به گزارش خبرنگار ایکنا، عنوان آخرین مقاله ارائه شده در روز دوم نوزدهمین نشست تخصصی استادان، قاریان و حافظان ممتاز قرآن کریم، «وظایف مجموعههای ذیربط، در تبلیغ دین با بهرهگیری از هنر قرائت قرآن» نام داشت که ذیل این عنوان سه کارشناس و پیشکسوت قرآنی، توضیحاتی بیان کردند.
مجتبی ایزدی نخستین فردی بود که با این عنوان، در مورد موضوع «بررسی وظایف رسانه ملّی ـ صدا و فضای مجازی در امر تبلیغ دین» پرداخت و گفت: قرآن از جمله مقولات فراگیری است که طی سالیان متمادی، عرصههای گوناگونی همچون موسیقی، امور رسانه و مدیریت در جنبههای مختلف به آن خدمترسانی کرده است.
وی ادامه داد: قاری و نهادهای امور قرآنی خود یک رسانه در تبلیغ دین محسوب میشوند. اگر قائل به این مسئله باشیم که قرائت قرآن دریچه انس با قرآن است و قاری با استفاده از هنر تلاوت خود میتواند در این مسیر گامهای بزرگی بردارد، لذا نیاز به یک محل عرضه مستقیم داریم که نزدیکترین چیزی که به ذهن خطور میکند، رسانه فراگیری همچون رادیو و تلویزیون است و باید در این امر اهتمام ویژهای داشت، کمااینکه توقع نیز همین است.
مدیر اسبق رادیو قرآن تصریح کرد: این امر یعنی اشاعه فرهنگ دین با استفاده از تلاوت قرآن و فراگیر شدن آن با توسل به ابزاری همچون رادیو و تلویزیون هر چند فرض است اما با تخصصی شدن شبکههای رادیویی و تلویزیونی، مسئله دیگری نیز مطرح میشود و آن اینکه آیا وقتی ما شبکه قرآن سیما را در اختیار داریم یا شبکه تلاوت را در رادیو راهاندازی کردهایم، دیگر نیازی هست که شاهد پخش تلاوت قرآن از شبکههای دیگر باشیم یا خیر؟
ایزدی گفت: تلاوت قرآن امری است فراگیر و تنها برای طیف خاصی از مردم منظور و تجویز نمیشود، اما طبیعی است وقتی برخی از شبکهها و امکانات در فضای مجازی ویژه امر تلاوت و پیگیری مطالبات قرآنی شکل میگیرد، این توقع واقع شود که باید بلافصل و به شکلی متصل شاهد تلاوت قرآن یا پخش صوت تلاوت از آنها باشیم.
وی متذکر شد: واقعیت این است که در عرصه رسانههای تخصصی در هر امر و موضوعی از جمله قرآن و تلاوت آن بین کاربردمحور بودن آن و ناشرمحور بودنش تفاوتی قائل نیستیم و لذا بودن در نظر گرفتن این امر که شبکه تا چه اندازه محبوبیت دارد یا آیا برای طیف خاصی از مردم تهیه و تدارک دیده شده است، در جدول پخش برنامههای آن اقدام به چینش برخی برنامههای تلاوت میکنیم.
ایزدی تأکید کرد: در چنین شرایطی عملاً مأموریت و مسئولیت از گردن برخی شبکههای رادیویی و تلویزیونی که اتفاقاً و اختصاصاً به امر قرآن و به ویژه تلاوت قرآن دایر شدهاند، ساقط میشود و ممکن است همانگونه که شاهد آن هم هستیم، آنها امر تلاوت، آموزش روخوانی یا هر مسئله دیگری در مورد قرآن را که باید پرداختن به آنها در اولویتشان باشد ملاک نظر قرار نداده و بعضاً تصمیمگیری آنها در گنجاندن برنامههایی به منظور پخش سلیقهای عمل کنند.
وی با اشاره به این نکته که مدیر شبکههای رادیویی و تلویزیونی مالک آنها نیستند، گفت: این مدیران باید براساس شرح وظایفی که طبق سیاستگذاریهای کلان رسانه پیشبینی شده است، حرکت کنند و از هرگونه اقدامی به صلاحدید خود پرهیز کنند، اینکه چه مقدار تلاوت باید از مثلاً شبکه قرآن سیما در روز پخش شود از جمله مواردی است که باید در یک برنامهریزی مدون و با هماهنگی که در معاونت سیما با نظرخواهی از کارشناسان امر تلاوت، شاهدان آن باشیم، صورت میگیرد.
ایزدی گفت: این امر حتی در استفاده از قاریان و اینکه باید در جدول پخش شاهد چه تعداد تلاوتهای مجلسی و استودیویی باشیم نیز حائز اهمیت است که متأسفانه به دلیل نبودن یک منشور متقن و مشخص، مدیران رسانه بنا به صلاحدید خود اقدام به پخش آنها میکنند.
