به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، گروه های تکفیری که پیشتر هم گزارش های مختلفی از روابط پنهانی صهیونیست ها با آن ها منتشر شده بود، اکنون به نحو عینیتری در خدمت منافع رژیم اشغالگر قدس درآمده اند و بازیگری میدانی می کنند. می بینیم که مقام های ارشد تروریست ها نیز به صراحت این نکته را ذکر می کنند که به دنبال اقدام علیه صهیونیستها نیستند و صرفا در پی ضربه زدن به ایران، حزب الله لبنان و سوریه هستند.
سوریه بار دیگر وارد دوره ای از جنگ و درگیری های تحمیلی شده است. در این راستا، اخیرا گروه تروریستی-تکفیری تحریر الشام به همراه شماری از دیگر گروه های تروریستی، به شهر حلب حمله کرده اند. رویدادی که با بازتاب های بین المللی گسترده ای همراه شده و تررویست ها توانسته اند حلب و البته استان ادلب سوریه را به طور کامل اشغال کنند. در عین حال، گزارش های مختلفی از تلاش های گسترده آن ها جهت نفوذ به دیگر مناطق سوریه و تصرف آن ها هم به گوش می رسد.
در جبهه مقابل، ارتش سوریه به همراه متحدان خود با تمام قوا در برابر تجاوزات تروریست ها قرار گرفته و سعی دارد در محورهای مختلف، ضدحمله های درخوری را علیه آن ها سازماندهی کند. در این راستا، گزارش های گوناگون حاکی از این هستند که ارتش سوریه توانسته بخش های زیادی را در مجاورت شهر حما آزاد کند و البته که نیروی هوایی سوریه در همکاری با نیروی هوایی روسیه، حملات متعددی را به اهداف مرتبط با تروریست های تکفیری انجام داده و همچنان نیز می دهند.
در این رابطه به تازگی شاهد بوده ایم که در نتیجه یکی از همین حملات، اتاق عملیات تروریست های تحریر الشام در شهر ادلب هدف قرار گرفته و "ابومحمد الجولانی" سرکرده این گروه تروریستی به هلاکت رسیده است. با این همه، فتنه افکنی جدید در شام همچنان ادامه دارد و به نظر می رسد در روزها و ساعات آتی با توجه به انسجام بیشتر ارتش سوریه و البته افزایش قابل توجه کمک های ایران، روسیه و جبهه مقاومت به دولت و ملت سوریه در نبرد با تروریست ها، شاهد وقوع تحولات معناداری باشیم که برای گروه های تروریستی و حامیان خارجی آن ها خوشایند نخواهند بود.
در این چهارچوب، یک سوال مهم مطرح می شود و آن هم این است که علت فتنه افکنی جدیدِ تروریست ها در خاک سوریه چیست؟ به بیان ساده تر، چرا آن ها در برهه زمانی کنونی علیه دولت و ملت سوریه دست به کار شده اند و در این کشور ایجاد ناامنی می کنند؟ به نظر می رسد در پاسخ به این پرسش باید 5 نکته را مد نظر داشت.
یک: تروریست های تکفیری و کمک به صهیونیست های بحرانزده
تنها اندکی پس از اعلام آتش بس در جنگ لبنان و شکست صهیونیست ها از حزب الله، شاهد بودیم که تروریست های تکفیری در سوریه دست به کار شدند و بار دیگر جنگ و ناامنی را به این کشور تحمیل کردند. این رویداد به هیچ عنوان اتفاقی نیست و جالب است که حتی نشریات اسرائیلی نظیر "یدیعوت آحارونوت" هم به صراحت اعتراف کرده اند که تل آویو در پسِ پرده ناامنی های سوریه است. به بیان ساده تر، گروه های تکفیری که پیشتر هم گزارش های مختلفی از روابط پنهانی صهیونیست ها با آن ها منتشر شده بود، اکنون به نحو عینیتری در خدمت منافع رژیم اشغالگر قدس درآمده اند و بازیگری میدانی می کنند. می بینیم مه مقام های ارشد آن ها نیز به صراحت این نکته را ذکر می کنند که به دنبال اقدام علیه صهیونیست ها نیستند و صرفا در پی ضربه زدن به ایران، حزب الله لبنان و سوریه هستند.
