اقتصاد آنلاین، محمد بیات: در حالی دهمین سال اجرای برجام فرا رسیده که آخرین بندهای موسوم به «غروب آفتاب» نیز در حال به پایان رسیدن است. تحقق این امر به آن معنا است که براساس قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت تمام تحریمهای نظامی و اقتصادی ایران به نقطه پایان خواهند رسید. در چنین شرایطی به نظر میرسد آمریکا و تروئیکای اروپایی قصد دارند با دنبال کردن پروژهای سیاسی زمینه لازم برای فعال کردن «مکانیزم ماشه» از یک سو و از سوی دیگر دور جدید مذاکرات اتمی با تهران را آغاز کنند. غرب برای رسیدن به این نقطه تئاتر نسبتا طولانی را آغاز کرده که پرده نخست آن، سفر رافائل گروسی دبیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به ایران است.
رد پیشنهاد سخاوتمندانه ایران با قطعنامه شورای حکام
با آنکه پیروزی مسعود پزشکیان و انتخاب سید عباس عراقچی به عنوان وزیر امور خارجه ایران نخستین پالس مثبت از سوی تهران به سوی وین و واشنگتن برای احیای برجام یا امضای توافق جامعتر بود اما سفر گروسی به تهران به این روند جدید نوعی رسمیت بخشید. در جریان این سفر گروسی ضمن دیدار با مسئول سازمان انرژی اتمی ایران، این فرصت را به دست آورد تا در قامت میانجی با مسعود پزشکیان و عباس عراقچی نیز دیدار و گفتوگو کند. در جریان این سفر، تهران این وعده را داد که اگر قطعنامه پیشنهادی تروئیکای اروپایی با محوریت انگلیس در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی علیه ایران به تصویب نرسد، ایران نیز حاضر به توقف انباشت اورانیوم حاصل از غنی سازی ۶۰ درصد خواهد بود. عدم پذیرش این پیشنهاد سخاوتمندانه ایران و تصویب قطعنامه ضدایرانی در شورای حکام در حالی صورت میگیرد که به نظر میرسد اینبار بروکسل و لندن قصد دارند تا با روی کارآمدن دولت ترامپ و اضافه شدن آمریکاییها به میز مذاکره، در نقش «پلیس بد» قرار بگیرند.
سیگنالهای مخفی مذاکره
پرده دوم از نمایش اتمی ایران و غرب، زمزمهها در خصوص دیدارهای احتمالی نمایندگان جمهوری اسلامی با برخی چهرههای اروپایی- آمریکایی بود. به عنوان مثال هفته گذشته روزنامه نیویورک تایمز در مقالهای از دیدار مخفی ایلان ماسک و سعید ایروانی نماینده دائم ایران در سازمان ملل خبر داد. در جریان این دیدار ظاهرا ایلان ماسک از همکاری میان تهران-واشنگتن استقبال کرده مشروط بر آنکه ایران دیگر به دنبال نابودی اسرائیل نباشد و اقدامی برای ساخت سلاح اتمی انجام ندهد! با وجود تکذیب این خبر از سوی وزارت امور خارجه اما بسیاری از تحلیلگران با جدی گرفتن این نشانهها از برقراری ارتباط میان میان ایران و تیم ترامپ از یک سو و از سوی دیگر چشمانداز مذاکرات اتمی میان طرفین سخن میگویند.
جدیدترین اخبار مربوط به مذاکرات اما اعلام رسمی دیدار سعید ایروانی با انریکه مورا قائم مقام مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و سپس دیدار وی با نمایندگان تروئیکای اروپایی در روز جمعه هشتم آذرماه در ژنو است. باز شدن باب گفتوگو میان ایران و غرب موضوع جدیدی نیست اما پس از سه سال وضعیت تعلیق در این روابط، به نظر میرسد طرفین به درکی مشترک نسبت به خطوط قرمز و حساسیتهای یکدیگر دست یافتند. عباس عراقچی در جریان گفتوگوی ویژه خبری صراحتاً اعلام کرد که ایران در صورت آماده بودن طرف مقابل آماده مذاکره و تفاهم است. تفاهمات اخیر ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی و تروئیکای اروپایی امیدها برای جلوگیری از فعال شدن مکانیزم ماشه را افزایش داده اما برخی تحلیلگران معتقدند نبرد طوفان الاقصی و به دنبال آن برخورد مستقیم نظامی ایران- اسرائیل سبب تغییر برخی واقعیتهای ژئوپلیتیکی و بازتنظیم نظام تحلیلی طرف غربی شده است.
«بی بی» و پلن بی
بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی به عنوان بزرگترین حامی فعال شدن «مکانیزم ماشه» علیه تهران در ماههای اخیر سعی کرده است به جای مذاکره و توافق دیپلماتیک با ایران از راهبرد دیگری به نام «پلن بی» رونمایی کند. در این طرح ضدایرانی، قرار است غرب با استفاده از اهرم تحریمها (احیای کمپین فشار حداکثری) و ایجاد تهدید معتبر نظامی (حمله به سایتهای اتمی)، کاری کند که ایران دیگر توان اقتصادی و اراده سیاسی لازم برای عبور از خطوط قرمز غرب را نداشته باشد. در کنار عوامل فوق، دستگاه تبلیغاتی و لابی اسرائیل در آمریکا و اروپا نیز همچنان در حال تقویت این شایعه میباشد که ایران حامی نظامی روسیه در جنگ اوکراین است. مجموعه عوامل فوق سبب میشود تا تحولات جاری در مذاکرات اتمی با عینک بدبینی رصد شده و نسبت به آن قضاوت عجولانه یا خوشبینی بیموردی صورت نگیرد.
همه یا هیچ؛ رویکرد جدید غرب در مواجهه با ایران
شاید افزایش زمزمهها در خصوص احتمال آغاز مذاکرات اتمی میان ایران و غرب تنها برای دولتمردان و کارشناسان معتقد به کاهش تنش و گسترش روابط با کشورهای غربی خبری جذاب باشد. تشدید روند جنگ سرد جدید میان آمریکا، چین و روسیه سبب شده است تا غربیها به مانند گذشته اولویتی برای مسائل منطقه خاورمیانه به صورت عام و برنامه اتمی ایران به صورت خاص نداشته باشند. برهمین اساس واشنگتن- بروکسل ترجیح میدهند به جای حرکت به سمت توافقهای کوچک و تاکتیکی با ایران، وارد بازی «مرگ یا زندگی» شوند. در این سیاست جدید، جمهوری اسلامی ایران یا باید تن به توافقی جامع دهد که در آن به تمام نگرانیهای غرب در خصوص اسرائیل، هستهای، محور مقاومت، موشکی، حقوق بشر و صدالبته توسعه روابط راهبردی با روسیه و چین پاسخ دهد یا در غیر این صورت غربیها ترجیح میدهند با کمک اسرائیل و کشورهای عرب منطقه ایران را وارد فرآیند «پلن بی» کرده و با استفاده دو ابزار تحریم و تهدید نظامی رفتار ایران را در سطح منطقه غرب آسیا مدیریت کنند و تهران را تبدیل به بازیگری پیشبینیپذیر نمایند. نتیجه نهایی سیاست دوم، کلنگی شدن ایران در میانمدت خواهد بود.