وی با نقد اینکه تلاوت مطلوب ما برای پخش از شبکههای تلویزیونی و رادیویی همچنان تلاوت به سبک مصری است، گفت: حتی به شرط پخش نشدن تلاوت قاریان مصری شاهد پخش تلاوت قاریان ایرانی به همان سبک هستیم، در حالی که باید یک تغییر ذائقهای در این امر صورت گیرد و پخش تلاوت از انحصار چند قاری شناخته شده در شبکههای تلویزیونی و رادیویی خارج شود.
ایزدی با اشاره به این نکته که ما در قبال بسیاری از قاریان مستعد که عمر مفید اجرای تلاوت خود را پشت سر گذاشتند، اما آرشیوی از اجرای تلاوت بینظیر آنها را برای پخش در اختیار نداریم، مسئول هستیم، گفت: این عین بیعدالتی است که فردی با این میزان از استعداد محروم از این جریان باشد که در سنین اوج تلاوت خود از هنری که در اختیار دارد استفاده نکنیم؛ به نظر می رسد این امر نیازمند ارتباط مؤثر و بیشتر جامعه قاریان و متولیان امر تلاوت با مسئولان رسانه است تا در این مورد از تجربیات آنها نیز استفاده شود.
وی در پایان گفت: هدایت، حمایت و نظارت از جمله اموری است که توقع میرود جامعه قرآنی در بحث فراگیری و ارائه مشاورههایی به منظور استفاده درخور از قاریان در تأمین برنامههای رسانه موفق به انجام آن شوند که متأسفانه این امر تنها در بعد نظارتی قوت دارد و اگر خبط و خطایی صورت گیرد، فوراً به عملکرد رسانه واکنش نشان میدهند و در سایر امور موضعی منفعل دارند.
دیگر پیشکسوت قرآنی که در این پنل پژوهشی به ایراد سخنرانی پرداخت، ولی یاراحمدی بود که ذیل عنوان مقاله به موضوع بررسی وظایف نهادهای دولتی و مردمی در امر تبلیغ قرآن و دین پرداخت و گفت: قرآن موهبت الهی است و عمل به مفاهیم این ودیعه الهی ارکان اصلی دینی را تشکیل میدهد و قاری به عنوان مبلغ با رعایت اصولی میتواند مهمترین نقش را در این زمینه ایفا کند.
وی هنر مقدس تلاوت قرآن را زمینهساز برای ابلاغ ماهیت دین اسلام معرفی کرد و گفت: با تلاوت یک قاری نخستین گام اثرگذار در مسیر حیات طیبه برداشته میشود و سعادتمندی جامعه اسلامی را محقق میکند و اگر نقش قاری قرآن را در این مسیر مؤثر بدانیم باید به این نکته نیز توجه داشته باشیم که قرائت قرآن در کجای امر مقدس تبلیغ دین قرار دارد؛ امری که وجه دیگری هم دارد و تا وقتی آن وجه تأمین نمی شود، هنر تلاوت قاری قرآن نیز قادر به اثرگذاری نیست و آن وجه مقابل را مستمع قرآن تشکیل میدهد با این فرض که به محض شروع استماع مخاطب نیز نخستین گام را در زمینه دریافت پیام الهی برداشته است.
یاراحمدی تصریح کرد: ایجاد چنین بستری وظایفی را بر دوش همه آنهایی که دل در گروی قرآن و ترویج و تبلیغ آموزههای قرآنی دارند، میگذارد و لذا باید در بخش بعدی به دنبال پاسخ به این پرسش باشیم که وظیفه حاکمیت در تبلیغ دین از مجرای قرآن چیست که در گام نخست چنین برمیآید که آنها وظیفه سیاستگذاری و قانونگذاری و دست زدن به اقدامانی کلان حمایتی در نقشآفرینی مردم در این امر که از جمله تأکیدات و منویات مقام معظم رهبری است به عهده دارند.
وی افزود: در این ساختار نباید به فکر این بود که مقصر را فردی یا گروهی خاص دانست بلکه به نظر میرسد برخی جریانات و برنامهها دلیل اصلی عدم توفیق در مسیر اجرای مؤثر دین از طریق تلاوت قرآن باشند و در نتیجه تدوین برنامهریزیهای غلط بدون چشمانداز مشخص و معین موجب شده است که با وجود صرف وقت و هزینههای کلان نتوانیم به آنچه که مورد نظرمان است، برسیم.
یاراحمدی دستگاههای سیاستگذار را به عنوان لایه اول تصمیمگیری و سیاستگذاری در این امر خطیر معرفی کرد و گفت: با وجود آنکه در آئیننامهها شرح وظایفی برای هر یک از آنها مشخص شده است، اما در عمل ناکارآمدی را در اجرای این سیاستها شاهد هستیم و با وجود آنکه از آنها این توقف میرود در هدفگذاریها مغز متفکر باشند و برنامههای راهبردی و میانبر را در این زمینه و تحقق اهداف معرفی کنند، بعضاً این امر را تنها با طراحی چارچوبهای کلان نظری بدون در نظر گرفتن وجه عملی آن و اینکه چگونه و با چه مدلی میتوان آنها را اجرا کرد به حال خود رها کردهاند.
