به گزارش خبرگزاری قدس(قدسنا)، دکتر علیرضاعرب روزنامه نگار و کارشناس مسائل رژیم صهیونیستی در تحلیلی اختصاصی برای قدسنا نوشت پس از حدود 13 ماه درگیری میان اسرائیل و حزب الله، کابینه امنیتی اسرائیل، توافق آتش بس 60 روزه بین اسرائیل و لبنان را تصویب کرد و تنها مخالف این آتش بس 60 روزه در کابینه امنیتی وزیر امنیت ملی رژیم صهیونیستی ایتامار بن گویر بود. نجیب میقاتی، نخستوزیر لبنان، حمایت قاطع خود از این توافق را اعلام کرد و از جامعه بینالمللی خواست به اجرای فوری این توافق کمک کنند تا «تجاوز اسرائیل» متوقف شود.
به روایت منابع مختلف اسرائیلی مفاد آتش بس مذکور عبارتند از :
1- حزب الله و گروه های مسلح دیگر در خاک لبنان هرگز دست به اقدام تهاجمی علیه اسرائیل نخواهند زد.
2- در مقابل، اسرائیل هیچ اقدام نظامی تهاجمی علیه اهدافی در لبنان از جمله روی زمین، هوا و دریا انجام نخواهد داد.
3- اسرائیل و لبنان اهمیت قطعنامه ۱۷۰۱ شورای امنیت سازمان ملل را به رسمیت میشناسند.
4- این توافق ناقض حق اسرائیل و لبنان در برخورداری از حق دفاع از خود نخواهد بود.
5- ارتش لبنان و نیروهای امنیتی لبنان تنها گروه های مسلحی خواهند بود که مجوز حمل سلاح و به کارگیری آن در جنوب لبنان را خواهند داشت و مجاز به فعالیت در جنوب لبنان هستند.
6- فروش، عرضه، واردات و تولید اسلحه و مواد مرتبط با اسلحه به لبنان تحت نظارت و کنترل کامل دولت لبنان خواهد بود.
7- فعالیت تمامی تاسیسات و زیرساخت های غیرقانونی و غیر مجاز فعال در تولید اسلحه و لوازم جانبی آن متوقف خواهد شد.
8- کلیه زیرساخت های حیاتی و پایگاه های نظامی، برچیده خواهند شد و کلیه تسلیحات غیرقانونی و غیر مجاز که با این تعهدات مطابقت نداشته نباشد جمع آوری خواهند شد.
9- کمیته ای مورد قبول لبنان و اسرائیل تشکیل خواهد شد که مسئولیت نظارت و ضمانت بخشی بر حسن اجرای بندهای این توافق را عهده دار خواهد شد. این کمیته از جمله شامل ایالات متحده، بریتانیا، فرانسه و آلمان خواهد بود.
10- اسرائیل و لبنان هرگونه نقض احتمالی تعهدات توسط طرفین این توافق را به کمیته نظارت مزبور و نیروهای یونیفل گزارش خواهد داد.
11- ارتش لبنان (تقویت شده با نیروهای اضافی) به تدریج در سراسر مرزها و گذرگاه های این کشور مستقر می شود و نیروهای یونیفل تقویت می شوند.
12- اسرائیل ظرف مدت ۶۰ روز، تمامی نیروهای خود را به صورت تدریجی به جنوب خط مرزی موسوم به «خط آبی» منتقل خواهد کرد.
13- ظرف مدت 60 روز نیروها و عوامل حزب الله به تدریج از منطقه جنوب لبنان به شمال رودخانه لیتانی عقب نشینی می کند. تنها نیروهای مسلحی که اجازه اقامت در منطقه جنوب لبنان( جنوب رودخانه لیتانی) را خواهند داشت نیروهای مسلح لبنان و نیروی یونیفل خواهند بود.
14-اسرائیل حق «آزادی عمل نظامی کامل» خود برای حمله مجدد به لبنان، در صورت نقض توافق توسط حزبالله یا هر نهاد دیگر، را حفظ خواهد کرد.
15- آمریکا در مسیر تقویت گفتگوهای غیرمستقیم میان اسرائیل و لبنان به منظور حصول به توافق در خصوص مرزهای زمینی مورد توافق طرفین، تلاش خواهد کرد و این مذاکرات را تشویق خواهد کرد.
16-منطقه حائل بین روستاهای جنوب لبنان و شهرکهای واقع در خط درگیری ایجاد نخواهد شد.
بنابراین مفاد توافق آتش بس 2024م به جز در دو مورد زیر که می تواند تعیین کننده باشد، اساساً با قطعنامه 1701 شورای امنیت سازمان ملل که در سال 2006 م تصویب شد تفاوتی ندارد:
- ایجاد یک مکانیسم نظارتی بین المللی به رهبری ایالات متحده برای گزارش تخلفات، به ویژه استقرار مجدد احتمالی حزب الله در جنوب رودخانه لیتانی و افزایش و رشد نیروی نظامی آن در شمال رودخانه لیتانی
- مهم تر اینکه ، تعهد آمریکا در نامه ای جانبی به این توافق، با به رسمیت شناختن اصل «دفاع از خود»، که به اسرائیل آزادی عمل برای حمله به لبنان در صورت تهدید فوری یا نقض رسیدگی نشده را می دهد.