در این چهارچوب، اسرائیل 2 دلیل مهم در بهره گیری از تکفیری ها در جبهه سوریه دارد. اول اینکه این رژیم سعی دارد تا با ناامن کردن سوریه، روند تقویت حزب الله و پشتیبانی تدارکاتی آن از محور مقاومت را تضعیف کند. موضوعی که به زعم صهیونیست ها موجب تضعیف حزب الله لبنان می شود. محرک اصلی این نگرش صهیونیست ها نیز این است که آن ها نتوانستند در جنگ اخیر علیه حزب الله لبنان، به اهداف خود دست یابند و در نهایت هم دست از پا درازتر به عمق فلسطین اشغالی بازگشتند.
از این رو، برای جبران شکست خود و در عین حال ممانعت از قدرت گیری بیشترِ حزب الله لبنان، سعی در ناامن کردن خاک سوریه با اهرم گروه های تروریستی-تکفیری دارند. نکته دوم اینکه صهیونیست ها به واسطه تحرکات بیش از یک ساله اخیر خود در سطح منطقه با سیلی از بحران های وجودی و امنیتی رو به رو شده اند. از این رو، با فعال سازی گسل های امنیتی در خاک سوریه و منحرف کردن توجهعات به سمت این کشور سعی دارند تا حدی، فضای تنفس برای خود ایجاد کنند.
البته که شخصِ نتانیاهو نخست وزیر صهیونیست ها نیز سعی دارد با ناامن کردن سوریه به زعم خود این پیام را به افکار عمومی صهیونیست ها برساند که او توانسته در سوریه به نفع اسرائیل دستاوردسازی داشته باشد. نتانیاهو این قبیل مسائل را برای تضمین بقای سیاسی خود آن هم در شرایطی که حکم بازداشت بین المللی وی صادر شده و وضعیت سیاسی او در فلسطین اشغالی نیز به هیچ عنوان خوب نیست، کاملا ضروری و لازم در نظر می گیرد.
دو: بازیگری تکفیریها به عنوان عنصر نیابتی ترکیه
یکی از موضوعات مهمی که در بحبوحه نامنی های جاری در سوریه کاملا واضح است، حمایت های جدی ترکیه از تروریست ها تحریر الشام است. این در حالی است که رجب طیب اردوغان در طی تحولات یک ساله اخیر در سطح منطقه، به ظاهر همواره اسرائیل را محکوم کرده اما در عمل در شرایط فعلی، همدستی خود با تل آویو را به عینه نشان می دهد. بگذریم که در یک ساله گذشته گزارش های مختلفی از همکاری های فزاینده تجاری میان آنکارا و تلآویو نیز منتشر شده است.
از این رو، ترکیه با دیدگاه های نوعثمانی گری که اردوغان آن ها را نمایندگی می کند، سعی دارد تا منطقه غرب آسیا را به حوزه نفوذ جدیدِ خود در محیط پیرامونی اش تبدیل کند و از این رهگذر، سوریه را عرصه ای مهم ارزیابی می کند. در این میان باید توجه داشته باشیم که ترکیه در سال های اخیر تحرکاتی را در منطقه آسیای مرکزی و قفقاز و البته شمال آفریقا هم در دستورکار داشته تا نفوذ بین المللی خود را توسعه بخشد. از این رو، از اهرم تروریست ها در وضعیت کنونی در سوریه در راستای منافع خود و ایجاد یک حوزه نفوذ جدید استفاده می کند.
