همه محکومانی که قرار بود سحرگاه امروز در محوطه زندان به دار مجازات آویخته شوند، با اتفاقاتی که در آخرین لحظات رخ داد، زنده به سلولهای خود بازگردانده شدند.
به گزارش سایت جنایی، همه متهمانی که امروز زنده به سلول خود بازگشتند پیش از امروز حداقل یک بار تجربه حضور پای چوبه و تصور آخرین نفسهای خود را داشتهاند.
نخستین متهمی که از پای چوبه دار زنده برگشت، پسر جوانی بود که ششم بهمن سال ۱۳۹۴ در درگیری خیابانی مرتکب قتل شده بود. او که پس از محاکمه در دادگاه کیفری استان تهران به قصاص محکوم شد، پیش از این دو بار دیگر هم پای چوبه دار رفته بود و برای بار سوم نیز از پای چوبه دار زنده به سلولش بازگشت. چون اولیای دم این بار هم مانند دو مرتبه قبل به او مهلت دادند تا پسر جوان و خانوادهاش تلاش خود را برای گرفتن رضایت از خانواده مقتول و احتمالاً توافق برای پرداخت مبلغی به آنها را ادامه دهند.
دومین اعدامی که زنده ماند، مردی افغان است که مرتکب تجاوز شده است. ماجرا از این قرار بود که هفت سال قبل مرد جوانی با پسرش مهمان دوستی از هموطنان خود شد اما برایش کاری پیش آمد و پسرش را در خانه صاحب دوستش گذاشت و برای ساعتی آنجا را ترک کرد. صاحبخانه در فرصتی کوتاه پسر نوجوان را مورد تجاوز قرار داد. زمانی که مرد مهمان به خانه دوستش برگشت از ماجرا باخبر شد و با شکایت از دوست ۶۰ ساله خود باعث بازداشتش شد.
در نهایت، دادگاه حکم به اشد مجازات متهم داد. به این ترتیب، مرد پا به سن گذاشته سه ماه قبل پای چوبه دار رفت اما توبهنامهای نوشت و خواهان توقف حکمش شد. این حکم متوقف و بعد از بررسیها از سوی قضات، توبهنامه او رد شد. به این ترتیب، با گذشت سه ماه، این مرد بار دیگر برای اجرای حکم در حیاط زندان قزلحصار پای چوبهدار رفت اما باز هم درخواست توبه کرد و این بار هم حکم اعدام برای بررسی توبهنامه متوقف شد.
سومین محکوم پس از قتلی که ۱۰ تیر سال ۱۳۹۹ مرتکب شده بود دستگیر شد. عامل قتل که مردی میانسال به نام پویاست، از حدود هفت ماه قبل از جنایت همکاری با مقتول را که مرد تاجری بود، آغاز کرده و در مدت همکاری ۶۰۰ میلیون تومان از او پول گرفته بود.
پویا پس از دستگیری در تحقیقات به قتل اعتراف کرد و گفت: مقتول، تاجر مواد شوینده بود. به خاطر کرونا بازار خرید مواد شوینده رونق گرفت، به همین خاطر من و او همکاریمان را آغاز کردیم. من حدود ۶۰۰ میلیون تومان از او گرفته بودم و مقتول که سهراب نام دارد اصرار داشت طلبش را بدهم. من نمیتوانستم بدهیام را بدهم، به همین خاطر روز حادثه با او قرار گذاشتم تا با هم حرف بزنیم و راضیاش کنم. به سهراب زنگ زدم و گفتم با چند نفر از دوستانم در باغ گیلاس قرار دارم، از او خواستم او هم بیاید. وقتی آمد و به باغ رفتیم و در راه هم صحبت کردیم، اما راضی نشد و همانجا او را به قتل رساندم و بعد جسد را رها کردم و خودرواش را در حوالی اسلامشهر آتش زدم.
در پی این اعترافات متهم، جسد مقتول کشف شد و با درخواست اولیای دم، دادگاه حکم بر قصاص داد.
پویا هم از متهمانی است که دیروز اولین بار نبود که پای چوبه دار رفت. او دو سال قبل برای اولین بار یک شب را در انفرادی گذراند و سحرگاه پای چوبه دار رفت و موفق شد از اولیای دم مهلت بگیرد. در مدت دو سال موفق نشد نظر اولیای دم را جلب کند. به این ترتیب، او هم چهارشنبه برای بار دوم، شب را در انتظار مرگ سحر کرد تا برای قصاص پا به محوطه زندان بگذارد، اما بار دیگر با مهلتی که اولیای دم به او دادند به طور موقت از مرگ نجات یافت.
محکوم دیگری که او هم باید به تلاش برای زنده ماندن ادامه دهد، مرد جوانی است که اوایل مهر ۱۴۰۱ با پسر همسایه سر شستوشوی فرش در پشتبام کینه به دل گرفت و این کینه منجر به درگیریهای منجر قتل شد.
این محکوم هم با صدور حکم قصاص، تلاش برای گرفتن رضایت از اولیای دم آغاز کرد. حتی چند نفر از ورزشکاران از جمله تعدادی از کشتیگیران و فوتبالیستهای معروف برای رضایت به خانه اولیای دم این پرونده رفتند، اما تلاشها منجر به رضایت نشد. به این ترتیب، او چند هفته قبل برای اولین بار پای چوبه دار رفت و او هم موفق شد از اولیای دم مهلت بگیرد و با وجود تلاشها برای جلب رضایت قطعی موفقیتی به دست نیامد. امروز هم برای دومین بار روی سکوی اجرای حکم گذاشت و باز هم موفق شد با تلاش واحد صلح و سازش، دو هفته برای زندگی مهلت بگیرد.