جهت پاسخ به این سوال، مرحوم علی صفایی حائری در قالب دو کتاب آنان را به زیبایی برای نسل امروز تشریح کردهاند. سراغ حجتالاسلام محمد علیگو، معاون پژوهشی موسسه انتشارات لیله القدر رفتیم. این کتب شامل «خورشید در خاک نشسته» و «روزهای فاطمه» است تا ضمن بیان عظمت چهره حضرت در تاریخ صدر اسلام، به تبعیتپذیری محض ایشان از مقام ولایت بپردازد.در برخی نگاهها حضرت زهرا (س) به عنوان یک خانم مظلوم شهید بازتاب داده میشوند در حالی که شخصیت این بانوی بزرگ والاتر از اینهاست. چگونه باید مقام ملکوتی حضرت زهرا (س) تبیین شود؟
مرحوم صفایی در دو کتاب مهم «خورشید در خاک نشسته» و «روزهای فاطمه(س)» به دو جلوه ایشان توجه کردند. در اثر اول ما شاهد ترجمه و تفسیر ایشان از دعاهای روزهای هفته هستیم که آنان را در ادعیه یا مفاتیح به دعای شنبه، یکشنبه و دوشنبه و...میشناسیم. بهعبارتی، استاد سعی داشتند جایگاه ارتباط ما با شخصیت زهرای مرضیه(س) را تنها بهعنوان یک زن جوان شهید مظلوم مورد بررسی قرار ندهند؛ چون این خود آسیبزا بود. بنابراین، از زاویه دیگری به تحلیل ایشان پرداختند که همان تبیین مقام یک نور ملکوتی برای ما بود تا با دعاها و راهکارهایشان رشد داده شویم. از این جهت فلسفه انتشار کتاب «خورشید در خاک نشسته» نشاندهنده عمق معرفت و سلوکی حضرت زهرا(س) است که استاد صفایی در اثرشان آنرا با بررسی یک به یک ادعیه روزانه انجام دادهاند. اما در کتاب «روزهای فاطمه(س)» توصیف مرحوم صفایی از حضرت یک حالت دیگر پیدا میکند که آن درک اضطرار به وجود ولی یا ولایت است.
حرکت حضرت زهرا(س) برای حمایت از ولایت را چگونه تبیین میکنید؟
ما این امر را میتوانیم از کتاب «روزهای فاطمه(س)» استاد صفایی متوجه شویم که با تشریح خطبه فدکیه آن را روشن میسازد. این موضوع مهمی است زیرا در نگرش استاد با اثبات ولایت یا دین یا خدا روبهرو نیستیم. ایشان معتقد بودند بحث اثباتی آنان کافی نیست و تمرکز اصلی باید روی اضطرار به وجود خداوند و اهل بیت(س) باشد. چون تا این مرحله نرسیدهایم نمیتوانیم ضرورت وجود ایشان را درک و اورا بر خود مقدم بداریم. اگر این را درک کردیم آنوقت میتوانیم ناخودآگاه از ولی زمان مقابل تیرهای به سمت او سینه سپر کنیم؛ همانند اصحاب سیدالشهدا که در هنگامه نماز ظهر عاشورا چنین کردند. حالا همین نگاه در حضرت زهرا(س) وجود دارد که به درک اضطرار ولایت امام رسیدهاند، به این سبب پشتیبانی و حمایتشان از علی(ع) نگرش دفاعی زن از شوهرش برابر دستگیری او نیست. بلکه بحث روی مقدم دانستن ولی از خود است که ایشان را از خویشتن بالاتر میدانم.درواقع باید گفت که مقدم دانستن ولی برخودهمان سخن معروف پیامبر اکرم(ص)است که فرمودند هرکس که من مولای او هستم، علی(ع) نیز مولای اوست. حال، حضرت فاطمه(س) با جان و دل این واقعیت را پذیرفته بودند و به این دلیل شاهد رشادتهای ایشان در راه ولایت هستیم. اما در این میان استاد صفایی به حقیقتی دیگر هم توجه دارند که شیرین است و آن به علت نادیدهانگاری مورخان در قضیه شهادت حضرت زهرا(س) باز میگردد. ایشان معتقدند فاطمه(س) جهت مقابله با آن دست به حرکاتی زدند که بسیار هوشمندانه و بهنوعی گواهی شهادت ایشان بود.
