بسیجیان در دیدار با رهبر معظم انقلاب

به گزارش خبرگزاری بسیج گیلان ،هما اکبری ـ  باتوجه به حرکت سه روز پیش دیدار با حضرت آقا گزارش آن در « بسیجیان در دیداری معنوی و به‌یادماندنی» منتشرشده.با ذوق و شوق فراوان، راهی محل سازماندهی شدیم، پس از جلسات توجیهی و هم‌خوانی، به خوابگاه مراجعت کردیم. قرار بود ساعت ۸ شب استراحت کنیم تا صبح برای برنامه دیدار آماده باشیم.، اما مگر دل آرام می‌شد؟ روزشماری به لحظه‌شماری تبدیل شده بود و هر لحظه پر از شور و شوق بود. 

همه از فردای دیدار سخن می‌گفتند که آرزوی چندین ساله‌شان بود.

یکی در تلاش برای جلو نشستن، دیگری در تلاش برای زود رسیدن و زود محقق شدن این دیدار، و یکی دیگر در وصف زیبایی و ابهت حضرت آقا که این بار خود از نزدیک مشاهده می‌کرد.

 با اینکه قرار بود زود بخوابیم تا زود راهی دیدار معنوی شویم، اما مگر به چشمان خواب می‌آمد؟!در هر صورت، مهمانان حضرت آقا برای مدتی کوتاه به خواب فرو رفتند اما هر از گاهی تا نیمه‌های شب یکی یکی با پیام و تماس، التماس دعاهای فراوان این رویداد بزرگ را دنبال می‌کردند.

  تا اذان صبح دل در دلشان نبود. همه آمادگی کامل در پوشش و مواردی که مسئولین فرمودند، در حال بوجود آوردن بودند. اذان تهران زده شد، نماز اقامه شد و هر یک از مهمانان با شوری وصف‌ناپذیر راهی اتوبوس‌های مستقر در محل دانشکده شدند.

تلاقی دلتنگی و شوق؛ احساسی جاودان در دیدار با رهبری

سوار ماشین که شدیم، تصویری خاص از مهمانان دیده می‌شد؛

تصویری از شوق، تصویری از استرس، تصویری از حالتی دوگانه برخی‌ها حتی با اینکه چندین بار قسمت‌شان شده بود، اما...

وقتی به صورت‌های مهمانان که با شور دوچندان دوست داشتند بال در بیاورند و این مسیر را پرواز کنند نگاه می‌کردم، مشخص بود که در دل ناگفته‌های فراوان دارند. من که عاجز از این درک بودم، باب گفتگو را مجدد باز کردم.

افتخار و رسالت جهادی

ابتدا به سوی فردی که ایستاده بود رفتم و به او تعارف کردم که به جای من بنشیند، اما وی نپذیرفت. گفتم: بسیجی هستی و جهادی؟لبخند زد و گفت: آری، مسئول گروه جهادی پزشکی هستم و با پزشکان به مناطق محروم سفر می‌کنیم.

وی این سفر را ویژه و جدید خواند و افزود:منتخب جشنواره مالک اشتر بودم و دیدار مقام معظم رهبری، شور و شوقم را دوچندان کرد.

بسیجی دیگری این دیدار را برای همه ویژه می‌دانست و آن را رسالتی بزرگ در اطاعت و فرمانبرداری توصیف می‌کرد.

مسیر بی‌پایان؛ شوری تا دیدار با رهبر

مسیر به نظر بی‌پایان می‌آمد و هر لحظه برای مشتاقان به اندازه یک سال می‌گذشت. رسیدیم به خیابان شهید فریبرز کشور دوست، خیابانی که به حسینیه امام خمینی (رحمت‌الله‌علیه) منتهی می‌شد و ضربان قلب‌ها را تندتر می‌کرد.

 در آنجا، رهبر محبوب و فرمانده والامقام، حضرت آقا، منتظر پذیرایی از بسیجیان عزیز بود. به محض پیاده شدن، بسیجیان چنان با دل می‌دویدند که گویی مادری در طلب فرزند یا فرزندی در طلب مادر است.

