روزنامه هم میهن - بهروز غریبپور کارگردان مطرح ایران گفت: ـ احمدی نژاد یک زمانی گفت دو کامیون تاپاله میریزم جلوی در خانه هنرمندان و آن را میبندم، ببنید ما چنین مسئولین جاهلی داشته ایم.
با آغاز بررسی علکرد خانه تئاتر و طرح موضوعاتِ مختلف همچون مالکیت این نهاد صنفی و مسائل مالی پیرامون آن توسط مقصود نعیمی ذاکر مدیرعامل پیشین این نهاد صنفی، از جمله عدم تخصیص مبلغ ۲ میلیارد و نیم کمک هزینه ایام کرونا به اهالی تئاتر و از همه مهمتر شفافیت در نوع مالکیت این خانه به شخص حقوقی به جای شخص حقیقی، دفتر حقوقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پاسخ داد و گفت که «مالکیت سند ساختمان خانه تئاتر به نام فرد نیست».
خبرآنلاین با پیگیریهایی که به انجام رساند در گفتگو با بهروزغریبپور کارگردان تئاتر ابعاد تازهای از فعالیتهای خانه تئاتر را جویا شد و این کارگردان شهیر در عرصه نمایش در بخشی از صحبتهای خود به نکته مهمی اشاره کرد و گفت:« اگر پافشاری من نبود آن ساختمان هم خریداری نمیشد.
ایرج راد و من در آن دوران در هیئت مدیره خانه تئاتر بودیم و مدام دنبال جایی میگشتیم تا ساختمان خانه تئاتر را خریداری کنیم. یادم هست که خسرو احمدی و یک نفر دیگر از بچهها را مسئول کردم که دنبال خانه کلنگی بگردند تا بتوانیم بازسازی کنیم تا اینکه خانه تئاتر خریداری شد و اتفاقا مبایعه نامه و سند اصلی آن به نام من و ایرج راد است. البته این موضوعات را نگفتم که به من مدال بدهند. اما حقیقت ماجرا این است.
در ادامه گفتگوی خبرگزاری خبرآنلاین با بهروز غریبپور که این روزها اپرای «مولوی» را در تالار فردوسی اجرا میکند؛ به موضوعات دیگری از جمله ضعفهای مدیریتی در دولتهای مختلف، عدم شناخت مدیران منتصب در پستهای فرهنگی ، پافشاری او بر سرپا نگه داشتن خانه هنرمندان در دوران شهرداری احمدی نژاد در تهران، تقلیل وظایف خانه تئاتر به عنوان یک نهاد صنفی و مسائل مختلف در حوزه مدیریت فرهنگی سخن گفت که میخوانید:
* آقای غریبپور در آغاز می خواهیم سئوالی از شما بپرسیم که مربوط به شیوه و مرام رفتاری شما طی سالها فعالیت شما در عرصه مدیریت فرهنگی است و آنچه در مسیر رفتاری شما مشهود است تلاش و حصول به نتیجه مطلوب است. به عنوان مثال تلاش شما برای ساخت و حفظ خانه هنرمندان به عنوان یک مکان فرهنگی در سالهای مدیریت احمدی نژاد بر شهرداری تهران است.
بهروز غریبپور مدیر فرهنگی و کارگردان تئاتر: می دانید که ۱۹ بهمن یک ربع قرن از تاسیس خانه هنرمندان میگذرد. همانطور که اشاره کردید خانه هنرمندان محصول جنگ و جدال من با همه مدیران وقت است و اتفاقا اشاره خوبی به احمدی نژاد کردید. او زمانی گفت که دو کامیون تاپاله میریزم جلوی در خانه هنرمندان و آن را میبندم. یا وقتی کشتارگاه را به فرهنگسرا تبدیل میکردیم هم با مقاومتهایی از این دست مواجه بودیم.
ببینید ما چنین مسئولین جاهلی داشته ایم. جالب است که بدانیم آقای کرباسچی اخیرا در روزنامه هممیهن یادداشتی با عنوان « آبادگر ویرانه ها» نوشته بود و گفته بود که به جز بهروز غریب پور که سلاخها به جانش میافتادند؛ احدی نمیتوانست کشتارگاه را به فرهنگسرای بهمن تبدیل کند ولی او باکی نداشت.
* نیم قرن شدن خانه هنرمندان محصول عشقی است که به فراهم شدن آن تشکیلات داشتید. وقتی که وارد موزه کوچک عروسکهای شما شدم نیز عشق به فراهم کردن این فضای موزهای را متوجه شدم. هرچند که از لحاظ فضاسازی با استانداردهای موزه ای جهان فاصله دارد.
اگر با استانداردهای موزهها پیش نرفتم، دلیلش این است که این فضا یک موزه اختصاصی است. همه عروسکهایی که میبینید، در رپرتورهای مختلف جای خود را به عروسکهای دیگر میدهند. بنابراین با موزههای دیگر تفاوت اساسی دارند. اگر نگاه متفاوت نباشد، شما مقلد هستید. پس در راه اندازی این موزه هم نگاه تقلیدی نداشتم. -خلق را تقلیدشان بر باد