ناصر سعید- نویسنده فلسطینی
مقدمه: واقعیت فراموششده نزاعهای منطقهای
در حالی که آتشبس میان اسرائیل و حزبالله در جبهه لبنان اعلام شد، ماشین جنگی اسرائیل همچنان غزه را در میان ویرانی و فاجعهای انسانی بیسابقه هدف قرار میدهد. این آرامش نسبی در لبنان تنها یک توقف موقت در نزاعی عمیقتر و طولانیتر است، زیرا مشکل اصلی همچنان باقی است: اشغالگری اسرائیل. هر گونه تلاش برای نادیده گرفتن این حقیقت یا عبور از آن، تنها به تعویق انداختن بحران و انفجاری تازه در آینده خواهد بود.
۱. آتشبس در لبنان: آرامش یا عقبنشینی؟
آتشبس میان حزبالله و اسرائیل به عنوان یک رویداد کلیدی در منطقه شناخته میشود، اما پیروزی استراتژیک برای هیچیک از طرفها نیست. بلکه نتیجه شکست اسرائیل در دستیابی به اهداف نظامی و سیاسی خود، به ویژه در نابودی حزبالله یا تحمیل معادلات جدید بازدارندگی است.
اهداف اسرائیل:
- اهداف اعلامشده:
نابودی زیرساختهای موشکی حزبالله و ایجاد یک منطقهی امنیتی عاری از خطر در جنوب لبنان.
- اهداف پنهان:
ایجاد شکاف میان حزبالله و مقاومت فلسطینی و تضعیف محور مقاومت از طریق جنگ استنزافی.
موفقیتهای مقاومت لبنان:
- مقاومت لبنان نه تنها توانست از جنوب لبنان دفاع کند، بلکه با حملات دقیق و هوشمندانه، عمق اسرائیل را هدف قرار داد.
- استفاده از موشکهای بالستیک و پهپادهای انتحاری برای اولین بار، معادلات جدیدی در جبهه نظامی ایجاد کرد.
ارتباط با غزه:
جبهه لبنان نقشی کلیدی در حمایت از مقاومت غزه داشت، زیرا فشار بر اسرائیل را در چند جبهه توزیع کرد. توقف عملیات در لبنان میتواند به اسرائیل فرصت دهد که منابع خود را بر غزه متمرکز کند.
۲. غزه: محور مسئلهی فلسطین
غزه امروز نه تنها میدان جنگ، بلکه نماد مقاومت فلسطین در برابر اشغالگری است. تداوم حملات اسرائیل به غزه بخشی از سیاست اشغالگری است که از سال ۱۹۴۸ آغاز شده و همچنان ادامه دارد.
اشغالگری و تجاوزگری:
- محاصره غزه از سال ۲۰۰۷، همراه با حملات دورهای، بخشی از تلاش اسرائیل برای تضعیف مقاومت و تحمیل شرایط اشغال است.
- تخریب زیرساختها و کشتار غیرنظامیان بخشی از استراتژی اسرائیل برای نابودی اراده مردم غزه است.
عبور از مشکل اصلی:
- هیچ آتشبسی نمیتواند صلح واقعی را به ارمغان بیاورد، مگر اینکه اشغالگری پایان یابد.
- اشغالگری ریشه همه بحرانها در غزه است و تا زمانی که این مشکل حل نشود، درگیری ادامه خواهد داشت.
۳. اشغالگری: پیوند مشترک لبنان و غزه
اشغالگری اسرائیل نه تنها مسالهای فلسطینی، بلکه چالشی منطقهای است. ارتباط میان جبهههای لبنان و غزه، نشاندهنده این حقیقت است که اشغالگری تهدیدی برای کل منطقه است.
لبنان به عنوان جبهه پشتیبان:
- مقاومت لبنان همواره در حمایت از مقاومت فلسطین نقشی استراتژیک داشته است.
- هر گونه تلاش برای جداسازی جبههها به شکست میانجامد، زیرا مبارزه با اشغالگری یک مبارزه واحد و مشترک است.
غزه به عنوان محور مقاومت:
- غزه نه تنها نماد مقاومت فلسطینی است، بلکه بار سنگین مقابله با اشغالگری را بر دوش میکشد.
- ارتباط میان مقاومت لبنان و غزه، نشاندهنده انسجام محور مقاومت در برابر تجاوزگری اسرائیل است.
۴. چه باید کرد؟ پایان اشغالگری به عنوان نخستین گام
هیچ توافق یا آتشبسی نمیتواند صلحی پایدار به همراه داشته باشد، مگر اینکه اشغالگری پایان یابد. مشکل اصلی نه مقاومت، بلکه نظام اشغالگر است که با سیاستهای تجاوزکارانهی خود، منطقه را به بحران کشانده است.
پایان اشغالگری: شرط لازم برای صلح
- اشغالگری ریشه تمامی نزاعهاست و تا زمانی که این مساله حل نشود، هیچ آتشبسی نمیتواند پایداری داشته باشد.
- حق مردم فلسطین برای تعیین سرنوشت و پایان محاصره غزه باید در اولویت هر گونه تلاش برای صلح باشد.
نقش مقاومت:
- مقاومت پاسخی طبیعی به اشغالگری است و بقای آن تا زمانی که اشغال ادامه دارد، اجتنابناپذیر است.
- پیروزیهای مقاومت، چه در لبنان و چه در غزه، اثبات کرده است که اشغالگری شکستپذیر است.
مسئولیت جامعه بینالمللی:
- جامعه بینالمللی باید از حمایت ضمنی از اشغالگری دست بردارد و بر پایان دادن به این نظام استعماری تمرکز کند.
- هر گونه تلاش برای تحمیل راه حلهای موقت، تنها به تعویق بحران و ادامه خونریزی منجر خواهد شد.
۵. پیام نهایی: اشغالگری مادر مشکلات است
آتشبس در لبنان و تداوم تجاوز به غزه، یک پیام واضح دارد: اشغالگری اسرائیل ریشه همه بحرانهای منطقهای است. بدون پایان دادن به این وضعیت، هر گونه آرامش یا توافق تنها یک توقف کوتاه در مسیر بحرانهای بزرگتر خواهد بود.
اشغالگری تنها مساله فلسطین نیست، بلکه تهدیدی برای امنیت و ثبات کل منطقه است. پایان دادن به اشغالگری نه تنها یک خواسته اخلاقی، بلکه یک ضرورت استراتژیک است. بدون آن، صلح در خاورمیانه تنها یک رویا باقی خواهد ماند.