فرشی به رنگ آبی، حسینیه‌ای به رنگ عشق

بعد از عبور از ایست و بازرسی‌های فراوان، به ایست و بازرسی نهایی رسیدیم.به محض دیدن فرش حسینیه، تصویری که همیشه از تلویزیون دیده بودیم، این بار نه تنها واقعی بلکه قابل لمس بود، فرشی که مهمانان ویژه حضرت آقا از سراسر جهان روی آن راه رفته‌اند.

میعادگاه عشق؛ لحظات پرشور و دیدار با رهبر

سرانجام به میعادگاه عشق رسیدیم. آن همه ابهت و شکوه از کجا آمده بود؟ زمزمه‌ها و اشک‌ها هر یک از دل‌های پر غوغا برمی‌خاست. اشک‌ها از شوق، حسرت یا دلتنگی بود؟

برای دقایقی، شعرها همخوانی شد و ارادت‌های مختلف با رجزخوانی‌های برادران و خواهران از رده‌ها و استان‌های مختلف ابراز گردید. سازماندهی شدیم تا چه کسی کجا و چگونه بنشیند و با اشتیاق به تماشای رخ حضرت آقا بنشیند و فرمایشات ایشان را گوش جان بسپارد.

بعد از جانمایی مسئولین، ناگهان متوجه شدم که بین من و حضرت آقا مانعی است. اما از اینکه در همین محفل با وجود منتظران بسیار، قسمت من شده بود، در پوست خود نمی‌گنجیدم.

ادای دین به شهدا؛ لحظه‌ای ناب در دیدار با رهبر

شنیدم که مادری شهید به دنبالی جای نشستن است، من که خود را مدیون خون شهدا می‌دانستم، بلند شدم و جایم را به او دادم، با خود فکر می‌کردم که دیگر امکان دیدار نزدیک با حضرت آقا را از دست داده‌ام، اما ناگهان صندلی حضرت آقا درست در برابر چشمانم ظاهر شد.

با خود گفتم چه سعادتی نصیبم فرمودی !!!

شور و انتظار؛ لحظه‌شماری برای دیدار با رهبر

بعداز جمع خوانی«ای رهبر آزاده‌ام، آماده‌ام آماده‌ام با مداحی حاج صادق آهنگران و لبیک گویی های فراوان از سوی عاشقان دلداده،قبل از حضور آقا،شورهارا  دو چندان کرده بود.

انتظار برای دیدار با حضرت آقا به اوج خود رسید.در سالنی با شکوه گرد هم آمده بودیم و در فضای مملو از عشق و ایمان، دیدار با رهبر عزیز را لحظه شماری می کردیم ،...

لحظه‌ای تاریخی از تجلی عشق و ارادت به رهبری

به یک‌باره، دقیقاً در لحظه‌ای اعلام شده، پرده کنار رفت و جمال حضرت آقا که همچون خورشیدی فروزان بود، با ابهتی هرچه تمام‌تر بر ما نمایان شد. 

نفس‌ها در سینه حبس گردید و ناگهان، برای عرض ارادت، لبیک‌گویان فریاد زدند: "ای رهبر آزاده، آماده‌ام آماده؛ این همه لشکر آمده، به عشق رهبر آمده."

این صحنه‌ای بی‌نظیر و پرشور بود که عظمت و بزرگی رهبر معظم انقلاب را در دل‌های حاضران آشکار ساخت. 

شور و شوق و احساس ارادت بی‌پایان به رهبر، از جان و دل بسیجیان و مردم برخاست و فضایی مملو از عشق و ایمان را پدید آورد.

 این لحظات ناب و الهام‌بخش، گواهی بر اتحاد و وفاداری عمیق ملت ایران(که بسیجیان منتخب نماینده آن بود ) به ارزش‌ها و آرمان‌های انقلاب اسلامی است و همچون فانوس‌های فروزان، راه روشن آینده را برای همگان نمایان می‌سازد.