جدای از این ها، ترکیه سعی دارد تا جریان های مخالف با خود در خاک سوریه به ویژه کُردهای این کشورر ا هم تا جای ممکن سرکوب کند و حتی برخی گزارش ها از اراده آنکارا جهت ایجاد یک منطقه حائل در جوار مرزهای مشترکش با سوریه حکایت دارند. دستورکارهایی که در قالب همگی آن ها، گروههای تروریستی به عنوان عنصر نیابتی ترکیه وارد بازی شده اند و ایفای نقش می کنند.
سه: تروریست های تکفیری و ایده تضعیف کلی محور مقاومت
قدرت گیری محور مقاومت در منطقه غرب آسیا به قدری جدی بوده که اکنون بسیاری از صاحب نظران و البته اندیشکده های غربی و صهیونیست ها نیز اعتراف می کنند که تحولات خاص و زیربنایی در این منطقه بدون رضایت جریان مقاومت و کنشگری محوری آن، راه به جایی نخواهد برد و با موانع عدیدهای رو به رو میشود.
حال در این وضعیت، هر چه جریان مقاومت قویتر شده، تکفیریها و حامیان منطقه ای و بین المللی آن ها ضعیف تر شده اند. از این رو، به نظر می رسد که اتاق عملیات گروه های تروریستی-تکفیری و البته متحدان مطنقه ای آن ها با ایجاد یک جبهه جنگی جدید در منطقه، سعی دارند تا جای ممکن توان محور مقاومت را به زعم خود تضعیف کنند و از این رهگذر، منافع نامشروع خود را به ضرر جریان مقاومت به پیش برند. در این بحبوحه، باید این مساله را هم مد نظر داشته باشیم که همانطور که گفته شد، اقدام این کنشگران در عرصه میدانی سعی دارد تا باری را از روی دوش صهیونیست ها در سطح منطقه و با توجه به شرایط بحرانی آن ها بردارد.
چهار: ترویج یک تفکر غلط علیه محور مقاومت
تروریست های تکفیری با حمله به سوریه و ایجاد ویرانی و ضربه زدن به مردم این کشور سعی دارند این موضوع را برجسته کنند که عامل رنج مردم منطقه، ایران و تفکر شیعی و محور مقاومت است. این در حالی است که این دسته از کنشگران صرفا جلوی ظلم و زیاده خواهی های جریان های صهیونیستی و امپریالیستی ایستادهاند و همواره تاکید داشته اند جز صلح و ثبات منطقه ای چیزی نمی خواهند. نمود عینی این سناریو را محور غربی و عبری به نحوی آاشکار در لبنان و فلسطین نیز دنبال کرده و می کند. از این رو، تروریست های تکفیری با حمله به سوریه سعی در تحریف معادلات جاری در سطح منطقه و تغییر صورت مساله های محوری دارند.
پنج: تکفیریها و بازیگری در زمین کاخ سفید
در نهایت باید گفت که تجاوز اخیر تکفیری ها به سوریه بدون چراغ سبز واشینگتن و کاخ سفید نیز رخ نداده است. دولت آمریکا سعی دارد با دست زدن به هر اقدامی تا جای ممکن محور مقاومت و به طور خاص ایران و متحدانش را تضعیف کند. این گزاره در شرایطی که دونالد ترامپ اندکی دیگر وارد کاخ سفید می شود و قدرت را به صورت رسمی به دست می گیرد، از ابعاد جدی تری برخوردار می شود. از این رو، آنچه در سوریه می گذرد در کلیت خود می تواند جلوه ای از تلاش های واشینگتن برای تحت فشار قرار دادن ایران در آینده نه چندان دور نیز باشد. به هر حال، نفوذ منطقه ای ایران یکی از اهرم های قدرت موثر این کشور است و جریان های مخالف با ایران و به طور خاص آمریکایی ها هرکاری می کنند تا این اهرم قدرت را تضعیف کنند. موضوعی که به زعم آن ها می تواند زمینه باج گیری از کشورمان را فراهم سازد. گزاره ای که البته تجربیات تاریخی به هیچ عنوان آن را تایید نمی کند.
منبع: جهان نیوز
انتهای پیام/
∎