فرارو– نقاط عطف جنگ با تروریسم که از سال ۲۰۱۱ آغاز شد، با اشغال و آزادسازی شهرها شناخته میشود. علت اهمیت شهرها نیز متفاوت است. مثلاً در جنگ عراق، اشغال و آزادسازی سنجار بسیار مهم بود، چون ساکنانی غیرمسلمان (ایزدی) داشت و فجایع زیادی آنجا رقم خورد. یا شهرکهای نبل و الزهراء به غیر از موقعیت راهبردیشان در شمال حلب، مناطقی شیعهنشین بودند که اگر مقاومت در برابر محاصره آنها وجود نداشت، قتلعام وسیعی در آنها رخ میداد. سقوط کلانشهرها نیز به دلیل موقعیت و اهمیت خاصی که دارند، بسیار مهم است.
به گزارش فرارو، سقوط احتمالی حلب به عنوان دومین شهر راهبردی سوریه پس از دمشق، یادآور سقوط موصل در جریان تجاوز داعش به عراق است. موصل مهمترین شهر شمال عراق و یکی از اولین مناطق راهبردی بود که در سال ۱۳۹۳ به دست داعش افتاد. سقوط کلانشهرها در جریان جنگهای داخلی چند امتیاز برای مخالفین و چند ضربه برای دولت مرکزی محسوب میشود. در این گزارش سه دلیل اهمیت این شهرها را مرور میکنیم.
منابع مالی
یکی از نکات مهم در به دست گرفتن کنترل شهرهایی مانند موصل یا حلب، تسلط بر امکاناتی است که در اینگونه شهرها تمرکز دارد. مثلا در جریان اشغال موصل، به گفته استاندار نینوا داعش ۴۳۰ میلیون دلار پول نقد به دست آورد. این مبلغ هنگفت با غارت بانک مرکزی موصل و دیگر بانکهای مرکز استان نینوا به دست تروریستهای داعش افتاد. مسعود بارزانی رئیس وقت اقلیم کردستان عراق دو ماه بعد از سقوط موصل و در گفتگویی با یک رسانه آلمانی (۲۶ مرداد ۱۳۹۳) رقم سرقت شده توسط داعش از بانک ملی عراق در موصل و تکریت را یک میلیارد دلار برآورد کرد.
این دو مرکز استان به فاصله دو روز از یکدیگر سقوط کردند و به دست داعش افتادند. بارزانی در همان گفتگو اعلام کرد که داعش از طریق باجگیری و دزدیدن نفت روزانه سه میلیون دلار به دست میآورد. پول یکی از ارکان جنگ است و سقوط کلانشهرها این امکان را به تروریستها میدهد که بخشی از نیازهای مالی خود را برطرف کنند. باید دید در صورت سقوط کامل حلب، چه منابعی در اختیار مهاجمین قرار میگیرد.
تسلط بر امکانات نظامی
کلانشهرها تا حد زیادی مرکز قرار گرفتن تاسیسات و اماکن مهم نظامی هستند. در کشورهایی مانند عراق و سوریه که نظامیان در برابر تروریستها مقاومت نمیکنند، سقوط پادگانها و مراکز نظامی منجر به تقویت امکانات لجستیکی طرف مقابل میشود. در جریان سقوط موصل هم نیروهای امنیتی، پلیس و ارتش عراق بدون هیچ مقاومتی شهر را ترک کردند و کلید آن را در اختیار داعش گذاشتند. تمام تسلیحات، تجهیزات و مهمات این پادگانها در اختیار داعش قرار گرفت.
در جریان ورود نیروهای تروریست به حلب، نقاطی مانند مقر هنگهای ۴۶ و ۱۱۱، فرودگاه و دانشکده نظامی کویرس در شرق حلب به دست تحریرالشام افتاد. مقاومت خاصی نیز در این مسیر صورت نگرفت. «هدف اولیه تروریستها مقر هنگ ۴۶ در غرب حلب و شرق شهر اتارب بود که متاسفانه در دقایق نخست حمله سقوط کرده و تعدادی از سربازان سوری نیز در این محل اسیر شدند و غنایم قابل توجهی به دست تکفیریها افتاد. در محور دوم یعنی شمال اتارب صهیونیستها حملات خود را از هنگ ۱۱ به سمت شرق شروع کردند و توانستند شهرکهای "بسرطون، بالا، عنجاره، بقدنیا، السلوم، القاسمیه، حور، قبتان الجبل، کوه شیخ عقیل، شیخ عقیل" را به اشغال خود دربیاورند.» (مشرق، ۱۴۰۳) هر آنچه گروههای شورشی در اختیار ندارند، با سقوط مقرهای نظامی به دست میآورند چرا که طبیعتاً امکانات یک ارتش کلاسیک و رسمی از گروههای شبهنظامی بیشتر است.
تسلط بر مسیرها
کلانشهرها به طور طبیعی، نقطه اتصال مسیرهای مواصلاتی هستند. در مورد موصل، دو بزرگراه شماره ۱ و ۲، این شهر را به بغداد و مرکز حکومت متصل میکنند که مسیر آسانی را پیش روی تروریستها برای پیشروی قرار میدهد. چنین وضعیتی برای حلب به عنوان مرکز اقتصادی سوریه تا پیش از آغاز این جنگ ویرانگر نیز وجود داشته و دارد. در اخبار میخوانیم که تحریرالشام به دنبال تسلط کامل بر دو جاده M۴ و M۵ بوده و هست.
جاده M۵ مهمترین مسیر مواصلاتی در تمام سوریه است که شمال را به جنوب و حلب را به مرز اردن وصل میکند. اگر نام شهرهایی که تحت حمله قرار گرفتند یا میگیرند را مرور کنیم و نقشهای کنار دستمان باشد، قرار داشتن آنها در راستای جاده M۵ را متوجه میشویم؛ حلب، حماه، حمص و در نهایت دمشق. جاده M۴ نیز از بندر استراتژیک لاذقیه میگذرد و در حلب جاده M۵ را قطع میکند، به موازات مرز ترکیه پیش میرود و به مرز عراق و موصل میرسد.