حال سوالات اصلی عبارتند از:
علل پذیرش توافق آتش بس، توسط اسرائیل و حزب الله چیست؟ چشم انداز آن چگونه ارزیابی می شود؟
توافق آتش بس میان اسرائیل و لبنان یک تحول مثبت و ضروری است. در نهایت اسرائیلی ها ، به علت محدودیتهای توان و ظرفیت ارتش رژیم صهیونیستی و نیز فقدان مشروعیت بینالمللی، موفق به انجام یک عملیات نظامی بزرگ و قاطع در سراسر لبنان نشدند. لذا شرایط موجود، آن ها را مجبور به اتخاذ تصمیم دیگری کرد و آن اجرای یک عملیات نظامی محدود از نظر جغرافیایی و زمانی در لبنان بود. عملیات نظامی اسرائیلی ها عمدتاً بر مناطق مجاور مرز با لبنان متمرکز شد. طی این عملیات محدود که از 10 مهر لغایت 6 آذر1403 (اول اکتبر 2024م الی 26 نوامبر 2024م) (به مدت 57 روز) به طول انجامید، هدف اصلی ارتش رژیم صهیونیستی از بین بردن زیرساختهای حزب الله برای تهاجمات زمینی، عقب راندن نیروهای رضوان به سمت شمال، و پاکسازی منطقه برای جلوگیری از شلیک موشک ضد تانک به جوامع اسرائیلی بود. مقامات نظامی و اطلاعاتی اسرائیل پذیرش آتش بس را به علت اتمام بانک اهداف ارتش در جنوب رودخانه لیتانی طی چند هفته از شروع جنگ عنوان کردند. اما واقعیت آن است که ارتش رژیم صهیونیستی به علت هزینه های فراوان نظامی، امنیتی، اقتصادی، سیاسی و شناختی به شدت از به طول انجامیدن جنگ در لبنان وحشت داشت و آن را مصداق فرو رفتن در باتلاق ارزیابی می کرد فلذا به اجبار تن به آتش بس داد. لازم به ذکر است که شرایط جنگی در لبنان و غزه با یکدیگر بسیار متفاوت است که بررسی آنها از حوصله این مقاله خارج است. در طرف دیگر حزب الله نیز پس از یک سال جنگ مستمر، نیازمند تقویت جایگاه نظامی و سیاسی خود بود. لذا در نهایت حزب الله نیز توافق آتش بس را پذیرفت.
اما آنچه اکنون تعیین کننده و حیاتی است نحوه اجرای این توافق توسط دو طرف اسرائیل و حزب الله و نیز میزان کارایی مکانیزم های نظارتی بر اجرای توافق است. لذا در آینده تحولات میدانی ، واقعیات تاثیر گذار را ایجاد کرده و تحمیل خواهند کرد و به توافق مزبور معنا خواهند بخشید.
بنابراین احتمالا توافق مزبور متزلزل خواهد بود. به روال گذشته، اسرائیل بر طبق اصل "حمله پیش دستانه" و "حمله پیشگیرانه" که همواره در دکترین نظامی و امنیتی آن از جایگاه ویژه و بالایی برخوردار است، اقدام به حملات موثر، غافلگیرانه و سریع در جنوب لبنان و سوریه علیه حزب الله و گروه های مقاومت خواهد کرد و عملا مفاد توافقنامه غیر قابل اجرا خواهد کرد. و متقابلاً حزب الله نیز جهت تقویت بازدارندگی و آزادی مناطق اشغالی مزارع شبعا و منطقه قاجار فشار نظامی به اسرائیل افزایش خواهد داد. در مجموع اجرای مفاد این توافقنامه مورد شک و تردید است چون آنچه در میدان واقع خواهد شد تاثیر مستقیم و تعیین کننده بر مسیر اجرای مفاد توافقنامه خواهد گذاشت. حزب الله مانند سال های بعد از 2006م نمی تواند نسبت به اشغالگری اسرائیل در مزارع شبعا و منطقه قجار و سایر تجاوزات اسرائیل بی تفاوت باشد فلذا برای پر کردن خلا به جنوب رود خانه لیتانی سرازیر خواهد شد . از جانبی دیگر چگونگی اقدام نظامی اسرائیل در میدان و در مواجهه با حزب الله نیز تعیین کننده و بسیار حیاتی محسوب می شود.
-نتیجه گیری
در آینده تحرکات و مناسبات میدانی، محتوای و جهت اساسی توافق آتش بس اسرائیل با لبنان را مشخص خواهد کرد. به احتمال فراوان حزب الله در راستای دفاع از لبنان و رفع اشغالگری اسرائیل درصدد استقرار نظامی روز افزون و توسعه پایگاه هایش در جنوب لیتانی و تضعیف امنیت اسرائیل خواهد بود و به این ترتیب سعی خواهد کرد معادله بازدارندگی را به نفع خود و به ضرر اسرائیل تعیین و تثبیت کند و از سوی دیگر اسرائیل نیز سعی خواهد کرد با حملات نظامی پیش دستانه ، سریع و قاطع مانع از اقدامات حزب الله گردد . با توجه به اثر مستقیم و تعیین کننده فعال شدن جبهه جولان بر تحولات آتی در جبهه شمالی اسرائیل ، و با توجه به تحولات جاری در عرصه سوریه، به نظر می رسد اسرائیل نسبت به تحولات نظامی و سیاسی در سوریه بیشتر از سال های 2012 الی 2016 م حساسیت نشان داده و متمرکز شود.
انتهای پیام/ع.خ/26