محمدامین نجفیان
سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران بهعنوان رسانهای ملی و فراگیرترین مدیوم رسانهای در کشور، در سالهای اخیر با چالشهای عمیقی مواجه شده است. کاهش اعتماد عمومی، افت کیفیت محتوا و فاصله گرفتن از نیازهای واقعی جامعه از جمله مسائلی هستند که موقعیت این رسانه را به شدت متزلزل کردهاند. مرجعیت رسانهای که زمانی ویژگی برجسته این سازمان بود، اکنون با گسست عمیقی بین این رسانه و مخاطبانش تهدید می شود.یکی از انتقادات اخیر که حسابی هم دیده شد، از سوی رامبد جوان، هنرمند محبوب و خالق برنامه پرمخاطب «خندوانه» مطرح شد. رامبد جوان که در طول سالها توانسته بود با خلاقیت و اجرای موفق برنامههایی با محتوای شاد و هدفمند، سهم بسزایی در جذب مخاطبان داشته باشد، اخیرا از مشکلات همکاری با سازمان صداوسیما و محدودیتهای تحمیلی بر فعالیت هنری خود سخن گفته است و یکی از انتقادات مشخص او به سیاستهای سازمان، عدم آگاهی تصمیمگیران از مدیوم تلویزیون و شرایط آن است. او به روشنی اعلام کرد که نبود تعامل سازنده با هنرمندان و فقدان آزادی خلاقانه در این سازمان، او را از ادامه فعالیت در تلویزیون منصرف کرده است. این مسأله نشاندهنده فاصله گرفتن تدریجی هنرمندان تأثیرگذار از سازمان صداوسیما است که میتواند به فقر محتوایی رسانه ملی منجر شود.
نمونهای دیگر از تصمیمهای اشتباه، تعطیلی برنامه پرمخاطب «شیوه» بود. این برنامه که با ارائه گفتوگوهای عمیق و تحلیلهای جدی درباره مسائل اجتماعی، فرهنگی و سیاسی توانسته بود توجه مخاطبان فرهیخته را جلب کند، ناگهان به پایان رسید. چنین تصمیمهایی نشاندهنده ضعف سازمان در درک نیازهای جامعه و مدیریت سرمایههای معنوی خود است. این اقدام علاوه بر از دست دادن مخاطبان وفادار، زمینه را برای رسانههای رقیب باز میکند تا جایگاه صداوسیما را تصاحب کنند. برنامههایی از این دست که فرصت ارائه دیدگاههای متنوع را فراهم میآورند، میتوانند شکاف بین رسانه و جامعه را کاهش دهند؛ اما به نظر میرسد این فرصتها به دلیل رویکردهای غیرحرفهای نادیده گرفته میشوند.
از سوی دیگر، کاهش اعتبار صداوسیما به دلیل محتوای غیرجذاب و تکراری، باعث شده است که مخاطبان بهویژه نسل جوان، به رسانههای مجازی و خارجی روی آورند. بسیاری از بینندگان به دلیل بیاعتمادی به محتوای تولیدی سازمان، از آن فاصله گرفتهاند. در عصر ارتباطات، زمانی که رقابت رسانهای بیش از هر زمان دیگری شدید است، این سازمان همچنان به رویکردهای سنتی خود پایبند مانده و نتوانسته نیازهای متنوع و پیچیده جامعه امروز را پاسخ دهد.
سازمان صداوسیما بهعنوان بازتابدهنده صدای مردم، باید در سیاستهای خود بازنگری کند. افزایش اعتماد عمومی نیازمند ایجاد شفافیت، حمایت از هنرمندان خلاق و توجه جدی به دغدغههای جامعه است. تعامل سازنده با هنرمندان، ایجاد تنوع در محتوا و توجه به علایق نسلهای مختلف، میتواند روند افول را متوقف کند. اگر این بازنگری انجام نشود، احتمالا صداوسیما نهتنها از نظر مخاطب، بلکه از نظر جایگاه رسانهای خود نیز بیش از پیش تضعیف خواهد شد.
تصمیمهایی نظیر کنار گذاشتن برخی هنرمندان و تعطیلی برنامههای پرمخاطبی همچون «شیوه» نشانههایی روشن از نیاز به تحول ساختاری در این سازمان هستند. اگر صداوسیما خود را با واقعیتهای جامعه و رسانههای جهانی تطبیق ندهد، نقش آن در سپهر فرهنگی و اجتماعی کشور بهمرور کمرنگتر خواهد شد.
کسی به مسیر بازگشت فکر میکند؟
صاحبخبر -
∎