شناسهٔ خبر: 69989399 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: شفقنا | لینک خبر

پارسانیا: اتحاد انسان ها در یک جامعه اتحاد معرفتی است

صاحب‌خبر -

خبرگزاری بین المللی شیعیان (شفقنا)- عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: اتحاد انسان ها در یک جامعه اتحاد جسمانی نیست بلکه اتحاد معرفتی و روحانی است.

به گزارش شفقنا، حجت الاسلام حمید پارسانیا در همایش ملی فلسفه فرهنگ که در تالار استاد موسویان پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار شد، اظهار داشت: بحث فرهنگ و جامعه در هم تنیده است؛ فرهنگ یک هویت مستقلی دارد غیر از آنچه در اذهان آدمی است و به حوزه رفتاری و معرفتی انسان تعمیم پیدا می کند.

وی افزود: علامه طباطبایی در تفسیر المیزان بحثی را با تفصیل بیشتر با روش معمول و استفاده از آیات قرآن درباره جامعه دارند که شهید مطهری در تفسیری که از این بخش دارند، عبارات صریحی بر اهمیت فرهنگ دارند. در قبال این دیدگاه، رویکرد دیگری است که چندان بسط استدلالی و برهانی پیدا نکرده است و آن اینکه فرهنگ مرکب اعتباری است.

وی بیان داشت: در دهه 60 در مدرسه آیت الله العظمی گلپایگانی نشستی قرآنی برگزار شد و آیت الله جوادی آملی در آن نشست این صحبت را کردند که جامعه وجود دارد و استدلالاتی بیان کردند.

وی ادامه داد: مرحوم علامه طباطبایی بیشتر از منظر معرفتی در مباحث اصولی بحث اعتباریات را مطرح کرده بودند و رساله مستقلی را نوشته بودند اما آیت الله جوادی آملی بیشتر از منظر وجودشناختی این مسئله را مطرح کردند که اعتباری نحوه ای از وجود است. این بیان ایشان مسبوق به کلام فارابی است و امری که موجود است یا باواسطه اراده انسان ایجاد می شود یا مستقل از اراده انسان ایجاد می شود که این مبنای تقسیم بندی علوم فارابی است. اما این وجود جامعه را ثابت می کند نه فرهنگ را.

وی گفت: ملحق کردن وجود اعتباری به معنای اینکه موجود نیست، نوعی خلط بین وجود ذهنی و وجود اعتباری است. اعتبار امری است که با اراده انسان ایجاد می شود اعم از اینکه این اعتبار در قلمرو ذهن باشد یا در قلمرو عینی. البته اعتبارات ذهنی مقوّم اعتبارات عینی هم هستند.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی بیان داشت: دوگانه وجود که حقیقی است یا اعتباری که خودش برای اثبات وجود جامعه کفایت می کند با توضیحاتی که داده می شود می تواند برای حوزه فرهنگ کافی باشد و نشان دهد که فرهنگ هم وجود دارد و هم مقوم جامعه است.

وی ادامه داد: انسان در سلوک جوهری خود، به معرفتی متصل می شود که آن معرفت در حکم روح عمل اوست و ان عمل ایجاد می شود و وقتی یک نفر یا دو نفر یا سه نفر به یک معرفت واحد می رسند، با یک حقیقت واحد متحد می شوند.

وی ادامه داد: اتحاد انسان ها در یک جامعه اتحاد جسمانی نیست بلکه اتحاد معرفتی و روحانی است. او در حکم روح، عمل اینها را مدیریت می کند. این معرفت مشترک و این اتحاد و اتصال دارای مراتبی است.

وی بیان کرد: فارابی وقتی مدن جاهل را بیان می کند او به لحاظ واقعیت اجتماعی با مدینه فاسقه و مدن ضاله مواجه است و این می طلبد که او مدینه فاضله را بیان کند. در مدینه فاسقه، معرفت است ولی پوشش از این مفاهیم می گیرد. لذا فارابی در دوران غیبت صغری تئوریزه می کند وضعیت موجود جامعه خودش را و تئوریزه می کند که در شرایطی که امامت غیبت صغری است و امام نیست، جامعه باید چگونه رفتار کند.

پارسانیا گفت: در دنیای امروز چیزی که نیست عقل است و عقل به عقلانیت و به فرهنگ و عرف آمده است، حالا اگر مدینه فاضله بخواهد باشد، باید پوشش مدینه جاهله را بگیرد و شکل دیگری داشته باشد. این مساله فارابی نبوده و در محیط او بیشتر مدن جاهله ای است که پوشش مدینه عقل و فاضله را می گیرد و مدینه فاسقه او مدینه تحریف است و مدینه ضاله، مدینه انحرافی است که مستقر شده است.