‌دید نه آنکه در عین ناباوری موفق به زدن دو گل برابر یوز‌ها شود؛ اتفاقاتی که ثابت می‌کند اگرچه این اعداد و ارقام بی‌اهمیت نیستند، اما تنها جزئی از فوتبال هستند و نه همه آن! که اگر بودند، امروز باید بعد از ۱۹ سال به جایگاهی به مراتب بهتر از آنچه سال ۲۰۰۵ تجربه کرده بودیم، دست می‌یافتیم! 


«منتقدان» دشمن نیستند

انتظارات از تیم‌ملی فوتبال ایران بالاست، اما نتایج راضی‌کننده نیست، حتی برد‌هایی که آمار و ارقام قابل توجهی را به دنبال داشته است. شاید همین مسئله باعث شده است باوجود صدرنشینی ایران در گروه، همچنان شاهد انتقاد‌های زیادی باشیم؛ انتقاد‌هایی که نه سرمربی تیم‌ملی گوش شنیدنش را دارد و نه فدراسیون آن را برمی‌تابد. صد البته که هر دو مدعی هستند گوش شنوایی برای شنیدن انتقاد‌های درست و بحق دارند، اما واقعیت این است که هیچ انتقادی را تاب نمی‌آورند، چه انتقاد‌هایی که به شکل مغرضانه و چه انتقاد‌هایی که براساس روند نتیجه‌گیری تیم و عملکرد آن در زمین بازی مطرح می‌شود؛ انتقاد‌هایی که گاهی حتی نیاز به اثبات هم ندارد، مثل اشکالات و ایراد‌هایی که در امر گلزنی یا بسته نگه‌داشتن دروازه مقابل حریفان وجود دارد، آن هم حریفان درجه ۲ و ۳ آسیا! اما هر بار پاسخ‌هایی که بیشتر به توجیه می‌ماند، نشان از عدم‌تحمل مسئولان تیم‌ملی و فدراسیون فوتبال در مقابل انتقاد‌ها دارد، حال آنکه قلعه‌نویی درست مانند تاج بار‌ها و بار‌ها تأکید کرده است انتقاد‌های درست می‌تواند باعث کاهش بار مشکلات شود و گره‌بازکن باشد. شاید با همین نوع نگاه هم بود که وقتی سکان هدایت تیم‌ملی فوتبال ایران را به دست نداشت، اشکالات و ایراد‌های تیم‌ملی را برمی‌شمرد؛ چه زمانی که این تیم تحت هدایت کی‌روش بود، چه زمانی که ویلموتس در رأس امور قرار داشت و چه دیگر مواقع!
درستش هم همین است. اینکه افراد کاربلدی که به این حوزه آشنایی و اشراف دارند، اشکالات و ایراد‌هایی را که از بیرون می‌بینند، به سرمربی تیم‌ملی و دستیارانش گوشزد کنند و به این شکل گامی برای موفقیت‌تیم‌ملی فوتبال کشور بردارند، اما قلعه‌نویی امروز که خود سکان هدایت تیم‌ملی را در دست دارد، گوش شنوایی برای سپردن به منتقدان ندارد و برابر کوچک‌ترین انتقاد‌هایی به شدت واکنش نشان می‌دهد و گاه حتی مدعی می‌شود آنها که او را نمی‌خواهند، صرفاً جهت اینکه سکان هدایت تیم‌ملی را در دست دارد، اقدام به زدن این تیم می‌کنند! حال آنکه عمده منتقدان تنها برای حل‌وفصل مشکلات است که لب به سخن می‌گشایند و با بیان اشکالات و ایراد‌هایی که می‌بینند، صرفاً قصد کمک دارند نه بیشتر و نه کمتر، اما نوع نگاه قلعه‌نویی و حتی فدراسیون فوتبال به گونه‌ای است که در صورت اشاره به هر مشکلی گارد می‌گیرند و واکنش نشان می‌دهند، آن هم خیلی تند و غیرقابل تصور. این در حالی است که انتقادناپذیربودن بیش از هر کسی به سود سرمربی تیم‌ملی فوتبال است و او می‌تواند با نگاهی متفاوت و مثبت به انتقاد‌های مطرح‌شده، نقاط ضعف تیمش را تقویت کند، به شرط آنکه نظرات ترک عادت‌کرده و منتقدان را دشمن نبیند که در آن صورت نه فقط مسائل مطرح‌شده از سوی آنها را آویزه گوشش نمی‌کند که بالعکس با بی‌توجهی به آن، به خودش و تیمش ضربه می‌زند. 