حضرت آقا با لبخندی مهربان و نگاهی پر از مهر به استقبال بسیجیان آمدند.

 سخنان پدرانه و حکیمانه ایشان دل‌ها را به سوی حقیقت و بصیرت هدایت کرد.

رهبر معظم انقلاب، به سکان‌دار همیشه الهام‌بخش این امت، به زیبایی از رمز موفقیت بسیج سخن گفتند. 

ایشان بر خداباوری و خودباوری به‌عنوان کلید درخشش امروز و فردای بسیج تأکید کردند.

 بسیج را پدیده‌ای منحصر به‌فرد و ریشه‌دار در هویت ایرانی معرفی کردند که ابتکار امام خمینی (ره) در سخت‌ترین شرایط بود.

ایران، در دوره‌های پهلوی و قاجار، تحقیر شد و بسیج، نقطه مقابل این تحقیر است. رهبر معظم انقلاب به ماجرای فریبکاری آمریکایی‌ها در مذاکرات رادیوداروها اشاره کردند و شگفتی آن‌ها از توانمندی دانشمندان هسته‌ای بسیجی را یادآور شدند.

در نهایت، ایشان بر لزوم صدور حکم اعدام برای نتانیاهو به‌دلیل جنایات جنگی در غزه و لبنان تأکید کردند و پیش‌بینی کردند که این جنایات، باعث گسترش و تقویت جبهه مقاومت خواهد شد.

آری با این بیانات، رهبر انقلاب، بار دیگر عزم و اراده‌ای آهنین را در دل‌های مؤمنان و مبارزان جای دادند.

بسیج به عنوان نیرویی مردمی و انقلابی، نقش مهمی در حفظ امنیت، پیشرفت و اعتلای ارزش‌های اسلامی و ملی دارد. پیام رهبر معظم انقلاب به بسیجیان معمولاً شامل تشویق به تقویت این تفکر و روحیه، افزایش آمادگی‌های نظامی و معنوی، و تلاش برای خدمت به مردم و کشور است.

به عبارت دیگر، تقویت بسیج به معنای تقویت جامعه‌ای است که می‌تواند با هر گونه چالش و بحران روبرو شود و آنها را با موفقیت پشت سر بگذارد. 

دیدار بسیجیان با رهبر معظم انقلاب همواره یکی از لحظات پرشور و انگیزه‌بخش برای آنان بوده است.

تجدید عهد و انگیزه با دیدار رهبر؛لحظات ناب معنوی در حسینیه

هنگام بازگشت از دیدار با رهبر در حسینیه، بسیاری از افراد در حال ثبت و ضبط این تجربه معنوی در ذهن و دل خود بودند.

 از افرادی خواستم تا احوال و برداشت‌های خود را بازگو کنند. 

آن‌ها از نورانیت و آرامشی که در چهره‌های دیگران مشاهده می‌کردند سخن گفتند، و اینکه این دیدار تا چه اندازه برایشان انرژی‌بخش و دلگرم‌کننده بوده است.

 لحظات ناب و خاطره‌انگیزی که در این دیدار ثبت شد، قطعاً تا مدت‌ها در ذهن و دل افراد باقی خواهد ماند، و همچون گنجینه‌ای ارزشمند از این تجربه معنوی و الهام‌بخش حفاظت خواهند کرد.

بسیجیان در تأمل بر سخنان رهبر، با احساس وظیفه‌ای بزرگ بر شانه های خود، به این می‌اندیشیدند که چگونه می‌توانند رسالت عظیمی را که رهبر با فرمایشات خود بر عهده آن‌ها گذاشته است،محقق کنند. 

این رسالت، نه تنها در خدمت به مردم و کشور، بلکه در ایفای نقش مؤثر و کارآمد در همه جنبه‌های اجتماعی و اداری جامعه متبلور می‌شود.

بسیجیان با روحیه‌ای از ایثار و تعهد، به دنبال راه‌هایی بودند تا بتوانند فرهنگ بسیجی را در دل نظام اداری و اجرایی کشور تزریق کنند، به گونه‌ای که بهره‌وری و کارآمدی افزایش یابد و مشکلات مردم با سرعت و دقت بیشتری حل شود.