اقدامات حضرت فاطمه(س) جهت مقابله با ذهن فراموشکار تاریخ چه بود؟
مرحوم صفایی معتقدند در تاریخ، امکان تحریف، پراکنده شدن اسناد و پنهانکاری برای هر واقعهای بهویژه این مسأله وجود دارد. اما ایشان بیان میکنند که حضرت زهرا(س) بر چنین موضوعاتی آگاهی داشتند و از این لحاظ، آن بانوی برجسته دست به اقداماتی ماندگار در تاریخ زدند. ایشان چنان حرکت هوشمندانهای انجام دادند که برای هر ذهن کنجکاوی جای پاسخ را پر میکنند. برای مثال به دو کنش حضرت شامل نامعلوم بودن مزار و خطبه غرای فدکیه ایشان اشاره میکنند. این مزار پنهان برای چیست؟ مگر ایشان تنها فرزند آخرین رسول خدا نبودند، پس باید بهطور طبیعی دارای یک بارگاه باشند یا اصلا چرا حضرت مراسمی برای تشییع پیکر خود نداشتند؟ چرا ایشان وصیت کردند شبانه دفن شوند و به هیچ وجه خلفا بر پیکرشان نماز نخوانند؟ تمام این سوالات، پرسشهایی از سوی آقای صفایی بود که میگفتند تمام این چراها در تاریخ وجود دارد و برایشان پاسخ روشنی جز رضایت نداشتن زهرا(س) نیست. استاد توضیح میدادند که در تاریخ نقلی بر حضور خلیفه اول در خانه حضرت جهت ملاقات با ایشان بود اما بابت عدم رضایت، اوبدون هیچ گفتوگویی از خانه خارج شد. این عدم رضایت حضرت از خلیفه، خودش تاییدی از رفتارهای زشت وحتی حمله به ایشان درتاریخ است که در راستای دفاع حقمدارانه از امام زمانشان بود. اما زهرای مرضیه(س) اقدامشان تنها در این مرحله توقف نداشت وخواندن خطبه فدکیه بعد از ماجرای حمله به خانه بود. خطبهای بسیار فصیح و بلیغ که در شرایط یک جنین سقط شده، آسیبدیده وکتکخورده خوانده شد.این کنش حضرت فاطمه(س) به نوبه خودش نمایش اهمیت جایگاه ولایت برای ایشان است که حاضرند تا سر حد جان دادن، آنرا به همگان اثبات کنند. به این خاطرهم استاد میگویند حضرت حتی رفاه مسلمانان آن زمان رامدیون تلاشهای امام علی(ع)معرفی میکنندو این رادر گفتوگو با انصار تاکید میکنند. مرحوم صفایی آن را به زیبایی در کتاب «روزهای فاطمه(س)» نشان میدهند که بسیار خواندنیست.
∎
مرحوم صفایی در دو کتاب مهم «خورشید در خاک نشسته» و «روزهای فاطمه(س)» به دو جلوه ایشان توجه کردند. در اثر اول ما شاهد ترجمه و تفسیر ایشان از دعاهای روزهای هفته هستیم که آنان را در ادعیه یا مفاتیح به دعای شنبه، یکشنبه و دوشنبه و...میشناسیم. بهعبارتی، استاد سعی داشتند جایگاه ارتباط ما با شخصیت زهرای مرضیه(س) را تنها بهعنوان یک زن جوان شهید مظلوم مورد بررسی قرار ندهند؛ چون این خود آسیبزا بود. بنابراین، از زاویه دیگری به تحلیل ایشان پرداختند که همان تبیین مقام یک نور ملکوتی برای ما بود تا با دعاها و راهکارهایشان رشد داده شویم. از این جهت فلسفه انتشار کتاب «خورشید در خاک نشسته» نشاندهنده عمق معرفت و سلوکی حضرت زهرا(س) است که استاد صفایی در اثرشان آنرا با بررسی یک به یک ادعیه روزانه انجام دادهاند. اما در کتاب «روزهای فاطمه(س)» توصیف مرحوم صفایی از حضرت یک حالت دیگر پیدا میکند که آن درک اضطرار به وجود ولی یا ولایت است.