جایگاهی که باید دنبال ارتقای آن بود

پایان فیفادی آذرماه با اتفاقات خوشی برای فوتبال ایران به همراه بود، هرچند دریافت دو گل از کره‌شمالی و قرقیزستان اخم‌های اهالی فوتبال و منتقدان را درهم کشید، اما برتری مقابل این دو تیم در هفته‌های پنجم و ششم مرحله مقدماتی جام‌جهانی در قاره آسیا، اتفاقات خوبی را رقم زد. شاگردان امیرقلعه‌نویی به عنوان تنها تیم بدون باخت گروه A که در این مرحله چهار برد و تنها یک تساوی به دست آورده بودند، نه فقط صعودی مقتدرانه با کسب ۱۶ امتیاز را تجربه کردند بلکه توانستند به واسطه کسب ۳، ۷/۷ امتیاز مثبت از برتری‌های اخیر برابر کره‌شمالی و قرقیزستان، مجموع امتیاز‌های ایران را به ۱۶۳۵/۳۱ افزایش دهند و با یک پله صعود، خود را به رده هجدهم رنکینگ جهانی برسانند. اگرچه باتوجه به انتقاد‌ها از عملکرد تیم ملی برای بسیاری این صعود یک پله‌ای عجیب و مبهم بود، اما یکی از ملاک‌های فیفا برای دادن امتیاز‌هایی که در ارتقای تیم‌ها در رنکینگ تأثیر قابل توجهی دارد، کسب امتیاز در بازی‌های خارج از خانه است و ایران با توجه به برتری در دو بازی متوالی خارج از خانه توانست به امتیاز لازم جهت صعود یک‌پله‌ای در جدید‌ترین رنکینگی که بعد از فیفادی نوامبر اعلام شد، دست یابد. حال شاید برخی بر این مهم تأکید داشته باشند که نه کره‌شمالی حریف قدری بود و نه قرقیزستان، اما برای فیفا جهت امتیاز‌دادن به تیم‌ها، حریفان اهمیتی ندارد و تنها چیزی که ملاک قرار می‌گیرد، برتری در مصاف‌های خارج از خانه است. حال می‌خواهد این برتری مقابل کره‌شمالی به دست آمده باشد یا برزیل و آرژانتین، به همین دلیل نمی‌توان موفقیت کسب‌شده را نادیده گرفت یا حتی زیر سؤال برد، خصوصاً که بعد از ۱۹ سال بار دیگر تکرار شده است، اما باید به دنبال حفظ این جایگاه و ارتقای آن بود. تیم ملی ایران فرصت ارتقای رنکینگ خود در فیفادی بعدی را هم دارد. باتوجه به اینکه در حال حاضر امتیاز ایران هزارو ۶۳۵ است و امتیاز سنگال که در رده هفدهم قرار دارد هزارو ۶۳۷ است، چنانچه ایران در فیفادی بعدی فارغ از نتایج سنگال بتواند از سد ازبکستان و امارات عبور کند، می‌تواند حداقل صعودی یک پله‌ای را تجربه کند و برسکوی هفدهم تکیه بزند، هرچند در صورت توقف امریکا، ایران می‌تواند به جایگاه شانزدهم هم چشم داشته باشد. باوجود این، اما هنوز بهترین رتبه تاریخ فوتبال ایران در رنکینگ جهانی به جولای و آگوست ۲۰۰۵ برمی‌گردد که ایران توانست خود را به رده پانزدهم برساند، اما متأسفانه سپتامبر همان سال به رده هجدهم سقوط کرد. 