 آن‌ها به ارزش‌های انقلاب و آموزه‌های رهبری پایبند بودند و با همتی بلند، به سمت تحقق اهداف متعالی گام برمی‌داشتند.

بسیاری از بسیجیان این دیدارها را به عنوان فرصتی برای تجدید عهد و پیمان با آرمان‌های انقلاب و تقویت روحیه و انگیزه خود می‌دانند. 

یکی از بسیجیان در خاطره‌ای از دیدار با رهبر معظم انقلاب می‌گوید: وقتی وارد حسینیه شدیم و چهره نورانی رهبر را دیدیم، احساس کردیم که تمام خستگی‌ها و مشکلات از بین رفت. 

سخنان ایشان به ما انگیزه و امید داد و ما را برای ادامه راه مصمم‌تر کرد.

بسیجی دیگری می‌گوید: رهبر معظم انقلاب با نگاه پدرانه و محبت‌آمیز خود، به ما یادآوری کردند که ما سربازان انقلاب هستیم و باید با تمام توان برای حفظ و پیشرفت کشور تلاش کنیم.

این دیدار برای من یکی از بهترین لحظات زندگی‌ام بود.

دیدار با رهبر؛ انگیزه‌ای نو برای تحقق رسالت بسیجی و خبرنگاری

برای منی که سال‌ها آرزوی حضور در حسینیه حضرت آقا را در دل داشتم؛ نشستن بر فرش‌های آبی‌رنگ و دیدار نزدیک با نائب امام زمان(عج)، و حال در چنین روزی که سالروز تشکیل بسیج مستضعفین است، این آرزو به حقیقت پیوست. 

اینک، با این لطف و عنایت الهی، باید بیش از پیش خدمت کنم و رسالت بسیجی خود را محقق سازم.

 قلم را برمی‌دارم تا از دستاوردهای نظام و انقلاب، از فداکاری‌ها و تلاش‌های بسیجیان بنویسم.

 باید با کلماتم، با تصاویرم، واقعیت‌ها را به تصویر بکشم و رسالت رسانه‌ای خود را به انجام رسانم.

این تجربه ناب، انگیزه‌ای مضاعف در دل من ایجاد کرده است؛ انگیزه‌ای برای تلاش بیشتر، برای خدمت بی‌منت به مردم و برای پاسداری از ارزش‌هایی که بسیج و انقلاب به ارمغان آورده‌اند.

باید با تمام توان و تعهد، این رسالت را به انجام رسانم و افتخار حضور در کنار رهبر را به عملی شایسته تبدیل کنم.

این توفیق بزرگ، بالاترین نعمت بود و باید به بهترین شکل آن را پاس بدارم. 

این تجربه ناب، انگیزه‌ای مضاعف در دل من ایجاد کرده است؛ انگیزه‌ای برای تلاش بیشتر، برای خدمت بی‌منت به مردم و برای پاسداری از ارزش‌هایی که بسیج و انقلاب به ارمغان آورده‌اند. این دیدار، نه تنها خاطره‌ای ارزشمند، بلکه وظیفه‌ای بزرگ‌تر را بر شانه من نهاده است. 

باید با تمام وجود از این فرصت بهره‌برداری کنم و رسالتی که حضرت آقا باافتخار به من عنایت فرموده ، به بهترین شکل ممکن ادا کنم.

هر لحظه از این دیدار، یادگاری بی‌نظیر از عشق و ایمان بود.

 بسیجیان، با دل‌هایی روشن و سرشار از امید به خانه بازگشتند. 

این سفر معنوی، نقطه عطفی در زندگی همه آن‌ها شد و به آن‌ها انگیزه‌ای دوچندان برای ادامه مسیر بخشید.

 و در پایان دعای رهبر انقلاب در پایان سخنرانی شان ؛«پروردگارا!این سرانجام مطلوب همه بندگان صالح خود را، به حق محمدوآل‌محمد(ص) هرچه زودتر برسان.