وی تأکید کرد: نتیجه این ضعف در طراحی شیوههایی که ضمانت اجرایی سیاستها را به دنبال داشته باشد، آن است که مثلاً پس از گذشت 32 سال که از جمله مطالبات رهبری تربیت حافظ قرآن است و معظم له طی چند سال اخیر، تأکید بر تربیت 10 میلیون حافظ قرآن داشتند، شاهد باشیم که براساس آمار منتشر شده این رقم با ارفاق به 50 هزار حافظ قرآن میرسد.
این پیشکسوت قرآنی گفت: روشن نبودن حدود و ثغور وظایف دستگاهها موجب موازیکاری و تکرار و تزاحم در صحنه اجرا و عمل شده است که نتیجه آن غفلت از بسیاری از ظرفیتها و فرصتهایی است که در نزد قاریان وجود دارد در حالی که اگر براساس برنامه وظایف آنها نیز مشخص بود، اینگونه بلاتکلیف نبوده و توان و ظرفیت آنها به هدر نمیرفت.
وی راهکارهایی را در این زمینه پیشنهاد داد و گفت: تدوین و تبیین سند مفهومی تلاوت در کشور و تعاریف مشخص درباره مفهوم قاری به عنوان مبلغ قرآنی، هدفمند کردن نظام آموزشی و ارتقای آن از جمله مواردی است که میتواند این ضعف سیستمی را رفع کند.
یاراحمدی به لایه دوم نقشآفرین در این جریان اشاره کرد و گفت: دستگاههای هماهنگکننده در امر بهبود وضعیت قاریان و مبلغان قرآن در این لایه قرار دارند و البته با بودجه خوبی نیز که در این زمینه وجود دارد، میتوانند با ارزیابی و پایش عملکرد هر یک از قاریان، حمایت از آنان و همچنین حمایت از مؤسسات قرآنی رو به انحلال به عنوان مهمترین مرکز تربیت قاری، این وضعیت را از بنبست خارج سازند.
وی به لایه سوم یعنی دستگاههای موضوعی و تخصصی در امر تلاوت اشاره کرد و گفت: مرکز امور قرآنی سازمان اوقاف، معاونت قرآن وزارت ارشاد و کمیته اعزام و دعوت از قاریان در این سطح قرار دارند که با برگزاری برنامههای انگیزشی، مسابقات و سایر رویدادهای تشویقی میتوانند همچنان قاریان را در امر تبلیغ دین از راه تلاوت ثابت و پایدار نگاه دارند.
علیاصغر شعاعی؛ دیگر کارشناس حاضر در این نشست ذیل عنوان مقاله به موضوع بررسی وظایف دانشگاهها، حوزههای علمیه و مدارس در امر تبلیغ دین پرداخت و گفت: بحث اصلی در این زمینه انگیزهسازی است؛ امری که مراکز آموزشی چه دانشگاهها، چه مدارس و حتی حوزههای علمیه باید به آن ورود جدی داشته باشند.
وی ادامه داد: صرفنظر از این، باید به اینکه نکته نیز ورود که آیا در اسناد بالادستی وظایف و مأموریتها در امر توسعه آموزش قرآن و فراگیر شدن آن وجود دارد یا خیر که با تحقیق میدانی و مطالعاتی میتوان به درستی به این موضوع واقف شد که همه چیز با جزئیات کامل در این اسناد مشخص و حتی سقف زمانی هم برای آنها تعیین شده است، با این وجود متأسفانه در اغلب موارد از برنامه عقب هستیم و حتی فرجه زمانی برای توفیق در به دست آوردن آنها نیز به اتمام رسیده است و آمارها حاکی است که وضعیت خوبی از نظر دادههای آماری نداریم.
شعاعی تصریح کرد: در چنین شرایطی تکلیف چیست؟ آیا باید به دنبال وضع قوانین و دستورالعمل جدیدی بود؟ در جواب باید گفت خیر. صلاح بر این است که به جای وضع قوانین جدید که مجدد نیاز به دریافت دادههایی است تا براساس آن آسیبشناسی صورت گیرد و این روند نیز هزینهبر و زمانبر است، به دنبال تحقق همان هدفگذاریها بر مبنای همان روال اجرایی بود که از قبل برای آن طراحی شده است؛ چنانکه آن روال اجرایی هوشمند است و براساس پیشرفت فناوری و امکانات و با رعایت همه جوانب و اقتضائات زمانی و مکانی پیشبینی و تدوین شده است.
وی در پایان گفت: نیاز است تا تغییر نگرشی را نیز در جامعه شاهد باشیم تا زمینه برای پذیرش اجرایی شدن این برنامهها نیز صورت گیرد. چرا باید جامعه ما به محض شنیدن صوت قرآن به یاد مراسم ترحیم و مرگ باشد؟ باید در مجالس بزم و شادی همچون آنچه در کشورهای اسلامی خاور دور مرسوم است، قرآن خوانده شود و چنین تبلیغ شود که شنیدن صوت قرآن موجب بهجت و شادی مردم است تا به این واسطه زمینه برای پذیرش برنامههای مدون قرآنی فراهم آید.
انتهای پیام