فرار سرمربی از انتقاد‌های فنی

شیوا نوروزی
حفظ رکورد شکست‌ناپذیری و همچنین ارتقا در رده‌بندی فیفا از جمله موفقیت‌هایی است که تیم‌ملی با امیر قلعه‌نویی به دست آورده است، البته این تیم در جام ملت‌ها محک جدی خورد و درست همان جا که باید پیروز می‌شدیم، شکستی تلخ را تجربه کردیم؛ باخت به قطر و از دست دادن جام قهرمانی آسیا. این همان تنها شکستی است که در کارنامه یک سال اخیر تیم کشورمان به چشم می‌خورد که به از دست دادن یک عنوان مهم ختم شد. جدا از این دیدار‌های انتخابی جام‌جهانی ۲۰۲۶ چالشی بوده برای تیم‌ملی. به رغم کسب نتایج خوب، صدرنشینی در گروه و فاصله اندک تا صعود قطعی به جام‌جهانی، انتقاد‌ها از عملکرد فنی تیم و کادرفنی به قوت خود باقی است. هرچند برخی ایرادات و نقد‌های مطرح‌شده بیشتر بوی تسویه حساب شخصی می‌دهند و ناشی از مشکلات قدیمی با سرمربی تیم هستند ولی در بین آنها انتقاد‌های فنی زیادی نیز کاملاً بجا و قابل بحث بوده‌اند. قلعه‌نویی نیز دقیقاً مثل رئیس فدراسیون تنها به صدرنشینی در گروه و صعود در رنکینگ توجه می‌کند، درحالی که خودش بهتر از همه کارشناسان از حال و روز فنی تیم و شاگردانش باخبر است. تیم کشورمان در شش بازی اخیر خود در دیدار‌های انتخابی پنج پیروزی مهم کسب کرده و تنها مقابل ازبکستان کارش گره خورده است. از جمله مهم‌ترین موارد مطرح‌شده در باب ضعف کیفیت فنی بازی‌های تیم‌ملی، می‌توان به اشتباهات زیاد مدافعان، گل‌های زده کم، عملکرد نه چندان خوب لژیونر‌ها و شکست خوردن در نیمه مربیان اشاره کرد. ۱۲ گل برابر تیم‌های ازبکستان، قرقیزستان، کره‌شمالی (دو بازی)، قطر و امارات به ثمر رسیده، آن هم در حالی که تیم ما لژیونرهایی، چون مهدی طارمی، مهاجم اینترمیلان را در اختیار دارد. باید حواس‌مان به آن پنج گل خورده هم باشد چراکه چهار گل از آنها را مقابل قرقیزستان و کره‌شمالی دریافت کردیم و در هر دو مسابقه از حریفان پیش بودیم. همچنین در هر دو مسابقه قرقیز‌ها و کره‌ای‌ها در نیمه دوم و درست وقتی سه و دو گل از ما عقب بودند، موفق به باز کردن دروازه‌مان شدند. این یعنی تیم در نیمه مربیان به جای آنکه بهتر کار کند، ضعیف‌تر شده! به علاوه اینکه مدافعان تیم قلعه‌نویی نشان دادند در صورت حمله همه‌جانبه حریفان شکننده هستند و احتمال اشتباه آنها وجود دارد. از بحث جوان‌گرایی و میدان دادن به جوان‌ها نیز به رغم وعده‌های قلعه‌نویی خبری نیست. به نظر می‌رسد سرمربی تیم‌ملی همه منتقدان را با یک چوب می‌زند و حتی حاضر نیست ایرادات فنی تیمش را بپذیرد. انتظار می‌رود با برطرف کردن این نقاط ضعف، تیم‌ملی هرچه زودتر به جمع تیم‌های راه‌یافته به جام‌جهانی اضافه شود. 


پنهان کردن سوءمدیریت‌ها پشت رنکینگ

ارتقا در رنکینگ فدراسیون جهانی این روز‌ها به محل کشمکش فدراسیون و منتقدانش تبدیل شده است؛ از یک‌رو فدراسیون تلاش می‌کند این موفقیت را جزئی از افتخارات و رزومه خود جلوه دهد و از سوی دیگر نیز از این مسئله به عنوان حربه‌ای در مقابل منتقدان استفاده می‌کند. عملکرد تیم‌ملی فوتبال کشورمان در یک سال اخیر به گونه‌ای بوده که نه تنها افتی در رده‌بندی جهانی نداشته‌ایم بلکه در آخرین رنکنیگ اعلام شده از سوی فیفا صعودی یک پله‌ای را نیز تجربه کرده‌ایم. بعد از اعلام رسمی خبر فوق، این سؤال در اذهان ایجاد شده که آیا واقعاً و در عمل هم ایران هجدهمین تیم برتر فوتبال جهان است یا نه؟ علاوه بر این آمار و ارقام دیگری نیز وجود دارد مبنی‌براینکه تیم‌ملی ایران در سال ۲۰۲۴ بهترین نتایج را در بین همه تیم‌های ملی دنیا کسب کرده است؛ ۱۵ پیروزی، دو تساوی و یک باخت در ۱۸ بازی. موضع‌گیری مهدی تاج بلافاصله پس از اعلام این آمار در نوع خود جالب توجه بود: «حتی از اسپانیا و آرژانتین نیز بالاتر هستیم.» این ادعا روی کاغذ درست است ولی رئیس فدراسیون و اهل فن خیلی خوب می‌دانند در یک سال اخیر بسیاری از حریفانی که ما با آنها بازی کرده‌ایم، قابل قیاس با رقبای ماتادور‌ها و آلبی‌سلسته نیستند. صعود در رده‌بندی جهانی اتفاق خوشایندی است، اما به‌هیچ وجه نباید دستخوش سوءاستفاده قرار گیرد. وضعیت فوتبال ما جوری نیست که حتی بتوانیم به رنکینگ فدراسیون جهانی دلخوش باشیم. سوءمدیریت‌های صورت‌گرفته و در جریان این رشته به حدی زیاد است که آوازه‌اش به آسیا و جهان هم رسیده است. در نتیجه ارتقا در رنکینگ نیز اگرچه در مدیریت فعلی فدراسیون رقم خورده ولی تحت‌هیچ شرایطی فاکتوری برای پوشاندن حواشی، مشکلات و بحران‌های متعدد جاری محسوب نمی‌شود. اینکه از اسپانیا و آرژانتین جلو زده‌ایم، موضوعی است که فقط آقای رئیس به آن اعتقاد دارد و از آن به‌عنوان نکته مثبت مدیریتش یاد می‌کند، وگرنه اهالی فوتبال و حتی هواداران این رشته نیز خوب می‌دانند در چه شرایطی قرار داریم. فدراسیون برای جواب دادن به سیل انتقاد‌های همیشگی از شرایط حاکم بر فوتبال کشور باید دنبال بهانه‌ها و توجیه‌های بهتری بگردد. به رغم سیرصعودی در رنکینگ فیفا، عملاً هیچ تغییری در سطح فوتبال ملی به چشم نمی‌خورد. تکلیف سطح فوتبال باشگاهی‌مان نیز که کاملاً مشخص است. مخلص کلام اینکه صعود به رده هجدهم دنیا، انتظارات را بالاتر می‌برد و مهدی تاج و همکارانش از این پس با توقعات بیشتری از تیم‌ملی مواجه خواهند شد. 