حرکت حضرت زهرا(س) برای حمایت از ولایت را چگونه تبیین میکنید؟
ما این امر را میتوانیم از کتاب «روزهای فاطمه(س)» استاد صفایی متوجه شویم که با تشریح خطبه فدکیه آن را روشن میسازد. این موضوع مهمی است زیرا در نگرش استاد با اثبات ولایت یا دین یا خدا روبهرو نیستیم. ایشان معتقد بودند بحث اثباتی آنان کافی نیست و تمرکز اصلی باید روی اضطرار به وجود خداوند و اهل بیت(س) باشد. چون تا این مرحله نرسیدهایم نمیتوانیم ضرورت وجود ایشان را درک و اورا بر خود مقدم بداریم. اگر این را درک کردیم آنوقت میتوانیم ناخودآگاه از ولی زمان مقابل تیرهای به سمت او سینه سپر کنیم؛ همانند اصحاب سیدالشهدا که در هنگامه نماز ظهر عاشورا چنین کردند. حالا همین نگاه در حضرت زهرا(س) وجود دارد که به درک اضطرار ولایت امام رسیدهاند، به این سبب پشتیبانی و حمایتشان از علی(ع) نگرش دفاعی زن از شوهرش برابر دستگیری او نیست. بلکه بحث روی مقدم دانستن ولی از خود است که ایشان را از خویشتن بالاتر میدانم.درواقع باید گفت که مقدم دانستن ولی برخودهمان سخن معروف پیامبر اکرم(ص)است که فرمودند هرکس که من مولای او هستم، علی(ع) نیز مولای اوست. حال، حضرت فاطمه(س) با جان و دل این واقعیت را پذیرفته بودند و به این دلیل شاهد رشادتهای ایشان در راه ولایت هستیم. اما در این میان استاد صفایی به حقیقتی دیگر هم توجه دارند که شیرین است و آن به علت نادیدهانگاری مورخان در قضیه شهادت حضرت زهرا(س) باز میگردد. ایشان معتقدند فاطمه(س) جهت مقابله با آن دست به حرکاتی زدند که بسیار هوشمندانه و بهنوعی گواهی شهادت ایشان بود.
اقدامات حضرت فاطمه(س) جهت مقابله با ذهن فراموشکار تاریخ چه بود؟
مرحوم صفایی معتقدند در تاریخ، امکان تحریف، پراکنده شدن اسناد و پنهانکاری برای هر واقعهای بهویژه این مسأله وجود دارد. اما ایشان بیان میکنند که حضرت زهرا(س) بر چنین موضوعاتی آگاهی داشتند و از این لحاظ، آن بانوی برجسته دست به اقداماتی ماندگار در تاریخ زدند. ایشان چنان حرکت هوشمندانهای انجام دادند که برای هر ذهن کنجکاوی جای پاسخ را پر میکنند. برای مثال به دو کنش حضرت شامل نامعلوم بودن مزار و خطبه غرای فدکیه ایشان اشاره میکنند. این مزار پنهان برای چیست؟ مگر ایشان تنها فرزند آخرین رسول خدا نبودند، پس باید بهطور طبیعی دارای یک بارگاه باشند یا اصلا چرا حضرت مراسمی برای تشییع پیکر خود نداشتند؟ چرا ایشان وصیت کردند شبانه دفن شوند و به هیچ وجه خلفا بر پیکرشان نماز نخوانند؟ تمام این سوالات، پرسشهایی از سوی آقای صفایی بود که میگفتند تمام این چراها در تاریخ وجود دارد و برایشان پاسخ روشنی جز رضایت نداشتن زهرا(س) نیست. استاد توضیح میدادند که در تاریخ نقلی بر حضور خلیفه اول در خانه حضرت جهت ملاقات با ایشان بود اما بابت عدم رضایت، اوبدون هیچ گفتوگویی از خانه خارج شد. این عدم رضایت حضرت از خلیفه، خودش تاییدی از رفتارهای زشت وحتی حمله به ایشان درتاریخ است که در راستای دفاع حقمدارانه از امام زمانشان بود. اما زهرای مرضیه(س) اقدامشان تنها در این مرحله توقف نداشت وخواندن خطبه فدکیه بعد از ماجرای حمله به خانه بود. خطبهای بسیار فصیح و بلیغ که در شرایط یک جنین سقط شده، آسیبدیده وکتکخورده خوانده شد.این کنش حضرت فاطمه(س) به نوبه خودش نمایش اهمیت جایگاه ولایت برای ایشان است که حاضرند تا سر حد جان دادن، آنرا به همگان اثبات کنند. به این خاطرهم استاد میگویند حضرت حتی رفاه مسلمانان آن زمان رامدیون تلاشهای امام علی(ع)معرفی میکنندو این رادر گفتوگو با انصار تاکید میکنند. مرحوم صفایی آن را به زیبایی در کتاب «روزهای فاطمه(س)» نشان میدهند که بسیار خواندنیست.