هنوز اول آسیا نیستیم

در روز‌هایی که آقایان بابت هجدهم شدن در رنکینگ فیفا سراز پا نمی‌شناسند، حریفان آسیایی مشغول برنامه‌ریزی و نزدیک شدن به جمع بهترین تیم‌های جهان هستند. رئیس فدراسیون در اظهاراتش مدعی شد با این آمار و ارقام مثبت، در رنکینگ ژاپن را هم پشت‌سر می‌گذاریم و اول آسیا می‌شویم، در حالی که رنکینگ فیفا نشان داد تیم قلعه‌نویی هرچقدر هم نبازد، همچنان باید سایه سنگین سامورایی‌ها را بالای سرش تحمل کند. رنکینگ جدید باعث شد همه یاد سال ۲۰۰۵ بیفتیم؛ همان زمان که دو ماه رده ۱۸ فیفا را در اختیار داشتیم و اتفاقاً آقای آسیا هم بودیم. درواقع رده فعلی ما تکرار همان موفقیت ۱۹ سال پیش است با این تفاوت که همچنان خبری از اول شدن در آسیا نیست. باز هم تأکید می‌کنیم صعود در رده‌بندی جهانی اتفاق خوبی است و باید آن را به فال نیک گرفت، ولی باتوجه به اینکه ما قبلاً هم رتبه هجدهم دنیا را تجربه کرده‌ایم ولی قدرش را ندانسته‌ایم، این‌بار نیز نمی‌توان خیلی به این رتبه دل خوش کرد. تیمی که تاکنون دو بار خودش را به این جایگاه رسانده قطعاً با مدیریت بهتر و برنامه‌ریزی دقیق از این بهتر هم می‌تواند باشد، منتها مشکل همین مدیریت و برنامه‌ریزی است. رئیس فدراسیون هنوز رده‌بندی اعلام نشده رؤیای پیشی گرفتن از ژاپن را دارد، در حالی که همین ژاپنی‌ها درست از همان ۱۹ سال پیش پیشرفت‌شان را آغاز کردند. ژاپن و دیگر رقبای آسیایی برخلاف ما در باد آمار و ارقام نمی‌خوابند وحتی تیم‌های عربی نیز با الگو گرفتن از تیم‌های اروپایی به تفکر حرفه‌ای روی آورده‌اند. نوع سرمایه‌گذاری، استفاده از نیرو‌های خارجی درجه یک، تجهیز هرچه بیشتر و بهتر زیرساخت‌ها و برنامه‌ریزی بسیار دقیق، مهم‌ترین فاکتور‌هایی هستند که آقایی آسیا را از ما گرفته است. شاید در رنکینگ به غیر از ژاپن، از دیگر تیم‌های آسیایی جلوتر باشیم ولی حقیقت این است که سطح فوتبال‌مان نسبت به گذشته بسیار پایین آمده و این واقعیت را نمی‌توان کتمان کرد. باید بررسی شود که جایگاه ۱۹ سال پیش‌مان را چطور از دست دادیم. متأسفانه از اشتباهات‌مان درس که نمی‌گیریم هیچ، حتی روی تکرار آنها نیز مصر هستیم. پرکردن رزومه و اضافه کردن ستاره، مهم‌ترین دغدغه‌ای است که تصمیم‌گیرندگان فوتبال به آن می‌اندیشند و رسیدن به این هدف برای‌شان مهم است و هر پیروزی و صعودی را جوری بزرگ جلوه می‌دهند که گویی پیش از این طعم برد و صعود را نچشیده بودیم.